فروش برند و داستان برند فوجیتسو
فوجیتسو (Fujitsu Ltd) شرکت ژاپنی با بازار و فعالیت بینالمللی در حوزهی فناوری اطلاعات است که با تمرکز بر تولید تجهیزات و ارائهی خدمات فعالیت میکند. مرکز مدیریت شرکت در توکیو ژاپن قرار دارد و در سال ۲۰۱۸، بهعنوان چهارمین سرویسدهندهی بزرگ IT در جهان شناخته شد. آنها پشت سر غولهایی همچون IBM، Accenture و AWS قرار دارند، اما برخلاف بسیاری از شرکتهای قدیمی دنیای فناوری، بهخوبی با تغییر مسیرهای رخ داده در صنعت همراه شدندغول ژاپنی دنیای فناوری، محصولات کامپیوتری را در انواع دستهها به مشتریان عرضه میکند که از میان آنها میتوان به کامپیوترهای شخصی و تجاری و محصولات سرور هماهنگ با ساختارهای x86 و SPARC و مینفریم را نام برد. بهعلاوه انواع محصولات ذخیرهسازی، مخابراتی، مایکروالکترونیک پیشرفته و حتی تهویهی هوا هم توسط فوجیتسو ساخته میشوند. آنها امروز بیش از ۱۴۰ هزار کارمند دارند و خدمات خود را در بیش از ۱۰۰ کشور جهان، عرضه میکنند.
فوجیتسو در دستهبندی شرکتهای sogo denki ژاپن قرار میگیرد که شامل غولهای دیگری همچون هیتاچی، میتسوبیشی الکتریک، NEC و توشیبا هم میشود. آنها زمانی تولیدکنندهی دوم کامپیوترهای مینفریم در جهان بودند و پشت سر IBM قرار داشتند، اما در آستانهی قرن جدید، تمرکز خود را به محصولات مرتبط با سرورهای یونیکس، کامپیوترهای شخصی و لوازم جانبی تغییر دادند. در ادامهی مسیر، تمرکز شرکت بهمرور از محصولات سختافزاری کاهش یافت و آنها مأموریت خود را بیشازپیش روی دنیای اینترنت و خدمات مرتبط با آن معطوف کردند.
تاریخچه تأسیس
فوجیتسو در ۲۰ ژوئن سال ۱۹۳۵ بهعنوان زیرمجموعهی ساختوتولید شرکت Fuji Elctric تأسیس شد. شرکت جدید، مسئولیت تولید تلفن و تجهیزات خودکار تلفنخانه را برای شرکت مادر، بر عهده داشت. فوجی الکتریک خود حاصل همکاری شرکت ژاپنی Furukawa Electric و شرکت آلمانی زیمنس بود. درواقع ژاپنیها با چنین همکاریهای استراتژیک، سعی در جبران ورود دیرهنگام خود به صنعت مخابرات مدرن داشتند.ژاپن در دهههای ابتدایی قرن بیستم تمرکز زیادی روی صنعت نظامی داشت. فوجیتسو بهعنوان یکی از تولیدکنندههای معتبر، بهمرور و تحت تأثیر رویکردهای کلان کشور، به حوزهی تولید تجهیزات ارتباطی و رادیویی وارد شد. در آن زمان هنوز زیرساختهای تلفن ژاپن کامل نبود و تجهیزات آلمانی و بریتانیایی، برای توسعهی بیشتر زیرساختها مفید واقع نمیشدند.
جنگ جهانی دوم، ساختارهای ناقص تلفنی و ارتباطی ژاپن را وارد شرایط بدتری کرد. ۵۰۰ هزار اتصال مخابراتی از ۱/۱ میلیون اتصال موجود، در آن جنگ از بین رفتند. وضعیت ژاپن در آن سالها، به هرجومرج ارتباطی تشبیه میشود. پس از جنگ جهانی دوم، نیروهای اشغالگر آمریکایی فشار زیادی بر دولت ژاپن وارد کردند تا وزارت ارتباطات را بازسازی و بازنگری کند. درنتیجه، وزارتخانه به سازمانی خصوصی تبدیل شد. رویکرد ابتدایی آن سازمان، خرید و پیادهسازی تجهیزات آمریکایی برای بازسازی زیرساختهای مخابراتی ژاپن بود.
ایساکو ساتو، از فعالان صنعت ژاپن ائتلافی را تشکیل داد تا برنامهی بازسازی جنگ را در کشورش تغییر دهد. او دولت را راضی کرد تا سازمانی عمومی بهنام Nippon Telephone and Telegraph تأسیس کرده و آنها را مسئول خرید تجهیزات پیشرفتهی فناوری بکند. همین شرکت، بعدا به یکی از مهمترین مشتریان فوجیتسو تبدیل شد.
دههی ۱۹۵۰، با افزایش علاقهمندی مدیران فوجیتسو به دنیای کامپیوتر همراه بود. آنها ارتباط خوبی با NTT داشتند که یک مزیت و دارایی استراتژیک محسوب میشد. البته دولت ژاپن برای پیشبرد اهداف فناورانهی خود با شرکتهای متعدد دیگری هم همکاری میکرد. بههرحال فوجیتسو با مشاهدهی کاربرد کامپیوتر در کشورهای غربی و استفاده از آن برای محسابات وقتگیر، تصمیم به تولید نمونهای داخلی گرفت. پس از چند سال تحقیق و توسعه، اولین کامپیوتر تجاری ژاپن بهنام FACOM 100 در سال ۱۹۵۴ ساخته توسط فوجیتسو شد.
فوجیتسو در سال ۱۹۵۶، دستگاههای رادیویی PPM را معرفی کرد که در همکاری با زیمنس توسعه یافته بودند. PPM عبارتی اختصاری برای Pulse Position Modulation است که در ارتباطهای رادیویی کاربرد دارد.
تولید اولین کامپیوتر تجاری ژاپن، نقطهی مهمی در تاریخ فوجیتسو بود. آنها نام خود را بهعنوان شرکتی معتبر در صنعت جدید مطرح کرده بودند، اما بههرحال ژاپنیها هنوز در شکست آمریکا در فناوری، چالش داشتند. IBM در سال ۱۹۵۹ استفاده از ترانزیستور را در کامپیوترهایش شروع کرد، اما در آن زمان صنعت کامپیوتر ژاپن هنوز نوپا محسوب میشد. دولت ژاپن با مشاهدهی موفقیت شرکت آمریکایی به این نتیجه رسید که برای عقب نماندن از ابرقدرت غربی، باید هرچه سریعتر و دقیقتر در صنعت کامپیوتر پیشرفت کند.
دولت ژاپن برای پیشرفت سریع در صنعت کامپیوتر، سیاستهای تشویقی را اتخاذ کرد. محدودیت در تعداد و نوع کامپیوترهای وارداتی از کشورهای خارجی و همچنین، وامهای ارزانقیمت و دیگر تسهیلات دولتی برای تولیدکنندههای داخلی، بخشی از سیاستهای راهبردی بودند. اسناد استراتژیک نیز شرکتهای داخلی را به پرهیز از رقابت بیمورد و تلاش برای دستیابی به نوآوری فناورانه تشویق میکردند. دولت ژاپن در مسیر همین رویکرد، در سال ۱۹۶۱ قراردادی با IBM امضا کرد تا حقوق برخی از پتنتهای مهم آنها را دریافت کند. درمقابل، غول آبی دنیای فناوری اجازهی تأسیس زیرمجموعه در ژاپن و تولید محصولات را در آن کشور دریافت کرد.
توسعهی صنعت کامپیوتر
با دریافت پتنتهای مهم IBM، هفت شرکت ژاپنی وارد رقابت برای پیروزی در صنعت کامپیوتر شدند. همهی آنها برای سهولت در فرایندهای تحقیق و توسعه، همکاریهایی را با شرکتهای آمریکایی شروع کردند و تنها فوجیتسو بهصورت کاملا مستقل به فعالیت ادامه داد. البته آنها پیشنهاد همکاری را به IBM اعلام کردند که رد شد. بههرحال شرکتهای دیگر همگی بزرگ بودند و تنها بخشی از فعالیت خود را به دنیای کامپیوتر اختصاصی میدادند. درمقابل، فوجیتسو بهسرعت به شرکتی کاملا کامپیوتری تبدیل شد.فوجیتسو سابقه و تخصص مناسبی در تولید کامپیوتر داشت. دولت ژاپن آنها را مأمور کرد تا با تکیه بر تخصص داخلی، توسعهی کامپیوترهای مینفریم و مدارهای مجتمع را در دستور کار خود قرار دهند. در ماههای پایانی سال ۱۹۶۲، مأموریت فوجیتسو به تولید رقیبی برای کامپیوتر ترانزیستوری IBM 1401 تغییر کرد. دولت فعالیتهای تولیدی IBM را در ژاپن متوقف کرده و برای توسعهی هرچه بهتر فرایندهای تحقیقاتی، پروژهای بهنام FONTAC را با همکاری فوجیتسو، انایسی و هیتاچی شروع کرد. این پروژه، اولین نمونه در برنامههای طولانیمدت دولت ژاپن در همکاری با صنعت بود.
از دیدگاه بازار، پروژهی FONTAC یک شکست تمامعیار محسوب میشد. پیش از آنکه اتحاد ژاپنی بتواند محصول یا فناوری اولیه معرفی کند، رقیب آمریکایی سری انقلابی ۳۶۰ از کامپیوترهای خود را معرفی کرده بود. درواقع IBM، فاصلهی خود با ژاپنیها را باز هم افزایش داد. بههرحال FONTAC بهعنوان اولین تلاش در سطح ملی برای هماهنگی در صنعت کامپیوتر محسوب میشد و اهمیت بالایی برای ژاپنیها داشت. فوجیتسو و دیگر تولیدکنندههای ژاپنی نگران کارایی پایین اولیهی محصولات نبودند چون از تأمین سرمایه برای تحقیق و توسعه و پیشرفت محصولات اطمینان داشتند.دولت ژاپن برای کمک بیشتر به شرکتهای کامپیوتری، شرکت نیمهخصوصی Japanese Electronic Computer Company را تأسیس کردند که هفت تولیدکنندهی کامپیوتر، مالک آن بودند. این شرکت، با دریافت سرمایهی نامحدود ارزانقیمت از دولت، کامپیوترهای جدید را میخرید و اجاره میداد. درنتیجه فوجیتسو و دیگر شرکتها بهمحض تولید محصول، هزینهی آن را دریافت میکردند. درنهایت جریان درآمدی در آنها به وضعیت پایداری میرسید و توانایی هزینههای سنگین برای فرایندهای تحقیق و توسعه را پیدا میکردند.
نتیجهی تصمیمگیریهای کلان دولت ژاپن و تأسیس JECC بهسرعت مشاهده شد. در فاصلهی زمانی یک سال از ۱۹۶۱ تا ۱۹۶۲، فروش کامپیوتر در ژاپن، رشد ۲۰۳ درصدی را تجربه کرد. فوجیتسو در سال ۱۹۶۵ با تکیه بر فناوری که در جریان پروژهی FONTAC کسب کرده بود، پیشرفتهترین کامپیوتر داخلی ژاپن را بهنام FACOM 230 تولید کرد. آنها بهسرعت به بزرگترین تولیدکنندهی ائتلاف JECC تبدیل شدند و ۲۵ درصد از کامپیوترهای خریداری شده توسط آنها را در دههی ۱۹۶۰ تأمین میکردند.
فوجیتسو علاوه بر پیشرفتهای بالا، همکاری نزدیک با NTT را ادامه داد. تا پایان دههی ۱۹۶۰، نیمی از محصولات شرکت در حوزهی مخابرات، به NTT فروخته میشدند. NTT همیشه یک آژانس دولتی مهم و حیاتی برای فوجیتسو و دیگر شرکتهای صنعت کامپیوتر بود که در هزینههای تحقیق و توسعه با آنها همکاری میکرد. بهعلاوه این شرکت با پرداخت مناسب هزینه، بهنوعی ضامن سودآوری شرکای تجاری خود هم بود.
NTT در سال ۱۹۶۸ پشتیبانی مالی از یک پروژهی کامپیوتری بزرگ را بر عهده گرفت. پروژهی مذکور، شبیه به برنامهای بود که یک سال قبل، وزارت تجارت و صنعت ژاپن (MITI) انجام داد. NTT تصمیم داشت تا کامپیوتری جدید برای نیازهای مخابراتی خود توسعه دهد.
مینیکامپیوترها، دستهای جدید از محصولات پردازشی بودند که در سال ۱۹۶۹ به دنیای فناوری راه یافتند. محصولات مذکور، قابلیت پردازش لحظهای و امکان فعالیت بهعنوان سیستمهای مستقل را داشتند. مینیکامپیوترها در سیستمهای اندازهگیری کاربرد داشتند. فوجیتسو اولین محصول خود را در این حوزه بهنام FACOM R در سال ۱۹۶۹ معرفی کرد.
ژاپنیها با وجود تلاش شدید برای پیروزی در رقابت کامپیوتری در برابر IBM، شکستهایی را متحمل میشدند. شرکت آمریکایی در دههی ۱۹۷۰ خانوادهی جدید محصولات خود را بهنام ۳۷۰ معرفی کرد. بهعلاوه، فشارهای بینالمللی، ژاپن را مجبور کردند تا سیاستهای وارداتی خود را تعدیل کند. درنتیجه شرکتهای داخلی فرصت پنج ساله پیدا کردند تا برای رقابت با شرکتهای خارجی آماده شوند و بهنوعی رقابت جدی در بازار، شروع شود.
وزارت تجارت و صنعت ژاپن، برای عبور از چالشهای پیشآمده و قدرتمندتر کردن صنعت کامپیوتر، برنامههایی جدیتر را پیش گرفت. آنها بهنوعی پیشرفت در صنعت کامپیوتر را بهعنوان هدفی ملی ترسیم کردند. ۶ تولیدکنندهی بزرگ کامپیوتر در ژاپن، به سه گروه تقسیم شدند که در هرکدام، دو شرکت با مأموریتی مشترک به فعالیت میپرداختند. فوجیتسو با رقیب قدیمی، هیتاچی همکار شد تا بهعنوان بزرگترین تولیدکنندهی کامپیوترهای مینفریم، محصولی برای رقابت با کامپیوترهای ۳۷۰ شرکت IBM تولید کند. این محصولات بهنام سری M شناخته میشدند.
نیاز به تولید ماشینهایی مبتنی بر طراحی کامپیوترهای شخصی IBM، فوجیتسو را به تصمیمی مهم سوق داد. شرکت ژاپنی در سال ۱۹۷۲ سرمایهگذاری مهمی در یک شرکت کامپیوتری تحت مدیریت جین آمدال انجام داد. او مهند سابق IBM بود که مسئولیتهای مهمی در طراحی کامپیوترهای سری ۳۶۰ شرکت داشت. شرکت آمدال، با هدف تولید کامپیوتری ارزانتر و پربازدهتر برای رقابت با سری ۳۷۰ تأسیس شده بود. شراکت تجاری برای هردوی این شرکتها، مزایایی را بههمراه داشت. فوجیتسو با پشتوانهی دولتی، سرمایهی عظیمی را در دست داشت که نیازهای مالی آمدال را برطرف میکرد. درمقابل، مهندس آمریکایی منبعی با ارزش از اطلاعات پیرامون سیستمعامل IBM بود. درنهایت شراکت آنها نمونهای کامل و عالی از همکاری سرمایه با اطلاعات محسوب میشد.
فوجیتسو در جریان همکاری با آمدال، تکیهی زیادی بر NTT داشت. آنها مطمئن بودند که شرکت مخابراتی، هر محصول ساخته شده در شرکت جدید را خریداری خواهد کرد. درواقع، NTT یک بازار تضمینشده برای فوجیتسو بود و آنها را به یکی از پیشگامان صنعت مخابرات تبدیل میکرد.
کامپیوترهای سری M فوجیتسو هیتاچی در سالهای پایانی دههی ۱۹۷۰ به بازار راه یافتند. این کامپیوترها، بهنوعی برابر و مشابه با محصول رقیب آمریکایی بودند. درنهایت فوجیتسو به یکی از رقبای اصلی و خطرناک IBM در حوزهی کامپیوترهای مینفریم تبدیل شد. در سال ۱۹۷۹، فروش محصولت فوجیتسو نسبت به IBM در بازار ژاپن بیشتر شد و این برتری تا میانهی دههی ۱۹۹۰ ادامه یافت.
ورود جدی فوجیتسو به بازار نرمافزار را میتوان در سال ۱۹۷۷ و نرمافزار AIM مشاهده کرد. نرمافزار مذکور (با نام کامل Advanced Information Manager) در سال ۱۹۷۷ و بهعنوان یک سرویس دیتابیس آنلاین برای کامپیوترهای سری M معرفی شد.
فوجیتسو برای تولید کامپیوترهای رقابتی خود، باید برخی تجهیزات آنها را نیز بهصورت داخلی تولید میکرد. از تجهیزات اصلی میتوان به DRAM اشاره کرد که اولین نمونه از آنها با ظرفیت ۶۴ کیلوبیت در سال ۱۹۷۸ تولید شد. شرکت ژاپنی، اولین تولیدکنندهی جهان بود که موفق به تولید حافظهی رم ۶۴ کیلوبیتی شد.
گسترش فعالیت به حوزههای جدید
فوجیتسو پس از عبور از فشارهای رقابتی دههی ۱۹۷۰، پروژههای متعددی را در سه حوزهی اصلی بازار کامپیوتر شروع کرد. در بخش کامپیوترها که ۶۰ تا ۷۰ درصد از درآمد شرکت را تأمین میکردند، تولید سری M با قدرت ادامه یافت و حوزههای جدید همچون مینیکامپیوترها، ورکاستیشنها و کامپیوترهای شخصی هم به خطوط تولید اضافه شدند. دههی ۱۹۸۰، در کنار توسعههای استراتژیک با چالشهای حقوقی هم برای فوجیتسو همراه بود. IBM از آنها به جرم کپی کردن نرمافزار شکایت کرد که در نهایت به جریمهای ۸۳۳ میلیون دلاری برای شرکت ژاپنی ختم شد. بهعلاوه امکان دسترسی به نرمافزارهای IBM نیز با هزینهی سالانه ۲۵ میلیون دلار، بهمدت ۱۰ سال به فوجیتسو داده شد.سیستمهای نوشتاری و پردازش زبان ژاپنی، از محصولات مهم شرکتهای الکترونیکی ژاپنی در حوزهی پردازش محسوب میشوند. فوجیتسو اولین محصول خود را در این حوزه در سال ۱۹۸۰ و بهنام OASYS100 معرفی کرد. برند OASYS بعدا به یکی از مشهورترین زیربرندهای شرکت ژاپنی تبدیل شد.
توافق فوجیتسو با رقیب آمریکایی، بهمعنای تحریک هرچه بیشتر رقابت در صنعت مینفریم بود. فوجیتسو در سال ۱۹۸۲ اولین ابرکامپیوتر ژاپن را بهنام FACOM320 تولید کرد و به پیشگام صنعت ابرکامپیوتری تبدیل شد. تا پایان دههی ۱۹۸۰، بیش از ۸۰ عدد از ابرکامپیوترهای آنها فروخته و نصب شدند.
اولین کامپیوتر شخصی ۸ بیتی فوجیتسو در سال ۱۹۸۱ و بهنام FM-8 معرفی شد. ژاپنیها قبلا محصولی بهنام LKIT-8 را بهعنوان یک میکروکامپیوتر با اهداف آموزشی معرفی کرده بودند. کامپیوتر جدید، قابلیتهایی همچون پشتیبانی از فلاپی دیسک را هم به کاربران عرضه میکرد. حافظهی اصلی کامپیوتر شخصی ۸ بیتی فوجیتسو، ۶۴ کیلوبیت بود و از کاستهای مخصوص موسیقی هم پشتیبانی میکرد.
از محصولات مهم دههی ۱۹۸۰ میتوان به سیستمهای سوئیچ خانوادهی FETEX-3000 اشاره کرد که در دستهبندی PBX دیجیتال فوجیتسو برای راهکارهای متوسط تا بزرگ قرار میگرفت. خانوادهی مذکور، با بهرهگیری از جدیدترین فناوریهای طراحی و مونتاژ، لقب کوچکترین سیستمهای سوئیچ را به خود اختصاص دادند.
فوجیتسو با وجود موفقیت بالا در ساخت و فروش کامپیوترهای مینفریم در ژاپن، در بازار بینالمللی آنچنان موفق نبود. تنها ۲۲ درصد از درآمد آنها از صادرات تأمین میشد و بهنوعی هنوز متکی بر بازار داخلی بودند. بهعلاوه ورود به بازار آمریکا هم آسان نبود. حضور IBM بهعنوان بازیگری قدرتمند و تعصب نسبت به کامپیوترهای فوجیتسو و اتهام قدیمی بودن فناوریها، رقابت را در آن بازار دشوار میکرد. رویکرد غالب آن سالها در سیستمهای کامپیوتری بزرگ، در توزیع بیشتر قدرت پردازشی دیده میشود که با استفاده از اپلیکیشنهای نرمافزاری مناسب، نیاز کاربران را برطرف میکردند. حوزههای مذکور، نقاط ضعف فوجیتسو بودند.
فوجیتسو در کنار رقابت دشوار در صنعت کامپیوتر، با قدرت در صنعت مخابرات پیش میرفت و ارتباط خود را با NTT حفظ کرد بود. شرکت جدید دیگری بهنام New Common Carriers هم فعالیت مخابراتی داشت و از مشتریان مهم فوجیتسو محسوب میشد. ریشههای فوجیتسو در محصولان مخابراتی شکل گرفته بود؛ درنتیجه آنها به پیشگام توسعهی شبکههای دیجیتالی خدمات مشترک (ISDN) در جهان تبدیل شدند. شبکههای مذکور، ترکیبی از پردازش داده و مخابرات را عرضه میکردند که با هدف ارائهی صوت، تصویر،داده و متن در یک سیستم، فعالیت میکرد.
از حوزههای دیگر مخابراتی که فوجیتسو در توسعهی آن فعال بود، میتوان به سیستمعای شبکهای اطلاعات شرکتی (COINS) و شبکههای تلفن خصوصی PBX و سوئیچهای دیجیتال اشاره کرد. از پروژههای مهمی که با همکاری فوجیتسو در صنعت مخابرات بینالمللی انجام شد میتوان به اولین کابل نوری زیردریایی اقیانوس آرام موسوم به Trans-Pacific Cable #3 اشاره کرد که تجهیزات ترمینال و انشعاب آن توسط شرکت ژاپنی تأمین شد.
دستهی سوم فعالیتهای فوجیتسو، به محصولات الکترونیکی اختصاص داشت. آنها در سال ۱۹۸۷ تصمیم به خرید Fairchild Camera گرفتند که با مخالفت دولت ایالات متحده روبهرو شد. شرکت مذکور، از پیشگامان صنعت تراشههای حافظه بود. بههرحال فوجیتسو در آن زمان تولیدکنندهی تراشه هم بود و سالانه ۲/۵ میلیارد دلار از این محصولات را به فروش میرساند. ممنوعیت خرید شرکت آمریکایی، بهنوعی نشاندهندهی قدرت فوجیتسو در صنعت تراشه، مانند صنعت کامپیوتر بود. بههرحال فوجیتسو تصمیم گرفت تا با همکاری دولت ژاپن و دیگر شرکتهای تولیدکنندهی کامپیوتر، بخش تولید تراشههای خود را برای ظهور نسل پنجم از کامپیوترهای، آماده کند؛ نسلی که توانایی نوشتن برنامههای خود را داشتند و بهتعریف ساده، تفکر میکردند.
سالهای پایانی قرن بیستم
فوجیتسو با وجود تمام پیشرفتهایی که در حوزههای متعدد کسب کرد، در پایان دههی ۱۹۸۰ رویکرد سالمی از لحاظ استراتژیهای سازمانی نداشت. تحلیلگران، روند آنها را بهنوعی پیروی از رهبر بازار یعنی IBM میدانستند که متمرکز بر کامپیوترهای مینفرم فعالیت میکرد. با ورود به دههی ۱۹۹۰، رویکرد دنیای فناوری بهسمت سیستمهای شبکهای و ساختار سرور-کلاینت تغییر کرد و بهمرور بازار کامپیوترهای مینفریم، کوچک شد.در دههی ۱۹۸۰، توسعه به حوزههای متنوعی در شرکت ژاپنی صورت گرفته بود که با ورود به دههی جدید، اهمیت بلندمدت آنها از بین رفت. درواقع مفاهیمی در دنیای کامپیوتری اهمیت پیدا کردند که در برنامههای استراتژیک فوجیتسو جایی نداشتند. بهعنوان مثال، ISDN تا سال ۱۹۹۶ هنوز بهعنوان سیستم آیندهی دنیای کامپیوتر تصور میشود، درحالیکه فوجیتسو، خدمات آنلاین Nifty Service را بهعنوان مرکز توجه و فعالیتهای شرکت در حوزهی مخابرات میدانست و تا میانهی دههی ۱۹۹۰ به آن پایبند بود. تا سال ۱۹۹۶، سرویس Nifty در ژاپن، ۱/۶ میلیون کاربر داشت.تاداشی سکیزاوا، مهندس مخابرات بود که در سال ۱۹۹۰ مدیریت فوجیتسو را در دست گرفت. اهداف اصلی او، گسترش بازارهای بینالمللی شرکت و کاهش بروکراسی اداری در توسعهی محصولات بود. در آن زمان ۸۰ درصد از درآمد فوجیتسو هنوز از بازار داخلی ژاپن تأمین میشد. سکیزاوا تصمیم داشت تا رویکرد شرکتش را مبتنی بر جریان بازار تنظیم کند. او برای توسعهی بازار بینالمللی، در قدم اول بهدنبال شرکای خارجی رفت. او تصمیم داشت تا از اطلاع و آگاهی شرکتهای خارجی از بازارهای محلی خودشان، بهرهبرداری کند.
ورود به دنیای لپتاپ، در سال ۱۹۹۵ و با عرضهی اولین نسخه از خانوادهی BIBLO رقم خورد. فوجیتسو لپتاپ FMV-BIBLO را با هدف ارائهی تجربهی کاربری کامپیوتر شخصی همراه معرفی کرد که از نرمافزارهای مشهور و کاربردی آن زمان همچون FMV-DESKPOWER استفاده میکرد. نمونههای اولیه با یک برند و برای کاربردهای تجاری و شخصی عرضه میشدند. بعدا برند Lifebook برای نسخههای مخصوص کسبوکارها و برند Biblo برای نسخههای شخصی انتخاب شدند.
فوجیتسو یک شریک بزرگ آمریکایی بهنام آمدال داشت که ۴۳ درصد از سهام مالکیت آنها را چند سال پیش تصاحب کرده بود. آنها برای توسعهی فعالیت به بازارهای اروپایی، بهدنبال شرکتی دیگر رفقتند و با هزینهی ۷۰۰ میلیون پوندی، ۸۰ درصد از سهام ICL را در بریتانیا خریداری کردند. ICL در آن زمان مهمترین تولیدکنندهی کامپیوترهای مینفریم در بریتانیا بود. البته این دو شرکت از سال ۱۹۸۱ همکاریهایی در تولید کامپیوترهای مینفریم انجام داده بودند. ICL در سال ۱۹۹۱ گروه سیستمهای دادهای نوکیا را خریداری کرد و که در آن زمان بزرگترین شرکت کامپیوتری در منطقهی اسکاندیناوی محسوب میشد. هدف بزرگ دیگر، هنوز بازار آمریکا بود که با سرمایهگذاری ۴۰ میلیون دلاری در HaL پیگیری شد. شرکت مذکور، یک استارتاپ بود که با هدف توسعهی سیستمعای یونیکس فعالیت میکرد.
سکیزاوا در مسیر پیادهسازی برنامههای توسعهای خود، با بحران ترکیدن حباب اقتصادی ژاپن روبهرو شد. اتفاقی که در سال ۱۹۹۱ رخ داد و موجب کاهش سود آنها بهمیزان ۸۵/۲ درصد شد. در سالهای بعدی، فوجیتسو گزارش زیان مالی ارائه داد که وضعیت غول ژاپنی را بیشازپیش بغرنج میکرد. بحرانهای مذکور، توسعهی بینالمللی فوجیتسو را متوقف کرد و هزینهکرد دارایی آنها را به یک سوم کاهش داد. البته با وجود تمام چالشها، هزینهی تحقیق و توسعه هنوز بخشی مهم از فوجیتسو محسوب میشد.
در سال ۱۹۹۸ یکی از مهمترین محصولات نرمافزاری فوجیتسو در حوزههای مدیریت شبکه بهنام NetSmart منتشر شد. فوجیتسو ابتدا در سال ۱۹۹۲ سرویسی بهنام FLEXR برای مدیریت شبکهها از راه دور توسعه داده بود. سرویس مذکور قابلیت اجرا روی کامپیوترهای ورکاستیشن و خصوص را داشت و با نمایی گرافیکی، مدیریت شبکه را ممکن میکرد. با توسعهی اینترنت، اهمیت مدیریت سیستمهای انتقال داده افزایش یافت و NetSmart بهعنوان راهکاری مبتنی بر سرور-کلاینت، ابزارهای لازم را برای مدیران شبکه فراهم میکرد.
فرهنگ ژاپنی، تعدیل نیرو بهمیزان زیاد را از سوی شرکتی به بزرگی فوجیتسو، نمیپذیرفت. بههمین دلیل سکیزاوا تصمیم گرفت تا استخدامهای جدید را محدود کند. بهعلاوه زیرمجموعهای مجزا برای کامپیوترهای شخصی در شرکت تأسیس شد تا بهمرور وابستگی کامل به فروش کامپیوترهای مینفریم را از بین ببرد. ساختارهای سازمانی هم در همان زمان اصلاح شدند تا ساختاری مسطحتر و با کمترین سطح از بروکراسی در شرکت ژاپنی اجرا شود.بحرانهای مالی، فرصت هرگونه توسعهی ساختاری برای طراحی و تولید محصول جدید را از بین میبرد. فوجیتسو تصمیم گرفت تا بازارهای متنوع را با همکاری شرکتهای دیگر تصاحب کند. از میان همکاریها میتوان به توسعهی نسل بعدی از کامپیوترهای مینفریم ارزانتر با همکاری زیمنس اشاره کرد. بهعلاوه شرکت ژاپنی یک قرارداد همکاری در حوزهی نیمههای با AMD امضا کرد تا به تولید حافظههای فلش بپردازد. شارپ، همکار دیگر فوجیتسو بود که در فناوری رسانه به آنها ملحق شد. سان مایکروسیستمز هم به جمع همکاران شرکت ژاپنی پیوست و ریزپردازندهی ورکاستیشنهای برند Sun را از آنها خریداری میکرد. در بخش همکاری نرمافزاری نیز، Computer Association از آمریکا بهعنوان شریک انتخاب شد تا نرمافزار Jasmine را در آن کشور، بازاریابی کند.
تغییر مسیر بهسمت نرمافزار و سرویس
فوجیتسو در میانهی دههی پایانی قرن بیستم، زمینههای متعدد را برای توسعهی کسبوکار امتحان میکرد و همچنین با چالش بزرگ ضعیف شدن فروش کامپیوترهای مینفریم روبهرو بود. بهعلاوه بازار نیمههادی هم روزبهروز رقابتیتر میشد. بههرحال همکاریهای متعدد در سالهای ۱۹۹۳ تا ۱۹۹۵ نتیجه دادند و فوجیتسو مجددا به سوددهی رسید. بخشی از افزایش فروش و سوددهی نیز بهخاطر افزایش فروش کامپیوترهای شخصی بود.فوجیتسو در سال ۱۹۹۵ تصمیم گرفت تا کاهش قابلتوجهی در قیمت کامپیوترهای شخصی داشته باشد تا مجددا سهم خود را از بازار افزایش دهد. آنها کامپیوترها را با قیمتی نزدیک به ضرر مالی به فروش میرساندند که موجب به افزایش سهم بازار کامپیوترهای شخصی به ۱۸.۴ درصد و قرار گرفتن پس از NEC در این بازار شد. فروش کامپیوترهای شخصی در ژاپن، در آن سال افزایش ۷۰ درصدی را تجربه کرد، چون شرکتهای ژاپنی بهمرور تصمیم به تغییر ساختار از مینفریم به کامپیوترهای تحت شبکه گرفتند.
تلاش برای توسعهی بازارهای بینالمللی، در نیمهی دوم دههی ۱۹۹۰ برنامهای استراتژیک برای افزایش سهم بازار شروع کردند و تبدیل شدن به پنجمین تولیدکننده و فروشندهی کامپیوترهای شخصی را تا سال ۲۰۰۰ بهعنوان هدف عملیاتی تدوین کردند. سکیزاوا اعتقاد داشت تمایل شدید بازار به کامپیوترهای شخصی، منفعت بالایی برای شرکتش دارد. فرصتهای متعددی برای آنها فراهم شده بود تا موقعیت خود را در بخش نرمافزار و سرویسهای متصل به شبکههای کامپیوتری تثبیت کنند. توسعهی اینترنت هم در آن سالها بهعنوان زیرساختی عالی برای توسعه در نظر مدیران فوجیتسو بود.
تمامی شرکتهای الکترونیکی ژاپن، در سالهای پایانی قرن بیستم و آستانهی ورود به قرن ۲۱، کاهش سوددهی در تولید تجهیزات کامپیوتری و نیمههادیها و تجهیزات مخابراتی را تجربه کردند. بههمین دلیل فعالیت در حوزهی نرمافزار و سرویسها اهمیت بالایی پیدا کرد. وضعیت شریک آمریکایی فوجیتسو، آمدال، یکی از نشانههای مهم پایان عمر دوران مینفریم بود. آنها ۶ فصل متوالی را در زیان مالی گذراندند و در آستانهی ورشکستگی قرار داشتند. در سپتامبر سال ۱۹۹۷، فوجیتسو سایر سهام آمدال را به قیمت ۸۷۸ میلیون دلار خریداری کرد. سرمایهی جدید، شرکت آمریکایی را از ورشکستگی نجات داد و فرصت تمرکز بیشتر روی نرمافزار، سرویسها و مشاوره را فراهم کرد.
شریک بریتانیایی فوجیتسو، ICL در سال ۱۹۹۸ به شرکت پیشگام سرویسهای فناوری اطلاعات در بریتانیا تبدیل شده بود. شرکت ژاپنی،کنترل ICL را بهصورت کامل در همان سال به دست گرفت. در آن زمان نوایوکی آکیکوزا بهعنوان مدیر فوجیتسو فعالیت میکرد. آمدال در مسیر استراتژیهای مدیر جدید، در سال ۲۰۰۰ بهصورت رسمی از کسبوکار مینفریم خارج شد و فعالیتهای سختافزاری خود را به تولید سیستمهای سرور و ذخیرهسازی محدود کرد.
آکیکوزا برای شرکت تحت مدیریتش، شعار «همهچیز در اینترنت» را انتخاب کرد. فوجیتسو با تکیه بر این شعار، پیشگامی در سرویسهای اینترنتی ژاپن را بهعنوان هدف اصلی انتخاب کرده بود. آنها در سال ۱۹۹۹ کنترل کامل Nifty Service را به دست گرفتند و با دغام آن با سرویس آنلاین دیگر، بزرگترین ارائهدهندهی خدمات اینترنتی ژاپن را تأسیس کردند. در آن زمان بخش تولید نیمههادی فوجیتسو با ضرردهی مالی روبهرو بود. بههمین دلیل آکیکوزا بخش تولید تراشه را در انگلستان و کارخانههای قدیمی تراشه را در ژاپن تعطیل کرد. فوجیتسو از آن زمان محصولات نیمههادی مورد نیاز در تجهیزات خود را از شرکتهای تایوانی خریداری کرد.
تولید محصولات نیمههادی در فوجیتسو، بهصورت کامل تعطیل نشد. آنها از بخشهای باقیمانده برای افزایش تولید نیمههادیهای پیشرفته همچون تراشههای DRAM استفاده کردند که در کامپیوترهای شخصی کاربرد زیادی داشت. بهعلاوه تمرکز بر تولید نیمههادیهای پیشرفتهی مورد استفاده در تلفنهای همراه نیز افزایش یافت. در این مسیر، همکاری با شرکتهای دیگر همچون AMD اهمیت بالایی داشت. فوجیتسو و شریک جدید آمریکایی، حافظههای فلش را برای تلفنهای همراه، دستگاههای مرتبط با شبکههای کامپیوتری، دوربینهای دیجیتال، تجهیزات ناوبری خودرو و دیگر تجهیزات پرطرفدار و حرفهای آن زمان دنیای فناوری تولید میکردند.
از همکاریهای استراتژیک دیگر فوجیتسو در حوزهی تولید تراشه میتوان به شراکت با سونی اشاره کرد که با هدف تولید مدارهای مجتمع با ابعاد بزرگ (LSI) انجام شد. محصولات مذکور، حافظه و بخش پردازش را در یک تراشهی واحد تجمیع میکردند که در دستگاههای صوتی تصویری دیجیتال و محصولات ارتباط موبایلی کاربرد داشتند. همکاری با شارپ هم در همان زمان به تولید تراشههای حافظای یک گیگابیتی انجامید.
با ورود به قرن ۲۱، تلاشهای فوجیتسو برای توسعهی بازار بهکمک نرمافزار و سرویس هم نتایج آنچنان مثبتی بههمراه نداشت. صنعت فناوری در ابعاد جهانی با چالش روبهرو بود و بازار مخابرات هم در کشورهای بزرگ همچون آمریکا، بازدهی بالایی نداشت. تقاضا برای کامپیوترهای شخصی و تلفنهای همراه نیز کاهش یافته بود و بهنوعی همهی شرکتهای فناوری، تحت فشار بودند.
آکیکوزا در سال ۲۰۰۲ اعلام کرد که ۱۶،۴۰۰ کارمند را در فوجیتسو تعدیل میکند که ۹ درصد از نیروی انسانی بود. حدود پنج هزار کارمند از بخشهای عملیاتی ژاپن تعدیل شدند که البته هیچکدام، کارمندان دائمی نبودند و در بخش پروژههای موقت فعالیت میکردند. اقدام او، یکی از شدیدترین تغییرات ساختاری در شرکتهای الکترونیکی ژاپن محسوب میشد و قدمی در مسیر تغییرات عظیم استراتژیک در فوجیتسو بود.
فوجیتسو در سال ۲۰۰۳ اولین فناوری تأیید هویت براساس کف دست را در جهان توسعه داد. یک سال بعد، محصول تجاری مبتنی بر آن در ژاپن و در سال ۲۰۰۵، تحت عنوان برند PalmSecure بهصورت جهانی عرضه شد. تأیید هویت براساس رگههای کف دست، بهخاطر منحصربهفرد بودن و پیچیده بودن ساختارها، امروز بهعنوان رویکردی امن برای شناسایی کاربر مطرح میشود
سالهای اخیر و وضعیت کنونی فوجیتسو
تغییرات ساختاری که با ورود به قرن ۲۱ تمرکز اصلی فعالیتهای فوجیتسو را به خود اختصاص دادند، با تغییر کاربری و نامگذاری شرکتها هم همراه بودند. زیرمجموعههایی همچون ICL و DMR و آمدال بهترتیب به هولیدنگهای سرویس، مشاوره و خدمات فناوری اطلاعات فوجیتسو تغییر نام دادند. زیرمجموعهای جدید هم بهنام Fujitsu Way تأسیس شد.تولید کامپیوترهای مینفریم در قرن ۲۱ هم با جدیت در فوجیتسو پیگیری میشد. آنها در سال ۲۰۰۲ سریعترین مینفریم جهان را بهنام GS21 600 به بازار عرضه کردند. یک سال بعد، همکاری استراتژیکی با غول دنیای پردازنده، اینتل، انجام شد تا سرورهای تجاری مبتنی بر مأموریتهای خاص توسط شرکت ژاپنی توسعه یابد. راهکارهای لینوکسی هم در ابتدای قرن ۲۱ بهعنوان حوزهی تمرکز فوجیتسو شناخته میشدند و در این حوزه، همکاری با Red Hat انجام شد.
شراکت با دیگر غولهای فناوری، همیشه بخشی از استراتژیهای عملیاتی و توسعهای فوجیتسو بود. آنها با شرکتهایی همچون سان مایکروسیستمز، مایکروسافت و سیسکو همکاریهایی را شروع کردند تا در توسعهی خدمات تحت سرور، پیشرفت سریعتر انجام شود. در سال ۲۰۰۴، اولین سرورهای مبتنی بر فناوری نیمههادی ۹۰ نانومتری و با سیستمعامل یونیکس، بهنام Primepower توسط فوجیتسو به بازار معرفی شدند. واحدهای آزمایشگاهی و تحقیق و توسعهی شرکت، در آن سالها افتخارهای متعددی را برای توسعهی محصولات نوآورانه دریافت کردند که از میان آنها میتوان به مدال افتخار و ربان بنفش دولت ژاپن برای پنلهای نمایشگر پلاسما در سال ۲۰۰۴ اشاره کرد.
نیمههادیهای LSI و محصولات مرتبط با بازار سرور، حوزههای اصلی تمرکز فوجیتسو در دههی ۲۰۰۰ بودند. آنها پس از معرفی محصولات ۹۰ و ۶۵ نانومتری در دستهی LSI، در سال ۲۰۰۸ تصمیم به تأسیس زیرمجموعهای مستقل برای این بخش گرفتند که بهنام Fujitsu Microelectronics Limited فعالیت خود را شروع کرد. یک سال بعد، شرکت کامپیوتری فوجیتسو زیمنس که با مشارکت شرکت آلمانی تأسیس شده بود، بهصورت کامل تحت کنترل فوجیتسو درآمد و به Fujitsu Technology Solutions تغییر نام داد.
در سالهای پایانی دههی ۲۰۰۰، پکتهای LAN و ویدئو، سهم عمدهای از ترافیکی شبکه را به خود اختصاص میدادند. در همان زمان، ارتباط تلفنی مبتنی بر پروکل IP هم بهمرور جای خود را در میان سیستمهای ارتباطی باز میکردند. فوجیتسو در سال ۲۰۰۸، سیستمی بهنام FLASHWAVE9500 را معرفی کرد که بهعنوان سیستم انتقالی با رویکرد رایانش ابری کار میکرد. ژاپنیها در سیستم جدید، ترکیبی از پردازش پکت و multiplex را ارائهکردند که قبلا در سیستمهای مجزا انجام میشد.ابرکامپیوترها همیشه حوزهای مهم از تمرکز فعالیتهای فوجیتسو بودند. آنها در سال ۲۰۱۱ کامپیوتری بهنام K computer معرفی کردند که رتبهی اول را در میان سریعترین ابرکامپیوترهای جهان به خود اختصاص داد و رکرود ۱۰/۵۱ پتافلاپس را ثبت کرد. یک سال بعد، توسعهی فعالیتها در کشور چین با تمرکز بیشتری انجام و اولین دیتاسنتر فوجیتسو در آن کشور تأسیس شد. از دستاوردهای مهم دیگر میتوان به راهاندازی سرویس ابری خدمات کشاورزی بهنام Akisai اشاره کرد. مدیران شرکت ژاپنی برای تمرکز بهتر در حوزههای کاربردی جدید، زیرمجموعههای مجزایی را برای بخشهای کلانداده، خدمات ابری، سرویسهای موبایل و امنیت در خلال سالهای ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۴ تأسیس کردند.
فوجیتسو در بازار گوشیهای هوشمند هم فعالیتهای محدودی داشته است. آنها در سال ۲۰۱۲ گوشی هوشمند Raku-Raku را به بازار معرفی کردند که بهعنوان ابزاری با سختافزار و نرمافزار بهروز و سهولت استفاده در میان ژاپنیها شهرت یافت. گوشی هوشمند فوجیتسو در کنار سهولت استفاده، قابلیتهای بهروزی همچون اتصال به شبکهی مخابراتی 3G را به کاربر عرضه میکرد.
فوجیتسو در سال ۲۰۱۶ در فهرست مجلهی فورچن از شرکتهای تحسینشده قرار گرفت. آنها در سه سال قبل نیز در همین فهرست قرار داشتند و نوآوری، رقابت جهانی و تعهد اجتماعی، بهعنوان دلایل انتخابشان بیان شد. فوجیتسو در حال حاضر نزدیک به ۱۴۰ هزار کارمند دارد و تاتسویا تاناکا بهعنوان مدیر کل آن مشغول به کار است. از زیرمجموعههای اصلی شرکت علاوه بر موارد قبلی میتوان به Fujitsu General، تولیدکنندهی تجهیزات تهویهی هوا و کنترل رطوبت اشاره کرد. زیرمجموعهی محصولات کامپیوتر شخصی نیز اکنون بهنام Fujitsu Client Computing فعالیت میکند.