فروش برند و داستان برند
داستان برند یا برند استوری (Brand story) یک مهارت مهم برای صاحبان تجارتهای کوچک است تا خود و شرکتهایشان را در بازاریابی محک بزنند و یکی از قدیمیترین و قدرتمندترین راههای ماندگاری پیامی خاص در حافظه یک فرد میباشد.
قبل از اینکه مقاله را ادامه دهید پیشنهاد میکنیم که اگر اطلاعات کافی در مورد برند ندارید مقاله «برند چیست؟» را مطالعه نمایید.
راهاندازی یک کسبوکار تقریباً همواره نیازمند راضی ساختن مشتریان بهواسطه باز کردن پای آنان به کسبوکار و نگهداشتنشان بهعنوان مشتریان همیشگی است. داستان برند یکی از تأثیرگذارترین ابزارهای بازاریابی است، این ابزار به کسبوکارتان اجازه میدهد که رابطهای شخصی با مشتری ایجاد کنید و همزمان با حفظ مشتری، برندتان را به او بشناسانید. بهواسطه داستان برند خوب به دست آوردن ذهن و دل مشتری آسان میشود و باعث برقراری یک رابطه احساسی با مشتریها شده و آنها را ذاتاً وفادار نگه میدارد.
ازنقطهنظر ارتباطات، داشتن یک برند استوری قوی کمک میکند تا پیامهای بازاریابی برای موارد بازاریابی و تبلیغات صحیح تأثیرگذار باشند. این امر پیام برند را شفاف و استوار میکند. علاوه بر این، داشتن یک داستان خوب به مشتری چیز باارزشی میدهد تا آن را در محافل اجتماعیاش به اشتراک بگذارد و دلیلی باشد برای انتشار دادن کلماتی راجع به برند شما.
با استفاده از داستان برند در استراتژی بازاریابی محتوا، شرکتها قادر خواهند بود تا علاوه برافزایش درآمد، وفاداری مشتریان نسبت به برندشان را نیز افزایش دهند.
داستان برند خود را پیدا کنید
نیمی از چالش، پیدا کردن برند استوری خود و صدای منحصربهفرد آن است. سؤالاتی که برای یافتن داستان از خودتان باید بپرسید بهقرار زیر است:• چگونه ارزش منحصربهفرد خود را به مشتری پیشنهاد بدهید؟
• آیا این مطابق میل شرکت است؟ آیا داستان چگونگی به وجود آمدن شرکتتان شامل موانع و مشقتهایی است که پشت سر گذاشتهشده؟ آیا رویدادی که شما را از نقطه A به نقطه B رسانده، اتفاق خوشحالکنندهای بوده؟ آیا موقعیت مکانی شرکت شما حائز اهمیت است؟
• آیا این مطابق میل شخص است؟ آیا افراد بنیانگذار شرکت قهرمانهای غیرمنتظرهای هستند؟ آیا آنها صدای شور و شوق خود را از سنین جوانی شنیده بودند؟ آیا آنها یک میراث خانوادگی را ادامه میدهند؟
• آیا این بر اساس جایگاه تولیدات در بازار است؟ در مورد تولیداتتان چه فکر میکنید؟
• آیا داستان شما قابلمقایسه است؟ آیا تحریککننده عاطفی است؟
• آیا مسیری که شما داستان برند خود را چارچوببندی میکنید با لحن و صدایی که شما دوست دارید، با شنوندگانتان صحبت میکند؟
۲٫ زمانی که برند استوری خود را یافتید، آن را به اشتراک بگذارید
زمانی که شما داستان و یا داستانهای برند خود را یافتید مهم است که آنها را به اشتراک بگذارید. آنها را ثبت کنید و در بین داراییهای بازاریابیتان بهمنظور اشتراکگذاری و آموزش راحت راجع به برندتان نگه دارید. داستان شما بایستی در تمام نقاط ارتباطات نفوذ کند بهطوریکه مشتری بتواند بیشتر یاد بگیرد و بهراحتی با محافل اجتماعیاش به اشتراک بگذارد.مطمئن شوید که کارکنان نیز روی داستان سرمایهگذاری کنند. چه آنها بخشی از داستان شما باشند یا خیر. کارکنان دارایی حیاتی در مواجهه با مشتریها میباشند. آنها مرز اشتراک داستان هستند؛ و کارکنان میدانند و درک میکنند که چرا داستان برای موفقیت مهم و حیاتی است.
در آخر، به خاطر داشته باشید که داستان برند یک پروسه در دست اقدام است. همزمان با رشد و گسترش شرکت، داستان شما نیز باید تغییر کند.
۳٫ مهارت داستان گویی خود را تقویت کنید
آیا نیاز دارید که مهارت داستان گویی را قوی کنید؟ یکی از بزرگترین چیزهایی که شما میتوانید با کمک آن مهارت داستان گویی را تقویت کنید مطالعه زیاد و تمرین داستان گویی است. همچنین خواندن راهنماها در شناسایی و تسلط یافتن به یک لحن و سبک داستان گویی یک روش عالی برای تقویت ارتباطات و مهارتهای داستان گویی است.برای تأثیرگذاری داستان برند بر کسبوکارتان مراحل زیر را دنبال کنید:
• اطمینان حاصل کنید که موضوع داستان به مشتری موردنظر مربوط باشد
• ساختار کلی داستان را بهدرستی دنبال کنید
• شرایط احساسی به وجود آورید
• داستانها را با استفاده از معانی و در شکلهای مختلف آماده کنید
بهعلاوه، حفظ ثبات برند و صداقت شما بسیار مهم است تا باعث اعتماد مشتری به کسبوکار شما و احساس راحتی او در رابطه با محصولات یا خدماتتان شود. برای رسیدن بهتمامی این اهداف، ابتدا اهداف را تقسیمبندی کنید.
۴٫ محتوایی با موضوعی مناسب ایجاد کنید
از طریق داستان گویی، شما محصولتان را منحصر به برند خود میکنید و به شکلی خاص مشتریهایتان را هدف قرار میدهید که برای تغییر به سمت بازاریابی شخصی بسیار مهم است. مشتریها میخواهند احساس کنند که محصولات و پیامهای شما مخصوص آنها تهیه شده است. درواقع طبق نظر شورای محتوا، ۶۱ درصد مشتریها میگویند که احساس بهتری نسبت به محتوایی که مخصوص آنها تولید شده است دارند و ترجیح میدهند از شرکتی که محتوایی مخصوص آنها تولید میشود خریداری کنند. شرکتهایی که محتواهایی انبوه و شخصی نشده تولید میکنند، مرتکب اشتباه بازاریابی محتوایی مهلکی میشوند.۵٫ تمامی عناصر داستان را در بر بگیرد
داستانها را میتوان از طریق رسانههای مختلف بیان کرد و باید توجه داشت که توزیع داستان در رسانهها همیشه دربرگیرنده عناصر کلیدی داستان باشد که این اصل جزو ساختار داستانگویی کلاسیک است تا پیام پنهانی (هدف شما از داستان برند برای مشتری) بهخوبی منتقل شود. داستان شما باید دارای یک شروع، اتفاقات یا مشکلات و سپس یک نتیجهگیری باشد. (رعایت روند کلی داستان برند: شروع خوب، اتفاقات و مشکلات در میانه و درنهایت نتیجهگیری). علاوه بر این، داستان باید شامل حداقل یک شخصیت محبوب و دوستداشتنی باشد تا مخاطب بتواند آن را شناسایی کند. این کار باعث افزایش سرمایهگذاری مشتری در نتیجه داستان خواهد شد.۶٫ احساسات را برانگیخته کنید
تولید محتوایی که باعث برانگیخته شدن احساسات شود، چه مثبت چه منفی باعث میشود تا مشتریهای شما هم داستان را به خاطر بسپارند و هم شرکت شما را و هم اینکه داستان را برای دیگران تعریف و آن را پخش کنند. به شکل ایده آل با ساختن رابطهای احساسی با مشتریهایتان، حرکت و رسیدن به اهدافتان بسیار راحتتر میشود.۷٫ مطمئن شوید داستان برند شما دیده میشود
برای بیشترین تأثیرگذاری داستان برند، از رسانههای مختلف و محتوا به صورتهای گوناگون استفاده کنید. شما میتوانید داستانهایتان را در شبکههای اجتماعی، سایت کسبوکارتان، وبلاگها و … نشر دهید. استفاده از ترکیب فیلم، عکس و متن بهترین تجربه را به استفادهکننده میدهد و مخاطبان را به پاسخهای تعاملی تشویق میکند. درنهایت، هدف این است که تا جای ممکن به آمار بیشتری از بازدیدکنندگان داستان برند خود برسید.همانطور که فرآیند تدوین و معرفی داستان برند خود را کامل میکنید، اطمینان حاصل کنید که موضوعات زیر را تعیین کردهاید:
• تصویر برند مدنظر شما.
• هدف نهایی داستان برند شما، آیا هدف، مشتری برای خرید محصول یا دریافت خدمات میباشد یا تحقیق یک موضوع یا صرفاً نمایش کسبوکار شما به عنوان یک منبع مورد اعتماد است.
• احساساتی که میخواهید برانگیزید که میتواند از شادی یا طنز تا نگرانی باشد.
• راههایی که میخواهید داستان را به مخاطبان خود ارائه دهید.
امروزه، روانشناسی با توجه به تصاویر حاصل از علوم اعصاب توضیح میدهد که مشتریها عمدتاً از عواطف و نه واقعیتها برای ارزیابی برندها استفاده میکنند، به همین دلیل استفاده از داستان برند امری ضروری در کسبوکار است. با ارسال یک تصویر ساده برای بیان یک داستان، شما میتوانید با مشتری خود ارتباط برقرار کنید و تصویری مثبت از برندتان بسازید