فروش برند آماده/اهمال کاری و هرآنچه باید در مورد عوارض و روش‌های درمان آن بدانید

تاریخ : 1400/15/05 نویسنده :admin3 بازدیدها : 1 147 موضوع : مقالات برند




اهمال کاری چیست؟
آیا برایتان پیش‌آمده که در طول تعطیلات زیاده‌روی کنید و با پرخوری و مخارج بی‌حساب‌وکتاب مواجه شوید؟ آیا تابه‌حال به‌جای آماده شدن برای مصاحبه‌ شغلی روز بعد، به کارهای غیرضروری مثل تمیز کردن خانه پرداخته‌اید؟ آیا وقت گذراندن با همکاران را به تهیه‌ گزارش مالی مدنظر مدیر ترجیح داده‌اید؟
بله این موارد و مثال‌های زیاد دیگری، نمونه‌های روشنی از اهمال کاری هستند که همانند علف هرز مانع از پیشرفت شما می‌شوند و تجارب ناخوشایندی را برایتان به دنبال دارند و مانع توسعه فردی شما خواهند شد.
البته ناگفته نماند که استثناهایی هم در این ‌بین مشاهده‌شده است. آیا تابه‌حال شده که در حل مسئله یا ایده‌پردازی برای یک پروژه ناتوان بمانید و بعد از کمی وقت‌گذرانی و تفریح به راه‌حل‌های جدید و متفاوتی برسید؟ در این حالت، اهمال کاری کنترل‌شده باعث تقویت خلاقیت و نوآوری می‌گردد. درست مثل‌اینکه در باغچه خانه شما قاصدکی رشد کرده باشد و شما به‌جای علف هرز، آن را همچون گلی زینتی در نظر بگیرید.
پس دیدگاه شما نسبت به اهمال کاری و شدت آن امری تعیین‌کننده برای کنار آمدن با این مفهوم است. در ادامه تعاریف، مفاهیم و تاریخچه متداول این مفهوم ارائه می‌شود.
به‌طورکلی، عمل اهمال کاری در قالب انجام امور نه‌چندان ضروری به‌جای امور مهم‌تر یا انجام امور خوشایند به‌جای امور ناخوشایند بروز پیدا می‌کند و امور مهم‌تر به زمان دیگری محول می‌شوند. رفتار اهمال کارانه، زیان‌بار، غیرضروری و تأخیری است. درواقع به‌طور خودخواسته، یک سری اقدامات را به تأخیر می‌اندازیم بااینکه می‌دانیم شرایط بدتر خواهند شد.


تعریف اهمال کاری

فعل اهمال کردن (Procrastinate) به معنای «به تعویق انداختن، کنار گذاشتن، با تأخیر انجام دادن و طفره رفتن» است. کلمه‌ اهمال کاری هم از دو عبارت لاتین تشکیل‌شده: Pro به معنای محول کردن و Crastinus به معنای «تعلق به فردا» است. پس به‌طورکلی محول کردن به فردا بدین معناست که «بعداً انجامش خواهم داد!».

تاریخچه اهمال کاری

معضل اهمال کاری از دوران باستان مطرح بوده است. مصریان باستان از دو واژه استفاده می‌کردند که به‌صورت اهمال کاری ترجمه می‌شد و هر دو با بقا مرتبط بودند. یکی از این واژه‌ها به عادت مفیدی اشاره داشت که فرد برای اجتناب از کار غیرضروری و فعالیت تکانشی به کار می‌برد و درنتیجه باعث صرفه‌جویی در مصرف انرژی بدنی می‌شد.
دیگری هم به‌عنوان عادت مضر تنبلی در انجام امور حیاتی بود مثلاً عدم کشت در زمان مناسب از سال و کشت در زمان سیلابی شدن نیل که ذخیره‌ غذایی را به مخاطره می‌انداخت. ساموئل جانسون (Samuel Johnson) در سال ۱۷۵۱ در حالیکه قاصدی منتظر مقاله‌ او بود و تحویل مقاله هم دیر شده بود، در مورد اهمال کاری این‌گونه نوشت: «حماقتی که به ما اجازه می‌دهد تا کاری که راهی برای فرار از آن نداریم را به تعویق بیاندازیم، به‌نوعی یک نقطه‌ضعف عمومی و خلاف اصول اخلاقی است. دراین‌بین سرزنش‌های عقلانی حاصل از آن‌هم کم‌وبیش در هر ذهنی وجود دارند».
سیسرو (Cicero)، مشاور دولت روم، اهمال کاری در انجام امور را نفرت‌انگیز می‌دانست. از آن زمان تا حالا می‌دانیم که اهمال کاری علاوه بر نفرت‌انگیز بودن، در شرایطی هم مضر است، البته اکنون با تغییرات سبک زندگی، استثناهایی هم به وجود آمده‌اند که در ادامه به آن اشاره خواهیم کرد.

آدم‌ها قرن‌هاست که کارهایشان را به تعویق می‌اندازند. حتی هنرمند پرکاری مثل ویکتور هوگو هم مصون از تشویش‌های زندگی روزمره نیست. او در تابستان ۱۸۳۰، برای تحویل داستانش با یک ضرب‌الاجل غیرممکن روبرو شده بود. یک سال قبل از آن، ویکتور هوگو به ناشرش قول یک کتاب جدید را داده بود؛ اما به‌جای نوشتن، آن سال را صرف مهمانی‌ها و مسائل دیگر کرد و کارش را به تعویق انداخت. ناشرش هم که دست‌خالی مانده‌ بود، در واکنش به این رفتار هوگو، ضرب‌الاجلی برای کمتر از شش ماه آینده را تعیین کرد. او گفته بود این کتاب باید تا فوریۀ ۱۸۳۱ تمام شود.
هوگو نقشه‌ای ترتیب داد تا اهمال کاری‌اش را شکست دهد. تمام لباس‌هایش را جمع کرد و به کسی سپرد تا آن‌ها را در صندوقی مهروموم کند. هیچ‌چیزی جز یک ردای بزرگ برایش باقی نمانده بود. اینکه برای بیرون رفتن هیچ لباس مناسبی نداشت، سبب شد که حواسش به کار خودش جلب شود. تمام پاییز و زمستان سال ۱۸۳۰ را به‌سرعت فقط نوشت و نوشت. گوژپشت نتردام دو هفته زودتر از موعد، در ۱۴ ژانویۀ ۱۸۳۱ منتشر شد.
فیلسوفان یونان باستان همچون سقراط و ارسطو، برای این رفتار واژه‌ آکراسیا را به‌کاربرده‌اند. به زبان ساده، آکراسیا حالتی است که در آن برخلاف آنچه می‌دانی درست است، رفتار می‌کنی. زمانی ا‌ست که کاری انجام می‌دهی درحالی‌که می‌دانی درست نیست و واقفی به این‌که درست این است که کار دیگری را انجام بدهی.


دیدگاه‌های مکاتب مختلف روانشناسی در مورد اهمال کاری

رفتارگرایی

به‌راحتی می‌توان از رفتارگرایی اسکینر برای تبیین اهمال کاری استفاده کرد. افراد اهمال کار بابت اهمال کاری تنبیه نشده‌اند و ازاین‌رو اهمال کاری برایشان خوشایندتر از انجام فعالیت اصلی است و اهمال کاری به رفتاری ثابت تبدیل می‌شود. در شرایطی که افراد بابت اهمال کاری تنبیه‌شده‌اند (مثل عدم مطالعه برای امتحان و گرفتن نمرات بد و مواجهه با والدین عصبی) یا تشویق نشده‌اند (مثل مطالعه برای امتحان و گرفتن نمرات خوب و مواجهه با والدین خوشحال)؛ نظریه‌ رفتارگرایی از تبیین اهمال کاری عاجز است.

رویکردهای شناختی

طبق رویکردهای شناختی، باورها، افکار، نگرش‌ها و سایر عوامل شناختی در ایجاد و تداوم اهمال کاری دخیل هستند و علاوه بر بعد رفتاری، بعد شناختی را هم در کنار آمدن با اهمال کاری دخیل می‌دانند.

رویکردهای شناختی- رفتاری

طبق این رویکردها، ترس‌های غیرمنطقی و انتقاد از خود، روی اهمال کاری اثر دارند. اهمال‌کاران به خاطر عدم اطمینان از توانایی انجام تکالیف به اهمال کاری روی می‌آورند. به گفته آلیس و کناس در سال ۱۹۹۷، اهمال کاری یک رفتار ناسازگار و حاصل از تعامل فرایند شناختی ناکارآمد و اجتناب رفتاری است و سازوکار آن شامل: «(a) تصمیم برای به تأخیر انداختن، (b) قول دادن برای انجام آن در آینده، (C) مشارکت در فعالیت‌های جانبی، (d) بهانه‌جویی به خاطر توجیه تأخیرها و تبرئه شدن از سرزنش است».

نظریه روان‌تحلیل گری اهمال کاری

بر اساس نظریه روانکاوی فروید، اهمال کاری درنتیجه اضطراب به وجود می‌آید. اضطراب علامتی هشداردهنده برای خواسته‌های ناهشیار سرکوب‌شده «خود» است. به‌محض اینکه «خود»، اضطراب را تشخیص می‌دهد، برای دفاع آماده می‌شود. تکالیفی که بر اساس مکانیسم‌های دفاعی و اصل لذت یا اجتناب از درد، انجام نمی‌شوند در درجه اول به این دلیل کنار گذاشته‌شده‌اند که تهدیدی برای «خود» محسوب می‌شدند.
در مکتب روان تحلیل‌گری، هر اختلال روانی با مکانیزم‌های دفاعی مشخصی همراه است؛ بنابراین، اهمال کاری یک مکانیزم برای کاهش ناراحتی‌های ناشی از اضطراب است. افراد مضطرب، تفسیرهای فاجعه‌باری از رویدادهای عادی دارند و این باورهای غیرمنطقی موجب اضطراب شده و تکالیف خاصی که بسیار ناخوشایند به نظر می‌رسند، موجب اهمال کاری می‌شوند.
فروید سه ساختار شخصیتی را معرفی کرده است: نهاد، خود و فراخود. با شناخت این ساختارها در خودمان به‌راحتی قادر به شناخت امور اهمال کارانه هستیم. نهاد، ترکیبی از غرایز، تمایلات و خواسته‌های شخص است. اصرار نهاد بر ارضای بدون قید و شرط این تمایلات و پیروی از اصل لذت یا اجتناب از درد است. خود، میانجی دنیای اطراف فرد و غرایز درون او است. خود، با مقاومت در برابر اصل لذت یا به تأخیر درآوردنش، پیرو اصل واقعیت است. فراخود، بخش اخلاقی و اجتماعی شخصیت است و بیشتر از شخصیت واقعی، نشان‌دهنده شخصیت آرمانی فرد است.
فردی را در نظر بگیرید که تا فردا باید گزارش کار ماهیانه را در جلسه هیئت‌مدیره ارائه دهد. خود، طبق اصل واقعیت باید روی تهیه گزارش متمرکز شود ولی اضطراب و ترس حاصل از قضاوت دیگران و دشواری تکلیف بر فرد چیره شده و به‌جای تهیه گزارش به تماشای سریال یا بازی کامپیوتری می‌پردازد، در اینجا نهاد فرد به دنبال پیروی از اصل لذت و اجتناب از درد روانی برآمده است.
از طرف دیگر فرد همواره به فکر ارتقای شغلی و رسیدن به پست مدیریت ارشد است که شخصیت آرمانی و فراخود فرد را تشکیل می‌دهد. پس این فرد اهمال کار ازنظر رویکرد روانکاوی دچار تعارض میان سه بعد شخصیتی شده که درنهایت هم اضطراب بیشتری را تجربه خواهد کرد.

آیا اهمال کاری همان تنبلی است؟

برخی از پژوهشگران میان اهمال کاری و تنبلی تمایز قائل شده‌اند و فرد تنبل را نسبت به انجام کار، بی‌میل می‌دانند درحالی‌که فرد اهمال کار غالباً با مشغول شدن به سایر امور از انجام تکلیف اصلی طفره می‌رود.

سطوح اهمال کاری

پدیده‌ اهمال کاری دو سطح شناختی و رفتاری را در برمی‌گیرد. فرد در سطح رفتاری، کاری را که قصد انجامش را داشته بدون هیچ دلیل خاصی و به‌طور کاملاً اختیاری در زمان تعیین‌شده انجام نمی‌دهد و در سطح شناختی در اتخاذ تصمیم‌های به‌موقع، تعلل می‌ورزد. درنتیجه این افراد، آنچه را که باید برای رسیدن به اهدافشان انجام دهند را به‌موقع انجام نداده یا اصلاً انجام نمی‌دهند و به نوعی آینده‌نگری ندارند.
پژوهش‌های اولیه بیشتر روی ویژگی‌های رفتاری و راه‌حل‌هایی برای اجتناب از این رفتار مثل، مدیریت زمان و کاربرد عادت‌های خوب متمرکز بودند. ولی باورهای غیرمنطقی اساس رفتار اهمال کارانه در سطح شناختی است و اهمال‌کاران با عملکرد غیرمنطقی از اتمام تکلیف اجتناب می‌نمایند تا دیگران قادر به ارزیابی توانایی واقعی آن‌ها نشوند. به‌عبارت‌دیگر این دو سطح را می‌توان به‌صورت اهمال کاری رفتاری و اهمال کاری در تصمیم‌گیری بیان کرد:

اهمال‌کاری رفتاری

اکثر افراد زمانی که واژه اهمال‌کاری را می‌شــنوند، به ياد فرار کردن از وظايف محول شــده، کارهای روزمره يا تکاليف درســی می‌افتند. فردی را تصور کنيد که تلويزيون تماشــا می‌کند يا چرت می‌زند و از انجــام کاری که بايد انجام دهد، اجتنــاب می‌کند. اين نوع تأخير (فرار از انجام وظايف) اهمال‌کاری رفتاری است. هنگامی‌که چمن منزلتان را هرس نمی‌کنيد يا ماليات و قبض‌هايتان را پرداخت نمی‌کنيد، دچار اهمال‌کاری رفتاری هستید.

اهمال‌کاری در تصميم‌گيری

نــوع ديگری از اهمال‌کاری که با اضطراب و نگرانی رابطه دارد و غالباً ازنظر پنهان می‌ماند، اهمال کاری در تصميم‌گيری نامیده می‌شود که بسيار آسیب‌زننده نیز است. اهمال کاری در تصمیم‌گیری زماني اســت که تصميم‌گیری را عقــب می‌اندازيد. تردید داشتن هنگام خریــد ماکروفر و انتخاب مدل آن يا انتخاب بین رنگ زرد و خاکستری برای اتاق‌خوابتان، مثال‌هایی از اهمال‌کاری در تصميم‌گيری هستند.


۱۰ ویژگی مشترک اهمال‌کاران

۱٫ اهمال‌کاران مدام در حال بررسی شبکه‌های اجتماعی و ایمیلشان هستند

همه می‌دانیم که اعتیاد به اینترنت چگونه است. اهمال‌کاران همواره با این اعتیاد دست‌به‌گریبان هستند و در اغلب مواقع هم هیچ محتوای جدیدی برای بررسی شدن وجود ندارد. تنها روش برای مقابله با این اعتیاد، اعمال نظم و انضباط در امور کاری است. برای بررسی شبکه‌های اجتماعی زمان مشخص کنید. مثلاً دو بار در روز، هنگام صبح و عصر این کار را انجام دهید. به مقدار زمان وبگردی خودتان در شبکه‌های اجتماعی توجه کنید و زمانی را برای آغاز و پایان آن در نظر بگیرید. مثلاً بگویید تا ساعت یک ظهر این کار را انجام نمی‌دهم.

۲٫ اهمال‌کاران دیر می‌کنند

این افراد حتی برای ملاقات با فردی مهم هم تأخیر دارند. آن‌ها باید نیم ساعت زودتر از همیشه برای قرار حاضر شوند؛ یعنی باید ۶۰ تا ۹۰ دقیقه قبل از زمان واقعی خروج از منزل، آماده شوند.

۳٫ آغاز کار برای اهمال‌کاران دشوار است

افراد ناکارآمد همواره با آغاز کارشان مشکل‌دارند. گاهی اوقات آغاز کار برای اهمال‌کاران بسیار دشوارتر از انجام کار اصلی است. آن‌ها نباید در مورد کل پروژه یا کار، فکر کنند، بلکه فقط باید آن را آغاز کنند. به مدت‌زمان کلی، نحوه‌ تحویل به‌موقع یا اجرا طبق برنامه فکر نکنید، فقط کارتان را شروع کنید.

۴٫ اهمال‌کاران همواره از دشواری امور و مشغله‌ زیادشان شکایت دارند

این شکایت کردن خودش زمان‌بر است و به آن‌ها امکان طفره رفتن را می‌دهد. تکرار این جمله‌ها باعث ناامیدی شما خواهد شد پس آن‌ها را رها کنید. درواقع هیچ‌گاه نباید دیگران متوجه اهمال کاری شما شوند. در عوض به کار خودتان برسید و روی آغاز کردن تمرکز کنید.

۵٫ اهمال‌کاران سیستم خاصی ندارند

آن‌ها برنامه ندارند و رویکردهای مختلفی را امتحان می‌کنند تا با آزمون‌وخطا، متوجه بهترین رویکرد شوند. ازاین‌رو با دشواری زیادی در انجام تکالیف مواجه هستند. باید بدانید که در کدام ساعت از روز، بیشترین بهره‌وری کاری را دارید. برخی از افراد در اوایل صبح سرحال‌تر هستند.
پس ساعت مناسب را پیداکرده و مهم‌ترین و دشوارترین کار را در آن ساعت‌ها انجام دهید. همچنین در فواصل ۶۰ یا ۹۰ دقیقه‌ای کارکنید. در این فواصل زمانی کاملاً متمرکز شوید تا هیچ‌چیز باعث حواس‌پرتی شما نشود، سپس ۱۵ دقیقه استراحت کنید. دو تا سه مرتبه کار در فواصل زمانی روزانه، نتیجه‌ بهتری نسبت به کار در تمام روز دارد.

۶٫ اهمال‌کاران، کار آغاز کرده را به پایان نمی‌رسانند

درنهایت انگیزه‌ای برای آغاز کار پیدا می‌کنید و کمی کار را پیش می‌برید ولی اگر تکمیل کار را به تعویق بیاندازید، چه می‌شود؟ شما باید روی این عادت بد هم کارکنید چون شما را به ناکجا می‌برد. برای پایان دادن به یک تکلیف باید:
  • به آن علاقه‌مند باشید؛
  •  منابع موردنیازتان را بسنجید. شرکت‌ها هم منابع لازم برای یک پروژه را تخمین می‌زنند، شما هم باید طرحی برای صرف منابع انسانی و مادی موردنیازتان در نظر بگیرید؛
  •  شما برای رسیدن به نتیجه‌ مطلوب به زمان و کار کافی نیاز دارید تا نرخ موفقیت پروژه افزایش یابد، پس زمان و انرژی را بودجه‌بندی کنید؛
  •  کمال‌گرایی را کنار بگذارید؛ چراکه هیچ‌کس در این دنیا کامل نیست. کمال‌گرایی با استانداردهای دست‌نیافتنی، شما را از ادامه‌ کار بازمی‌دارد؛
  •  هنگامی‌که کار را آغاز کردید به آن متعهد بمانید. هر برنامه‌ای را که مشخص کردید، اجرا کنید؛
  • چشم‌انداز نهایی را مدنظر قرار دهید. پیش‌آمده است که پرانرژی کار را شروع می‌کنید ولی در ادامه با بروز مشکلات، تمام انرژی شما تخیله می‌شود. پس در طول مسیر کاری، چشم‌انداز نهایی و نتیجه‌ کار را در نظر بگیرید؛
  •  بیشترین لذت در مسیر کاری را لحاظ نمایید. در طول مسیر کاری، انعطاف‌پذیر باشید. الزامی به رعایت ترتیب کارها نیست. هرکاری را که بیشتر دوست دارید، در اولویت قرار دهید؛
  •  پیشرفت کاری را بررسی کنید. میزان دستیابی به اهداف معین در بازه‌ زمانی مشخص را ارزیابی کنید؛
  • برای کارهای مثبتی که انجام داده‌اید از خودتان قدردانی کنید. به خودتان استراحت دهید تا بتوانید تجدیدقوا کنید؛
  •  گاهی اوقات علاقه‌مندی به هدفتان را از دست می‌دهید که کاملاً هم طبیعی است. با تغییر ما، علایقمان هم‌تغییر می‌کند و به باورها و ایده‌های جدیدی هم می‌رسیم. هدف جدیدی انتخاب کنید.

۷٫ اهمال‌کاران، اولویت‌بندی نمی‌کنند

یکی از بهترین عادات، حذف امور غیرضروری و تمرکز روی امور مهم است.

۸٫ اهمال‌کاران مطالب زیادی در ذهن و فهرست کاری خودشان دارند

افرادی که عملکرد سازنده‌ای ندارند، امور غیرضروری بسیاری در فهرست کاری دارند و همواره به آن‌ها فکر می‌کنند. آن‌ها این فهرست را همه‌جا با خودشان می‌برند و این کار تمام عملکردشان را در حین تمرکز روی یک فعالیت، تحت تأثیر قرار می‌دهد. اگر این ویژگی‌ها را دارید، پس تمامی این کارها را حذف کنید. برخی از آن‌ها فوری نیستند و برخی دیگر هم از وظایف دیگران هستند. دوباره فهرست جدیدی از امور ضروری خودتان تهیه کنید.

۹٫ اهمال‌کاران، روزشان را برنامه‌ریزی نمی‌کنند

شما این اشتباه بزرگ را انجام ندهید. پس هر شب قبل از خوابیدن، امور روز بعد را یادداشت کنید و بهترین زمان برای اجرای هرکدام را مشخص کنید. صبح روز بعد روی یک تا سه مورد از مهم‌ترین امور یادداشت شده، کارکنید.

۱۰٫ اهمال‌کاران غالباً فراموش می‌کنند

کار را به چند دقیقه‌ بعد واگذار می‌کنید و احتمال فراموشی آن زیاد است. بهتر است تا هر چه را که به ذهنتان می‌رسد در لحظه یادداشت کنید تا این عادت خوب در شما نهادینه‌شده و از فراموشی شما پیشگیری کند.
در ادامه با توجه به ویژگی‌های فوق به دسته‌بندی افراد اهمال کار می‌پردازیم.

انواع اهمال‌کاران

۱٫ کمال‌گرا (Perfectionist)

این افراد توجه زیادی به جزئیات دارند. فرد کمال‌گرا از آغاز تکلیف می‌ترسد، چون در مورد اجرای درست تمامی جزئیات دچار تنش است. آن‌ها حتی بعد از آغاز تکلیف هم در طول فرایند مکث می‌کنند، چون از ادامه‌ راه بسیار می‌ترسند.
برای اجتناب از کمال‌گرایی به‌جای اینکه درگیر افکار وسواسی دائمی در مورد جزئیات شوید، هدف آن تکلیف را مشخص کرده و زمان محدودی را به هرکدام اختصاص دهید. این کار باعث حفظ تمرکز شما و تکمیل تکلیف در بازه‌ زمانی مشخص می‌شود. برای مثال در حین نوشتن گزارش، اول باید هدف گزارش را مشخص کنید و اگر می‌خواهید تغییرات مالی ماه‌های اخیر را نشان دهید، پس بیشتر روی نمودارها، جداول و ارقام متمرکز شوید.

۲٫ رؤیاپرداز (Dreamer)

این افراد به‌جای اقدام کردن، طرحی ایده‌آل دارند. آن‌ها بسیار خلاق هستند ولی تکمیل یک تکلیف برایشان بسیار دشوار است. این افراد باید رؤیاپردازی بی‌انتها را کنار گذاشته و وارد موقعیت واقعی با اهداف واقعی شوند. سپس برنامه‌ای را برای دستیابی به آن اهداف مشخص کنند.
اگر در مورد بیدار شدن در صبح زود رؤیاپردازی می‌کنید، حالا چنین هدفی را برایش مشخص کنید: «هرروز ساعت ۶:۳۰ از خواب بیدار خواهم شد». سپس این هدف را به اهداف کوچک‌تر تقسیم کنید: «شب باید قبل از ساعت ۱۲:۰۰ بخوابم»، «ساعت را باید کوک کنم»، «شب باید زودتر به خانه برگردم» و…
در حین این برنامه‌ریزی به کارتان فکر کنید و درون‌داد و برون‌داد هر تکلیف را بررسی کنید تا ببینید کجا زمانتان را تلف‌کرده‌اید. این کار باعث تمرکز روی انجام امور می‌شود و با به همراه داشتن پیامدهای مثبت، بهره‌وری شما را نیز تقویت می‌کند.

۳٫ اجتناب گر (Avoider)

این افراد از انجام اموری که به نظرشان قادر به مدیریتش نیستند، می‌ترسند و به خاطر ترس از قضاوت دیگران در مورد اشتباهاتشان، تکلیف را کنار می‌گذارند. شاید برای این افراد بررسی شبکه‌های اجتماعی وسوسه‌کننده است ولی این امر در اولویت قرار ندارد. این کار وقت شما را تلف می‌کند و انرژی روانی شما را می‌سوزاند. پس در ابتدا روی دشوارترین کار متمرکز شوید و در هنگام صبح روی چالش برانگیزترین تکلیف کار کنید. این اقدام باعث ایجاد حس پیشرفت شده و روز سودمندی را برایتان به ارمغان می‌آورد.
وقت موردنیاز برای تکالیف فرعی را تقسیم‌بندی کنید؛ مثلاً برای نوشتن مقدمه‌ گزارش، ۱۵ دقیقه؛ برای فهرست مطالب، ۵ دقیقه؛ برای موقعیت مالی،۲۰ دقیقه؛ برای مطالعه‌ موردی، ۴۰ دقیقه و برای نتیجه‌گیری هم ۳۰ دقیقه زمان بگذارید و تعداد کلمات هر قسمت را هم مشخص کنید.

۴٫ بحران‌ساز (Crisis-maker)

این افراد کار را به دقیقه‌ ۹۰ می‌سپارند. آن‌ها سررسید تحویل کارها (بحران‌ها) را جذاب می‌دانند و معتقدند که در صورت اجبار برای انجام امور، بهتر فعالیت می‌کنند. اینکه اجبار باعث عملکرد بهتر خواهد شد تنها یک توهم است چون جایی برای مرور کار و بهبود آن وجود ندارد.
اگر همواره، این‌گونه کار می‌کنید بهتر است تا از تکنیک گوجه فرنگی (tomato technique) استفاده کنید که کارآفرین ایتالیایی فرانچسکو سیریلو (Frencesco Cirillo) آن را مطرح کرده است. این تکنیک در زبان ایتالیایی به پومودورو (Pomodoro Techniqe) معروف است. سیریلو برای اولین بار از یک تایمر به شکل گوجه‌فرنگی برای کنترل زمان پخت‌وپز و اجرای تکنیکش استفاده کرد. طبق این تکنیک باید روی امور متوالی، با تمرکز بالایی کارکنید، اما مدت‌زمان کوتاهی را به آن اختصاص دهید. سپس به خودتان استراحت دهید تا بعد از تجدیدقوا، دوباره کارتان را شروع کنید.

بااستفاده از تایمر، کار پیچیده را به بخش‌های کوتاه و قابل مدیریت تقسیم کنید. در بین این بخش‌ها به خودتان استراحت دهید. این استراحت با احیای انرژی مغزتان، عملکرد کاریتان را تقویت می‌کند. با تکمیل تکالیف قبلی، زمان کافی برای بهبود آن‌ها پیدا می‌کنید.
طبق تکنیک پومودورو، تکالیف بزرگ را به بازه‌های ۲۵ دقیقه‌ای تقسیم می‌کنیم و بین این بازه‌ها، ۵ یا ۱۰ دقیقه اوقات فراغت قرار می‌دهیم. برای اجرای عملی این تکنیک به تایمر و برگه ثبت فعالیت‌های روزانه نیاز دارید. امروزه تایمرهایی در قالب نرم‌افزارهای آنلاین و آفلاین برای سیستم‌های مختلف اندروید، iOS، مک، ویندوز و… طراحی‌شده‌اند تا به شما برای اجرای تکنیک پومودورو کمک کنند:
  •  فهرستی از فعالیت‌‌های روزانه به ترتیب اولویت و زمان‌بندی تهیه کنید؛
  •  بخشی را به فعالیت‌های فوری و برنامه‌ریزی نشده، اختصاص دهید؛
  •  به‌منظور تهیه گزارش کار روزانه، برگه‌ای حاوی داده‌های خام و اشکال موردنیاز تهیه کنید. شاید با توجه به فعالیت، نیاز به ترسیم کادر پیدا کنید. به‌هرحال ثبت تاریخ و شرح اقدام و ارزش پومودورویی فعالیت را فراموش نکنید. حداقل روزی یک‌بار و معمولاً هم در انتهای روز این برگه را به‌روزرسانی کنید؛
  •  هر چرخه پومودورویی، ۳۰ دقیقه طول می‌کشد: ۲۵ دقیقه کار به‌اضافه ۵ دقیقه اوقات فراغت؛
  •  در طول ۲۵ دقیقه به‌طور کامل باید روی یک تکلیف متمرکز شوید. درنتیجه رسانه‌های اجتماعی، ایمیل و گوشی را کنار بگذارید.
زمان استراحت معین‌شده، اختیاری نیست! پس از اتمام ۲۵ دقیقه، باید ۵ دقیقه استراحت کنید. اوقات فراغت بعد از هر چهارچرخه پومودورویی به ۱۵ تا ۳۰ دقیقه افزایش می‌یابد. اگر می‌خواهید روی کارتان متمرکز شوید باید به مغزتان استراحت دهید. اگر این کار را نکنید، ذهنتان هم به اهمال کاری روی می‌آورد، چون هیچ مرز دقیقی میان کار و استراحت قائل نشده‌اید.

۵٫ پرمشغله (Busy Procrastinator)

این نوع از اهمال‌کاران بسیار ایرادگیر هستند. این دسته از افراد ازآنجایی‌که امور زیادی هرچند بی‌ارزش برای انجام دادن دارند، در اولویت‌بندی تکالیفشان با مشکل مواجه هستند. آن‌ها در انتخاب بهترین کار مشکل‌دارند و اتخاذ تصمیم‌ها را به تعویق می‌اندازند. این افراد باید اولویت‌هایشان را مشخص کنند و امور مهم را به امور فوری ترجیح دهند؛ چراکه امور فوری لزوماً اهمیت بیشتری ندارند. شما نباید زمان و انرژی زیادتان را روی امور بی‌اهمیت صرف کنید. هدف و پیامد کارتان را مشخص کنید. امور مهم در درازمدت دارای ارزش‌افزوده هستند.
پاسخ دادن به ایمیلی که در آن نوشته‌شده: «لطفاً زودتر به من جواب دهید» فوری به نظر می‌رسد ولی قبل از پاسخ دادن، به اهمیت آن در مقایسه با سایر کارها فکر کنید. فرض کنید که یکی از مشتریان این ایمیل را فرستاده تا شرایط پیشرفت پروژه را بداند. شما به‌طور هم‌زمان باید مشکلی مهم در مورد پروژه را حل‌وفصل کنید. حالا کدامیک اهمیت دارند؟ جواب دادن به ایمیل فایده‌ کمی دارد و فقط یکی از مشتریان را راضی می‌کند ولی حل مشکل پروژه روی کل پروژه اثر داشته و به نفع کل شرکت است.
تمامی تقسیم‌بندی‌های فوق، مفاهیمی ذهنی و براساس تجارب تعاملی هستند و شاید هر فرد در یک یا چند دسته از موارد بالا قرار گیرد.
در ادامه برای درک بهتر این مفهوم، انواع تقسیم‌بندی اهمال کاری ارائه می‌شود.

انواع اهمال کاری

 اهمال کاری عمومی

این نوع از اهمال کاری را می‌توان، اختلال در اجرای تکالیف روزانه و ناتوانی در سازماندهی زمان و مدیریت خود، تعریف کرد. ازاین‌رو، فرد در تمامی امور مهم و حتی غیرضروری تعلل می‌کند و آن‌ها را به تأخیر می‌اندازد. این افراد به تعلل کردن عادت دارند و در حالت عادی کارهایشان را به دقیقه ۹۰ موکول می‌کنند، این نوع اهمال کاری بیشتر در اهمال‌کاران بحران‌ساز مشاهده می‌شود.

اهمال کاری در تصمیم‌گیری

اهمال کاری علاوه بر ناتوانی در انجام امور، شامل ناتوانی در تصمیم‌گیری نیز می‌شود. این نوع از اهمال کاری با «عملکرد بسیار پایین در تصمیم‌گیری»، «آشفتگی هیجانی» و «اهمال کاری در تصمیمات غیرضروری» همراه است. شخصی که قادر به اتخاذ تصمیم‌های به‌موقع نیست، عملکرد ضعیفی دارد و زمانش را تا حد زیادی تلف می‌کند. معمولاً اهمال‌کاران پرمشغله، در این دسته قرار می‌گیرند.

 اهمال کاری روان رنجورانه (نوروتیک)

به الگوی دائمی تعلل در تصمیمات مهم زندگی و کوتاهی در انجام وظایف و تعهدات در بخش‌های مختلف آن ازجمله کار، ازدواج، روابط اجتماعی، تفریح و سرگرمی و… اشاره دارد. اهمال‌کاران اجتناب‌گر در این دسته قرار می‌گیرند.

 اهمال کاری وسواس‌گونه

این دسته از اهمال کاری در اتخاذ تصمیم‌ها مشاهده می‌شود. فرد نمی‌داند که کارش درست است یا نادرست، پس آن را انجام نمی‌دهد یا دیر دست‌به‌کار می‌شود؛ هرچند در حین آغاز کار هم دچار شک و تردید است. اهمال‌کاران کمال‌گرا در این دسته قرار می‌گیرند.

 اهمال کاری تحصیلی

نوعی گرایش غالب برای به تعویق انداختن فعالیت‌های تحصیلی است که همواره با اضطراب همراه است. نمونه بارز آن‌هم به تعویق انداختن مطالعه تا شب امتحان است. برخی از محصلان تنها در برخی از تکالیف تحصیلی تعلل می‌کنند و تعدادی هم در بسیاری از دیگر شرایط دچار اهمال کاری می‌شوند. اهمال‌کاران بحران‌ساز در این دسته قرار می‌گیرند.

مفاهیم مرتبط با اهمال کاری

اضطراب

آيــا برایتان پیش‌آمده که تصمیم‌گیری را بــه تأخیر بیندازید يا از انجام کاری مضطرب شوید؟ چه اتفاقی افتاد؟ آيا با فرار از انجــام دادن کار، اضطرابتان متوقف شــد؟ در موعد اتمام آن چطور؟ آیا میزان اضطرابتان زياد يا کم شد؟ علل اظطراب را می‌دانید؟
اگر جزو افرادی هستید که به اهمال کاری ناشی از اضطراب دچارند، به تعويق انداختن کارها يا تصميمات باعث می‌شود که به‌طور موقت از اضطراب و نگرانی خلاص شــوید. ممکن اســت این‌طور خودتان را متقاعد کنيد که آنچه در حال انجامش هســتيد، مهم‌تر از کارهای اصلی به تعویق افتاده است. به‌هرحال، هیچ‌گاه اضطراب به‌طور واقعی کاهش نمی‌يابد.
شما می‌دانيد که بايد کارها و تصمیم‌هایتان را عملی کنید و همین‌طور زمان می‌گذرد و موعد اتمام کار فرامی‌رسد و اضطرابتان مرتب بيشتر و بيشتر می‌شود. ترس از مورد قضاوت قرار گرفتن، پررنگ‌تر و احتمال وقوع پيامدهای منفی بيشتر می‌شود. در این هنگام، افکار مختلفی باعث می‌شود تلاش‌هایتان به نتیجه نرســد. افکاری از این قبیل که آيا برای انجام کارتان به‌اندازه کافی زمان ‌دارید یا اصلاً وقت نداريد.
مخصوصاً اکنون‌که زمان زيادی را ازدست‌داده‌اید و در انجام کارها کوتاهی کرده‌اید، احساس گناه و ترس‌های فلج‌کننده ناشــی از احساس شکست به سراغتان می‌آیند. با چنین مشکلاتی باید خوش‌شانس باشــید تا با نتیجه فاجعه‌باری مواجهه نشــوید! اما حتی در اين حالت هم انرژی زيادی از شــما گرفته‌شده، احساس خيلی بدی به خود داريد و مســتعد هستید که دوباره کل فرايند قبلی اهمال کاری را تکرار کنید.
برای اکثر افراد، آغاز فرآيند اضطراب و اهمال‌کاری، به‌صورت «خود تداوم‌بخش» ادامه می‌یابد؛ اما شاید از خودتان بپرســيد اضطراب اولیه‌ از کجا نشأت می‌گیرد؟ چرا از همان ابتدا کارهايم را رها می‌کنم؟ اين ســؤالی بسيار مهم با پاسخی پيچيده است. در حقيقت، برای هرکدام از افرادی که اين متن را مطالعه می‌کنند، پاسخی متفاوت وجود دارد. به نظر می‌رسد اهمال‌کاری ناشی از اضطراب، حاصل تعامل پيچيده بين متغيرهای زيادی مثل تردید در مورد خود، ترس از شکست و کمال‌گرایی است. در ادامه این متغیرها را بررسی خواهیم کرد.

ترديد در مورد توانمندی خود

اگر باور دارید که می‌توانید کاری را با موفقيت انجام دهيد، نتایج شگفت‌انگیزی نصیبتان خواهد شد؛ اما اگر در مورد توانايی‌هايتان برای انجام دادن کارها شــک دارید، چه اتفاقی می‌افتد؟ بله احتمال اهمال کاری‌تان بيشتر می‌شود. اعتقاد به اينکه قــدرت انجام دادن يک کار خاص را نداريد، همواره با اهمال‌کاری رابطه مستقیم دارد. ريشــه به تعويق انداختن انجام کارها در بسياري از افراد و اهمال کاری ناشی از اضطراب، «ترديد درباره توانمندی خود» است.

ترس از شکست

تصور بر اين است که ترس از شکست، یکی از علل اهمال‌کاری است و پژوهش‌ها نیز اين ارتباط را تأييد می‌کنند. نگرانی از نتیجه کارها، مانعی برای شــکوفايی بسياری از اســتعدادها و به‌موقع انجام شدن امور است. در حقيقت، افراد به دليل انتظارات بسيار بالايی که از خود دارند از شکست می‌ترسند و به‌راحتی اجازه می‌دهند که ترس بر آن‌ها غالب شود. چنین ترس‌هایی آن‌ها را از رسیدن به آرزوهایشان بازمی‌دارد.
ترس‌های ناشی از انتظارات غیرواقعی يا ترس از اینکه نتیجه کار برای خود فرد یا اطرافیان مأیوس‌کننده باشد، فرد اهمال کار را از شب تا صبح بيدار نگه می‌دارد و صحنه‌های هولناکی را برايش مجســم می‌‌سازد. ازاین‌رو، اهمال کردن همچون مکانيزمی براي حفاظت از فرد در برابر اين ترس‌ها عمل می‌کند. اگر پیش از انجام کارها، زمان بيشــتری را برای آماده‌سازی خودتان اختصاص دهيد، بی‌شک از نتیجه بهتری بهره‌مند خواهید بود.

ترس از موفقيت

اگرچه باور آن سخت است اما بســياری از اوقات، ترس از شکست نيست که محرک اهمال‌کاری افراد می‌شود بلکه ترس از موفقيت اســت. رها کردن کارها و شکســت عمدی در آن‌ها، راه فراری برای رهايی از توجه و توقع بالای ديگــران است که ناگزير همراه با موفقیت شما پديد می‌آيند.
اهمال‌کاری در افرادی که به شایستگی خود ایمان ندارند شکلي از خود-ويرانگری محسوب می‌شود. اکثر اوقات، به تعويق انداختن و اجتناب کردن ناشی از تضاد بين برداشت فرد از موفقيت و نوع نگاه او به خود و محيطش است. عوامل زيادی می‌توانند باعث ترس از موفقيت شوند و اين شــما هستيد که باید تشخیص دهید آيا این‌گونه ترس‌ها زيربنای اهمال‌کاری در شــما هستند یا خیر؟ و اگر این‌گونه است، علت اصلی ترس شما چیست؟

کمال‌گرایی

رابطه اهمال‌کاري و کمال‌گرايي مســئله پيچيده‌ای اســت و همیشه اين ارتباط، واضح و مشخص نيســت. برخی از پژوهشگران به ارتباط بین نگراني، اهمال‌کاري و کمال‌گرايي پی برده‌اند. در حاليکه طبق سایر تحقیقات، تيپ‌هاي خاصي از کمال‌گرایی درواقع مفید هستند. اهمال‌کاري و کمال‌گرايي هم رابطه مستقيمی دارند. استانداردهاي غيرواقعي، موجب افزایش سطح اضطراب در انجام امور می‌شود. البته داشــتن درجاتي از کمال‌گرایی خوب است ليکن فاصله اين درجه تا نقطه‌ فلج‌کننده کمال‌گرایی که سبب پدید آمدن اهدافی دست‌نیافتنی می‌شود؛ زياد نيست. تأثيرات کمال‌گرایی در گروه زيادي از مراجعاني که اهمال‌کاري مي‌کنند، واضح و مشخص است.

اندیشمندان و صاحب‌نظران در حوزه اهمال کاری

اولین تلاش‌ها برای تبیین اهمال کاری از جانب نظریه‌پرداز حوزه روان تحلیل‌گری، فروید صورت گرفت. فروید اولین فردی بود که در سال ۱۹۵۳، رفتارهای اجتنابی را با توجه به نقش اضطراب شرح داد. در وهله اول اجتناب از اجرای تکالیف به علت آن است که این امور تهدیدی برای خودمان محسوب می‌شوند. ما با تأخیر در انجام امور، سعی داریم از خود در برابر خطرات احتمالی محافظت می‌کنیم.
اخیراً هم بیردر (Birder) در سال ۱۹۹۳ اهمال کاری را دفاعی علیه تکانش‌ها و احساس جدایی دانست. اهمال کاری نتیجه فرایند بلوغ و رشد روان‌شناختی است. ازاین‌رو اهمال‌کاران به‌عنوان کودکان منفعلی در نظر گرفته می‌شوند که برای عملکرد فعال، تردید دارند. بااین‌حال همواره آزمودن نظریه‌های روانکاوی به لحاظ تجربی با مشکلاتی همراه بوده است.
بورکا و یوئن در سال ۱۹۸۳، اهمال کاری را حفاظت از خود در افرادی با عزت‌نفس شکننده دانستند. عملکرد در نظریه آن‌ها نماد توانمندی و ارزشمندی فرد است؛ بنابراین معادله‌ای میان عملکرد، توانمندی و خود ارزشمندی (self-worth) شکل می‌گیرد. ازاین‌رو شکست در یک تکلیف، نشان‌دهنده‌ فقدان توانمندی و خود ارزشمندی اندک است. درنتیجه افراد برای رسیدن به خود ارزشمندی و با تأکید روی موفقیت دچار ترس از شکست می‌شوند و اهمال کاری، این معادله را به هم می‌ریزد. عملکرد فرد هم با محدودیت‌های زمانی مواجه است و معادل توانمندی و خود ارزشمندی نیست.
ازاین‌رو اهمال کاری به‌عنوان عملکرد دفاعی عمل می‌کند؛ بنابراین افراد دارای عزت‌نفس شکننده از اهمال کاری به‌عنوان یک ابزار حفاظتی استفاده می‌کنند.
بیدزورث (Beadsworth) در سال ۱۹۹۹ با دیدگاهی روان تحلیل‌گرانه، اهمال کاری را به‌عنوان رابطه‌ای میان اقدام و زمان در نظر گرفت. به اعتقاد او، فرد اهمال‌کار به علت تأثیر گذشته بر عواطفش به اهمال کاری می‌پردازد؛ درنتیجه حال و آینده خود را نادیده می‌گیرد. برخی دیگر از نظریه‌پردازان روان‌پویایی، تجارب دوران کودکی را در مورد اهمال کاری مطرح می‌کنند. آن‌ها عواطف دوران کودکی را مقدم می‌دانند به طوری‌که حتی در طول رشد شخصیتی فرد هم مطرح می‌شوند.
میسیلدین (Missildine) در سال ۱۹۶۱، اهمال کاری را با توجه به تجارب دوران کودکی تبیین کرد. طبق استدلال او، «سندرم اهمال کاری» حاصل از سبک فرزندپروری توأم با انتظار پیشرفت بیش‌ازحد و تعیین اهداف غیرواقعی برای کودکان است. هنگامی‌که کودکان از تأمین تقاضاها و انتظارات والدین عاجز می‌مانند، اضطراب و بی‌ارزشی را تجربه می‌کنند. درنتیجه این تربیت، آن‌ها در بزرگ‌سالی در مواجهه با اموری که ارزش و توانمندی‌هایشان را تعیین می‌کنند، همان احساسات را دوباره تجربه می‌کنند و به بزرگ‌سالان اهمال‌کار تبدیل می‌شوند.
روتبلوم و همکارانش هم در سال ۱۹۸۶، والدین بسیار منتقد و پرتوقع را عاملی برای اجتناب از اجرای تکالیف کودکانشان دانستند. دیویس (Davis) هم در سال ۱۹۹۹ به رابطه مثبتی میان انتقاد والدین و فراوانی اهمال کاری رسید.
طبق مطالعه تجربی فراری و الیوت در سال ۱۹۹۴ سبک فرزندپروری مستبدانه در پرورش افرادی اهمال‌کار، نقش دارد. هشتادوچهار دختر جوان به همراه والدینشان در این مطالعه شرکت کردند و پرسشنامه‌های اهمال کاری اجتنابی و تصمیم‌گیری را در کنار ابراز خشم، تکمیل کردند.
طبق نتایج به‌دست‌آمده، دختران جوان از اهمال کاری به‌عنوان مکانیسم مقابله‌ای استفاده می‌کردند تا خشم خودشان در برابر والدین مستبد را به روشی قابل‌قبول به لحاظ اجتماعی ابراز کنند.

اسکینر را می‌توان نماینده رویکرد رفتاری اهمال کاری دانست. به اعتقاد او، رفتار وجود دارد چون تقویت می‌شود. طبق نظریه تقویت او، اهمال کاری حاصل سوابق اهمال کاری موفق است. فردی که در انجام کار اصلی اهمال می‌کند، سایر امور را تقویت‌کننده‌تر می‌داند.
به اعتقاد مک کاون (McCawn) «رفتارگرایان، اهمال کاری را عادتی آموخته‌شده و حاصل ترجیح فعالیت‌های خوشایند و پاداش‌های کوتاه‌مدت در میان ابناء بشر می‌دانند».
طبق نظریه یادگیری، اهمال کاری به خاطر دریافت پاداش یا عدم تنبیه کافی، آموخته می‌شود. فراری و تیس در سال ۲۰۰۰ این فرضیه را در موقعیت آزمایشگاهی با اهمال کاری رفتاری بررسی کردند. در آن آزمایش، ۵۹ دانشجوی کارشناسی، قبل از ارزیابی توانمندی شناختی، امکان تمرین کردن داشتند. آن‌ها در طول این تمرین می‌توانستند تکلیف خسته‌کننده، ناخوشایند ولی ارزشمندی را ازنظر بهبود عملکرد در تکلیف بعدی خودشان انجام دهند. بعلاوه می‌توانستند تکلیف لذت‌بخشی را انجام دهند که با تکالیف آتی مرتبط نبود. بعد از دوره تمرینی، مقیاس عمومی اهمال کاری اجرا شد.
طبق نتایج به‌دست‌آمده، شرکت‌کنندگان به‌طور متوسط ۹ دقیقه اهمال کاری کرده بودند. بیشتر شرکت‌کنندگان در این مطالعه به‌عنوان اهمال‌کار شناخته شدند و با انجام تکالیف غیرضروری و غیرمرتبط، اهمال کاری می‌کردند.
سولومون و روتبلوم (۱۹۸۴) بیزاری از تکلیف را عامل مهمی در اهمال کاری دانستند. به‌طوری‌که اهمال کاری در امور ناخوشایند، بسیار بیشتر است. به‌طورکلی طبق نتایج به‌دست‌آمده، اهمال کاری یک وضعیت شخصیتی باثبات نیست. بلکه به‌عنوان رفتاری پویا، وابسته به تعامل میان تکالیف و زمینه‌های آن‌ها است. بعلاوه آن‌ها، اضطراب را هم به‌عنوان محرک رفتار اهمال‌کاران دانسته‌اند. افراد مبتلابه اضطراب شدید، به اهمال کاری می‌پردازند تا از اضطراب مرتبط با آن اجتناب کنند.
فراری در سال‌های ۱۹۹۱ و ۱۹۹۵، نظریه یادگیری معاصر را فراتر از مفاهیم تنبیه و پاداش نظریه تقویت کلاسیک بسط داد و شروط گریز و اجتناب را هم در اهمال کاری دخیل دانست. فرد در شرطی‌سازی گریز، تکلیف را آغاز کرده و بعد نیمه‌کاره رها می‌کند. در شرطی‌سازی اجتناب هم تکلیف هیچ‌گاه آغاز نشده و به‌طور کامل از آن اجتناب می‌شود.
آلیس و کناس هم به‌عنوان نظریه‌پردازان شناختی رفتاری در سال ۱۹۷۷ روی اثر ترس‌های غیرمنطقی و انتقاد از خود در اهمال کاری تأکید کردند. طبق استدلال آن‌ها، اهمال‌کاران به خاطر عدم اطمینان به توانایی خودشان در تکمیل یک تکلیف به اهمال کاری می‌پردازند.
بنابراین افراد مختلفی در حوزه اهمال کاری اظهارنظر کرده‌اند و ابعاد اهمال کاری را می‌توان فراتر از اجزای شناختی، عاطفی و رفتاری دانست.

آیا اهمال کار هستید؟

واژه‌ی اهمال کاری برای هرکس، معنای متفاوتی دارد. این عبارت به معنای سپردن فعالیت به زمان آینده است. اهمال کاری با افزایش سن کاهش‌یافته و در مردان کمی بیشتر از زنان است. افراد ازنظر نگرانی در مورد اهمال کاری متفاوت‌اند. برخی بسیار پرمشغله و درگیر کار و برخی هم زندگی ساده و کم‌کاری دارند. دراین‌بین برخی به‌عمد، اهمال کاری می‌کنند و کارشان را به تأخیر می‌اندازند. برخی هم از اهمال کاری رنج نمی‌برند چون عواقبی برایشان ندارد.
درواقع اهمال‌کاری به بخشی از زندگی آن‌ها تبدیل‌شده است. برخی هم نمی‌پذیرند که اهمال‌کارند. آن‌ها در مورد زمان موردنیاز انجام کار بیش‌ازحد خوش‌بین هستند و آن را دست‌کم می‌گیرند. شما جزء کدام دسته هستید؟



09177755652