فروش برند و داستان برند کانن

تاریخ : 1399/22/05 نویسنده :admin3 بازدیدها : 376 موضوع : مقالات برند



کانن (Canon Inc) شرکتی ژاپنی با حوزه‌ی فعالیت بین‌المللی بوده که تمرکز فعالیت خود را روی طراحی و تولید محصولات تصویربرداری و اپتیک همچون دوربین‌های عکاسی و فیلم‌برداری، دستگاه‌های فتوکپی، چاپ مدار مجتمع، پرینتر و تجهیزات پزشکی معطوف کرده است. مرکز مدیریت کانن در منطقه‌ی اوتا در توکیو قرار دارد.
کانن یک فلسفه‌ی مشهور دارد که با کلمه‌ی Kyosei تعریف می‌شود. تفسیر دقیق این کلمه، «زندگی و کار کردن هماهنگ و آرام همه‌ی مردم، صرف‌نظر از نژاد، مذهب و فرهنگ با امید به آینده» است. هرچند دستیابی به چنین هدفی با وجود تمام بی‌عدالتی‌های موجود در جهان، دور از دسترس محسوب می‌شود. کانن امروز فعالیت‌های بین‌المللی را به‌گونه‌ای پیش می‌برد که حداکثر همکاری و نزدیکی را با شرکت‌ها و اشخاص کشورهای هدف، برقرار کند.

شرکت کانن یکی از معدود شرکت‌هایی است که از دوران قبل از جنگ جهانی دوم حضور داشته است و امروز، به حیات خود ادامه می‌دهد. آن‌ها یکی از پیش‌گامان صنعت الکترونیک و خصوصا الکترونیک نوری (اپتیک) بودند که با انواع محصولات، بار دیگر نام برندهای ژاپنی را بر سر زبان‌ها انداختند. تاریخچه‌ی پر از نوآوری این برند ژاپن، آن‌ها را به فرمانروایی در بسیاری از حوزه‌های فعالیت، تبدیل کرده است.ژاپن به‌عنوان وطن برند کانن، هنوز هم میزبان بخش اعظمی از فعالیت‌های این شرکت است. البته، آن‌ها مراکز تولیدی و شعبه‌های مدیریتی متعددی نیز در کشورهایی همچون آمریکا، آلمان، فرانسه، تایوان، چین، مالزی، تایلند، کره‌جنوبی و ویتنام دارند. بخش اعظمی از درآمد شرکت ژاپنی از فروش بین‌المللی به‌دست می‌آید و همکاری با بزرگانی همچون HP و توشیبا برای ساخت محصولات، تأثیر به‌سزایی در آن دارد.

تاریخچه‌ی تأسیس

تاریخچه‌ی برند کانن به سال ۱۹۳۳ و یک پزشک متخصص زنان به‌نام تاکشی میتارای باز می‌گردد. او قصد داشت با همکاری یکی از دوستانش، دوربین‌ تولید کند. آن‌ها شرکتی به‌نام Precision Optical Instruments Laboratory را در محله‌ی روپونگی، میناتو-کو در توکیو تأسیس کردند. اولین نوآوری آن‌ها، کاربردهایی داشت که فراتر از علم پزشکی بود. در سال ۱۹۳۴، اولین محصول انقلابی آن‌ها یعنی دوربین ۳۵ میلی‌متری، به‌عنوان اولین در نوع خود در ژاپن معرفی شد. در آن زمان، دوربین برند آلمانی Leica به‌نوعی استاندارد صنعت عکاسی در حوزه‌ی ۳۵ میلی‌متری بود که دوربین میتارای، از آن الهام گرفت.

میتارای و همکارانش، نام Kwanon را برای دوربین خود انتخاب کردند. این کلمه، در زبان و فرهنگ بودایی به‌معنای تشکر است. تولید و فروش آن دوربین به‌اندازه‌ای موفق بود که در سال ۱۹۳۷، شرکت فوق به سازمان سهامی تبدیل شد. پس از عرضه‌ی دوربین، میتارای و همکارانش به هدف اصلی خود یعنی تولید دستگاه‌های تصویربرداری پزشکی بازگشتند و اولین دستگاه عکس‌برداری اشعه‌ی X ژاپن را نیز در سال ۱۹۴۰ معرفی کردند. دستگاه آن‌ها، نقش مهمی در پیشگیری از شیوع بیماری سل در ژاپن داشت.

جنگ جهانی دوم

با شروع جنگ جهانی دوم و درگیری مستقیم ژاپن و آمریکا، اقتصاد ژاپن به‌‌خاطر شرایط جنگی وارد بحران‌هایی جدی شد. شرکت تحت مدیریت میتارای به‌سختی در دوران جنگ جهان دوام آورد و تنها تلاش‌ها و پشتکار او بود که حیات شرکتش را با وجود عدم تولید محصول اصلی یعنی دوربین ۳۵ میلی‌متری، تضمین کرد.

پس از پایان جنگ و تسلیم شدن ژاپن دربرابر آمریکا، چالش‌های میتارای و شرکتش باز هم ادامه داشت. کمبود منابع مالی و مواد اولیه، او را به افزایش هرچه بیشتر تلاش و تقلا مجبور می‌کرد تا حداقل، خط تولید خود را زنده نگه‌ دارد و نیازهای مالی اولیه‌ی شرکت را تأمین کند. او به‌علاوه، تولید محصولات باکیفیت را در دستور کار اصلی کارمندان و کارگران خود قرار داد.
یکی از اقدامات مهم میتارای در زمان جنگ و پس از آن، متقاعد کردن سربازان اشغال‌گر متقفین به جابه‌جایی دوربین‌های شرکتش یعنی Precision Optical بود. این حرکت، زمینه‌های موفقیت‌های آتی او و محصولاتش در زمینه‌ی صادرات را فراهم کرد. سربازان آمریکایی که دوربین‌های ژاپنی را به وطن خود می‌بردند، اولین قدم‌ها را برای ورود برند ژاپنی به ایالات متحده، برداشتند.

کانن متولد می‌شود

شرکت Precision Optical پس از چند سال فعالیت و درک ظرفیت بالای دوربین‌های عکاسی در بازار، نام خود را در سال ۱۹۴۷ به محصول اصلی یعنی دوربین Kwanon متمایل کرده و Canon Company را برگزید.

شروع دهه‌‌ی ۱۹۵۰، یک دستاورد بین‌المللی بزرگ دیگر برای کانن به همراه داشت. عکاسان خبری جنگ دو کره در آن سال‌ها، به این نتیجه رسیدند که لنزهای شرکت ژاپنی نیز به‌اندازه‌ی لنزهای آلمانی‌ها دقیق و قوی هستند. پس از آن، بازار صادرات کانن با رشد قابل توجهی روبه‌رو شد. در طول دهه‌ی پیش رو، سرعت رشد برند ژاپنی، افزایش یافت. توسعه‌ی بین‌المللی، کانن را مجاب به تأسیس زیرمجموعه‌ی آمریکایی در نیویورک و زیرمجموعه‌ی اروپایی در ژنو کرد که همگی در همان دهه‌ی ۱۹۵۰ انجام شد.دوربین ۸ میلی‌متری فیلم‌برداری، در سال ۱۹۵۹ به خط تولید محصولات کانن اضافه شد. آن‌ها توسعه‌ در این حوزه را نیز با قدرت ادامه دادند و در سال ۱۹۵۹، به‌عنوان اولین شرکت، دوربین فیلم‌برداری ۸ میلی‌متری با زوم داخلی معرفی کردند.

ورود به حوزه‌ی تجهیزات اداری

کانن تا میانه‌های دهه‌ی ۱۹۶۰، به بزرگ‌ترین تولیدکننده‌ی ژاپنی دوربین‌های میان‌رده تبدیل شده بود. در آن سال‌ها، بازار دوربین‌های حرفه‌ای و گران‌قیمت، تحت سلطه‌ی نیکون بود. رشد کانن در آن دهه‌ی طلایی به‌حدی بود که ابعاد شرکت بین سال‌های ۱۹۵۹ تا ۱۹۶۳، بیش از ۳ برابر شد.
اولین تجهیز اداری تولید کانن، در سال ۱۹۶۴ و با نام Canola 130 معرفی شد. برند ژاپنی، با تولید ماشین‌حساب کانولا، ورود رسمی به بازار تجهیزات غیر از دوربین را شروع کرد. محصول کانن، اولین ماشین‌حساب جهان بود که از طراحی ۱۰ دکمه‌ای استفاده می‌کرد. طرحی که امروز به یک استاندارد در صنعت تبدیل شده است.

تلاش کانن برای حضور جدی در بازار محصولات اداری همچون ماشین‌حساب، در سال‌های بعد هم ادامه پیدا کرد. آن‌ها در سال ۱۹۷۰ با یکی از مشهورترین شرکت‌های الکترونیکی آن زمان یعنی Texas Instruments وارد همکاری شدند و اولین ماشین‌حساب دستی کاملا الکترونیک را معرفی کردند.
دسته‌بندی دیگری که در سال‌های میانی قرن بیستم میزبان کانن شد، دستگاه‌های فتوکپی بودند. آن‌ها در سال ۱۹۶۵ با معرفی Canofax 1000 به این حوزه وارد شدند و ۳ سال بعد، با معرفی نوآوری جدید در دستگاه‌های کپی کاغذی، قدرت خود را به رخ رقبا کشیدند. تا پیش از آن، زیراکس با دستگاه‌های خود و فناوری انحصاری زیروگرافی، در بازار دستگاه‌های کپی فرمانروایی می‌کرد. موفقیت‌های پی‌در‌پی کانن در آن سال‌ها باعث شد تا شرکت ژاپنی، برندینگ خود را نیز کمی تغییر داده و نام Canon Inc را برگزیند. نامی که تا به امروز برای این برند ژاپنی استفاده شده است.

کانن با وجود موفقیت‌های پی‌در‌پی در بخش مهندسی و تولید، بازاریابی ضعیفی برای محصولات خود داشت. آن‌ها در سال‌های پایانی دهه‌ی ۱۹۶۰ و ابتدای ۱۹۷۰، پیشرفت قابل توجهی برای شناساندن محصولات خود به جهانیان، تجربه نکردند. اگرچه بخشی از نفوذ شدید ماشین‌حساب‌های برند ژاپنی در آمریکا بودند، توانایی لازم برای ویژه نشان دادن خود نسبت به رقبا را نداشتند. به‌علاوه، ناتوانی در فروش مناسب فناوری‌های انقلابی تیم‌های مهندسی، زمان پیشرفت و سلطه به‌عنوان اولین بازیگر بازار را از برند ژاپنی می‌گرفت. این مشکلات، هم در بازار ماشین‌حساب و هم دستگاه‌های کپی، به کانن ضربه زد.سیستم کپی Liquid Dry یکی از نوآوری‌های خاص کانن در شروع دهه‌ی ۱۹۷۰ بود. آن‌ها سیستمی بهینه برای دستگاه‌های کپی طراحی کرده بودند که باوجود استفاده از مواد خیس، کپی کاملا خشکی را به کاربر ارائه می‌داد. چالش بازاریابی در این محصول هم به کانن ضربه زد و آن‌ها از ترس نقض شدن پتنت به‌دست رقبا، محصولی با آن فناوری عرضه نکردند. درعوض، برند ژاپنی تصمیم به فروش مجوز استفاده از فناوری خود گرفت و آن را به تولیدکنندگان دیگر عرضه کرد. اشتباهات بالا خصوصا در حوزه‌ی بازاریابی، باعث شد تا کانن برای اولین‌بار در تاریخ خود، در سال ۱۹۷۵ با چالش‌های مالی جدی روبه‌رو شود.

تغییر ساختارهای طراحی محصول و بازاریابی

میتارای که تا آن سال‌ها هنوز در مقام رئیس هیئت‌مدیره‌ی کانن مشغول به کار بود، پس از مشاهده‌ی چالش‌های ایجاد شده به‌خاطر ضعف در بازاریابی، ریوزابورو کاکو را به‌‌عنوان مدیر اجرایی و با هدف تغییر ساختارهای بازاریابی و فروش شرکت انتخاب کرد. کاکو ساختار کانن را به‌نوعی تغییر داد که ابتدا روند طراحی و تولید محصولات یک نظم و انسجام کلی بگیرد و سپس، بازاریابی با شدت بیشتری پیگیری شد.
یکی از محصولات انقلابی کانن یعنی دوربین ۳۵ میلی‌متری AE-1، در سال ۱۹۷۶ معرفی شد. این دوربین از یک ریزپردازنده برای فوکوس خودکار و تنظیم نوردهی استفاده می‌کرد. تبلیغات محصول جدید کانن نیز برخلاف موارد قبلی، با گستردگی و نفوذ بالا انجام شده و در آن‌ها، با اینلفوئنسرهای ورزشی نیز همکاری شد. خود میتارای در آن زمان اعلام کرد که شروع تبلیغات دوربین ۳۵ میلی‌متری در تلویزیون، یک دستاورد بزرگ محسوب می‌شد. دوربین AE-1 به گواه بسیاری از کارشناسان آن زمان، یکی از بهترین نوآوری‌های صنعت عکاسی بود و حتی برخی، لقب شورولت صنعت عکاسی را به آن دادند.

کاکو در سال‌های مدیریت، اصرار زیادی بر توسعه‌ی سریع محصول و عرضه‌ی نوآوری‌های جدید داشت. کانن تحت مدیریت او به دستاورد دیگری در زمینه‌ی فناوری پرینت دست یافت و پرینتر لیزری خود را در سال ۱۹۷۵ معرفی کرد. در سال بعد، دوربین تصویربرداری از شبکیه‌ی چشم توسط کانن معرفی شد که بسیاری از روندهای قبلی تشخیص بیماری‌های چشمی را منسوخ کرد. کاکو در سال ۱۹۷۷ به سمت مدیریت کل شرکت رسید و میتارای، همچنان در مقام ریاست هیئت‌مدیره باقی ماند.
پیشرفت کانن در تولید تجهیزات اداری در دهه‌های پایانی قرن بیستم با سرعت ادامه پیدا کرد. آن‌ها در سال ۱۹۸۲ اولین دستگاه کپی شخصی را به بازار عرضه کردند که تمامی تجهیزات نیازمند تعویض آن، در کارتریجی عرضه می‌شد که کاربر، به‌راحتی و بدون نیاز به متخصص، آن را تعویض می‌کرد. تبلیغات محصول جدید کانن نیز با تمرکز بالا بر اینفلوئنسرها و با شدت بالایی انجام شد. درنتیجه، می‌توان گفت تیم بازاریابی و فروش شرکت ژاپنی پس از یک دهه از گروهی منفعل، به یکی از فعال‌ترین گروه‌های بازاریابی تبدیل شد.
یکی از رقبای دیرینه‌ی کانن در صنعت دوربین، شرکت هم‌وطن آن‌ها یعنی Nikon بوده است. کانن در ابتدای دهه‌ی ۱۹۸۰ توانست جایگاه نیکون را به‌عنوان پیش‌گام فروش دوربین تصاحب کند. پس از این پیروزی، تمرکز کانن بر معرفی محصولات جدید متوقف نشد و آن‌ها خصوصا در بازارهای بالغ و شناخته شده، فعالیتی خیره‌کننده داشتند. البته، سهم بالایی از موفقیت‌های برند ژاپنی در آن زمان، مدیون حضور در بازارهای جدید همچون سیستم‌های چاپی اداری و ورک‌استیشن‌ها بود. آن موفقیت‌ها، اغلب با درگیر شدن با شرکت‌های بزرگی به‌دست می‌آمد که به‌خوبی در بازار نفوذ کرده بودند.

رقابت و رفاقت با آمریکایی‌ها

ماشین تایپ الکترونیکی، نوآوری بعدی کانن بود که در سال ۱۹۸۲ معرفی شد. آن‌ها با معرفی این دستگاه، وارد نبردی جدی با غول آن سال‌های دنیای کامپیوتر یعنی IBM شدند. پس از گذشت یک سال، سهم برند ژاپنی از بازار به ۱۱ درصد و سهم IBM از ۲۶ به ۱۷ درصد رسید. در سال ۱۹۸۳، ژاپنی‌ها وارد نبرد با غول آمریکایی دیگر صنعت کامپیوتر یعنی زیراکس شدند و با عرضه‌ی پرینتر لیزری با قیمتی یک سوم محصول آمریکایی، بازار آن‌ها را تحت تأثیر قرار دادند. برند هم‌وطن کانن یعنی Ricoh هم از عطش آن‌ها برای تصاحب هرچه بیشتر بازارها در امان نبود و در بازار دستگاه‌های کپی، ضربه‌های سختی از آن‌ها خورد.
تمامی تلاش‌های کانن برای حضور هرچه بیشتر در بازار کامپیوتر، منجر به دوئلی شدید بین آن‌ها و ‌IBM در سال‌های بعدی شد. آن‌ها تحقیق و توسعه‌ی مدارهای مجتمع نوری را به‌عنوان پروژه‌ای اصلی به واحدهای مهندسی خود اضافه کردند و در اقدامی تهاجمی‌تر، بازاریابی کامپیوترهای مکینتاش اپل، یعنی رقیب جدی IBM را در ژاپن انجام دادند. تلاش‌های ژاپنی‌ها برای توسعه‌ی مدارهای اپتیکی در سال‌های بعد نتیجه داد و استیو جابز که از اپل خارج شده بود، برای کامپیوترهای شرکت جدید خود یعنی NeXT از مدارهای کانن استفاده کرد. در سال ۱۹۸۹، کانن با پرداخت ۱۰۰ میلیون دلار، ۱۶.۷ درصد از سهام نکست را تصاحب کرد و همچنین، بازاریابی محصولات آن‌ها در آسیا را نیز بر عهده گرفت.

در بازار دوربین‌ها، کانن روندی تقریبا ثابت داشت، اما در بازه‌ی کوتاهی، فرمانروایی بازار را به برند Minolta داد. مینولتا با معرفی Maxxum با قابلیت فوکوس خودکار، سهم بالایی را در بازار تصاحب کرده بود. آن‌ها در سال ۱۹۸۵ جایگاه کانن را تصاحب کردند؛ اما ژاپنی‌ها با ارائه‌ی فناوری انقلابی EOS خود در سال ۱۹۸۷، بار دیگر به اوج بازگشتند. سیستم اپتیکال الکترونیکی، نوآوری کانن بود که از آن زمان، به‌نوعی برند اختصاصی آن‌ها در دوربین‌های حرفه‌ی SLR شد. یکی از محصولات مهم ژاپنی‌ها در این دسته، EOS-1 بود که با فناوری فوکوس خودکار حرفه‌ای، در سال ۱۹۸۹ معرفی شد.یکی از همکاری‌های مهم و تاریخی کانن در بازار ماشین‌های کامپیوتری و اداری، با شرکت بزرگ HP بود. آن‌ها در سال ۱۹۸۵ قرارداد همکاری با یکدیگر امضا کردند و تولید دستگاه‌های مشهور Laserjet برند آمریکایی، از آن زمان توسط کانن انجام شد. کانن به‌نوعی قلب ماشین‌های اچ‌پی را تولید می‌کرد که شامل موتورهای پرقدرت لیزری می‌شد. این همکاری، به HP هم امکان می‌داد تا تمرکز خود را روی حوزه‌ی تخصصی خود یعنی توسعه‌ی نرم‌افزار ارتباطی پرینتر و کامپیوتر معطوف کند. در سال‌های بعد، همکاری این دو برند به‌قدری مثبت شد که یک پنجم از درآمد کل کانن، از آن به‌دست می‌آمد.

شروع چالش‌ها و کاهش سرعت رشد

کانن از میانه‌ی دهه‌ی ۱۹۷۵ تا پایان دهه‌ی ۱۹۸۰، رشد مناسبی داشت. در دوره‌ی ۱۰ ساله از ۱۹۷۵ تا ۱۹۸۵، فروش سالانه‌ی آن‌ها ۷ برابر شد و به ۳.۳ میلیارد دلار رسید. سود خالص از فروش نیز در آن دوره‌ی زمانی رشد ۲۰ برابری را تجربه کرد و به ۱۳۶ میلیون دلار رسید. تا پایان دهه‌ی ۱۹۸۰، فروش سالانه رکورد ۸.۱۸ میلیارد دلار را شکست و سود نیز، ۲۳۲ میلیون دلار گزارش شد. سال ۱۹۹۰، اوج رشد کانن بود و آن‌ها با ثبت فروش ۱۲.۷۳ میلیارد و سود ۴۵۲ میلیون دلاری، بهترین سال خود را پشت سر گذاشتند. در سال‌های بعد، سرعت رشد برند ژاپنی کاهش یافت و سوددهی آن‌ها نیز کمتر شد. طبق آمار، حاشیه‌ی سود شرکت از ۲.۸ تا ۳.۶ درصد در سال‌های ۱۹۸۸ تا ۱۹۹۱، به ۱.۱ تا ۱.۹ درصد در خلال سال‌های ۱۹۹۲ تا ۱۹۹۴ رسید.
یکی از دلایل کاهش سود کانن، بالغ شدن برخی از بازارهای زمینه‌ی فعالیت آن‌ها همچون دوربین و دستگاه‌های کپی بود. بلوغ بازار دوربین، خصوصا در دسته‌بندی SLR که تخصص کانن بود، مزیت رقابتی آن‌ها را نسبت به برندهای دیگر خصوصا مینولتا و نیکون (که بخش بیشتری از فروش شرکت را به حوزه‌ی دوربین اختصاص داده بودند)، کاهش داد. در سال ۱۹۹۲، تنها ۱۹ درصد از کل فروش کانن، از حوزه‌ی دوربین تأمین می‌شد، درحالی‌که برندهای رقیب یعنی مینولتا و نیکون، به‌ترتیب ۴۴ و ۴۳ درصد فروش را از این حوزه به‌دست می‌آوردند.
کاهش سهم دوربین از فروش کل برند کانن، در سال‌های بعد به‌نوعی به نفع آن‌ها نیز تمام شد. در سال ۱۹۹۵، تنها ۸.۲ درصد از فروش این برند، از حوزه‌ی دوربین تأمین می‌شد. به‌همین دلیل، پس از معرفی دوربین‌های کامپکت توسط برندهایی همچون فوجی (دوربین QuickSnap) و کونیکا (دوربین Big Mini)، کانن به‌اندازه‌ی رقبای خود یعنی مینولتا و نیکون، ضربه نخورد.

کانن به‌سرعت برای مقابله با نسل جدید دوربین‌ها دست به کار شد. آن‌ها با معرفی دوربین Super Shot، عزم راسخ خود برای ورود به این بازار را نشان دادند و در سال‌های بعدی دهه‌ی ۱۹۹۰، چندین نمونه از آن خانواده عرضه کردند. البته در همان سال‌ها، فوجی با فروش فوق‌العاده‌ی دوربین‌های کامپکت توانست جایگاه کانن را به‌عنوان برترین فروشنده‌ی دوربین‌ در جهان، تصاحب کند.
رکود اقتصادی ژاپن در سال‌های دهه‌ی ۱۹۹۰ و افزایش ارزش ین، به بسیاری از شرکت‌های آن کشور (خصوصا آنهایی که مانند کانن روی صادرات متمرکز بودند)، ضربه زد. کانن برای مقابله با بحران جدید، هر اقدام ممکنی را برای کاهش هزینه‌های تولید و افزایش جهانی‌سازی برند خود انجام داد. آن‌ها تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا مراکز تولیدی را تا حد امکان نزدیک به مناطق فروش محصولات خود تأسیس کنند.
کانن برای جهانی‌تر کردن برند خود، ابتدا سراغ آمریکای جنوبی رفت و در مکزیک، مرکز تولید پرینتر را راه‌اندازی کرد. در سال بعد، تولید همین دستگاه‌ها در اسکاتلند هم شروع شد. تلاش‌های بعدی، شامل بازاریابی قوی‌تر در بازارهای آسیا و اقیانوسیه، با هدف حداقل فروش ۱۰ درصد در آن مناطق بود. در سال ۱۹۹۵ نیز بازاریابی و فروش محصولات شرکت برای اولین‌بار در روسیه شروع شد که زیرمجموعه‌ی فنلاندی کانن یعنی Oy Canon AB آن را بر عهده گرفت.

تمرکز دائمی بر تحقیق و توسعه

کانن با وجود کاهش سوددهی و رشد در سال‌های پایانی قرن بیستم، هیچ‌گاه هزینه‌های تحقیق و توسعه‌ی خود را کاهش نداد. آن‌ها به‌طور میانگین، ۵ درصد از فروش خالص خود را به این بخش اختصاص می‌دادند و ریسک طراحی محصولات جدید را به جان می‌خریدند. پرینترهای Bubble-Jet یکی از نوآوری‌های مهم ژاپنی‌ها در آن زمان بود که به‌صورت اتفاقی توسط یکی از کارمندان ابداع شد. پرینتر رنگی BCJ-820 با این فناوری تولید شده و با بازاریابی قوی معرفی شد.
IBMو کانن پس از سال‌ها رقابت شدید در بازار ماشین‌های اداری، در  سال ۱۹۹۴ یک همکاری تحقیق و توسعه‌ای برای معرفی محصولی ساختارشکن با هم انجام دادند. آن‌ها با همکاری یکدیگر، یک نوت‌بوک مجهز به پرینتر رنگی Bubble-Jet داخلی را در آن سال توسعه دادند.
سال‌های پایانی قرن بیستم، دوران رقابت شدید در دنیای کامپیوترها بود. حضور شرکت‌های متعدد در آن بازار و شکست غول‌هایی همچون NeXT، برند ژاپنی را به این نتیجه رساند که تلاش برای تبدیل شدن به بازیگری بزرگ در بازار مذکور، ریسک بالایی دارد. البته، آن‌ها استراتژی همکاری با غول‌های آن زمان همچون IBM را در پیش گرفتند تا ریسک فعالیت را به حداقل برسانند. به‌علاوه، همیشه تلاش‌هایی نسبی برای حضور جدی‌تر در آن بازار انجام می‌دادند که طراحی و تولید صفحات نمایش FLCD یکی از نمونه‌های مهم آن بود. این صفحات نمایش، قطعاتی داخلی برای استفاده در کامپیوترها و تلویزیون‌های با صفحات نمایش بزرگ بود که با هدف کنار زدن فناوری لامپ‌های کاتدی طراحی شد. کانن، حدود ۱۰۰ میلیارد ین برای طراحی و توسعه‌ی صفحات یادشده هزینه کرد.

تغییر مدیریت و سلطه بر بازارها

تاکشی میتارای، در سال ۱۹۸۴ از دنیا رفت و شرکتی که تأسیس کرده بود، دست‌به‌دست به اعضای خانواده‌اش منتقل شد. در سال ۱۹۹۳، بزرگ‌ترین پسر او یعنی هاجیمه میتارای به مقام مدیریت کل کانن رسید، اما ۲ سال بعد به‌صورت ناگهانی بر اثر ذات‌الریه از دنیا رفت. فوجیو میتارای، برادرزاده‌ی میتارای بزرگ، مدیر بعدی کانن بود که تاکنون هم در آن سمت باقی مانده است. دوران مدیریت او، با پیشرفت‌های قابل توجهی برای کانن همراه بود.
شیوه‌ی مدیریتی فوجیو میتارای، ترکیبی از روش‌های ژاپنی و آمریکایی بود. او ترکیبی از تصمیم‌گیری جمعی و امنیت شغلی از فرهنگ ژاپنی را با قوانین پرداختی منظم و محاسبه‌ی دقیق سود و زیان از فرهنگ آمریکایی ارائه می‌داد. او پیش از مدیریت کل شرکت، به‌مدت ۲۳ سال مدیر واحد ایالات متحده بود و همین تجربه، او را در توسعه‌ی فرهنگ سازمانی جدید یاری کرد.
حذف فرایندهای ضررده و کوچک کردن ابعاد عملیاتی کانن، یکی از برنامه‌های جدی میتارای جدید بود. او در خلال سال‌های ۱۹۹۷ تا ۱۹۹۹، بسیاری از مجموعه‌های عملیاتی کانن را تعطیل کرد. بخش‌‌های تولید کامپیوترهای شخصی، صفحات نمایش LCD، باتری‌های خورشیدی فتوولتائیک، ماشین‌های تایپ الکترونیکی و کارت‌ها حافظه‌ی نوری، همگی از فهرست فعالیت‌های کانن حذف شدند.

در سال‌های پایانی قرن بیستم، تمرکز فعالیت‌های کانن در ۳ حوزه تدوین شد. دستگاه‌های کپی، پرینتر و دوربین. میتارای با استراتژی جدید، بدون اخراج تعداد قابل توجهی کارمند (خصوصا در ژاپن)، هزینه‌های شرکت را تا حد زیادی کاهش داد. روش‌های تولید محصولات نیز در استراتژی جدید تغییر کرد و تیم‌های متنوع با نام «سلول» توسعه‌ی بخش‌های مختلف محصول را بر عهده گرفتند. روش جدید، به افزایش کار تیمی در بخش‌های تحقیق و توسعه و ساخت محصول، کمک شایانی کرد. جذب سرمایه‌ی کانن نیز در شروع قرن ۲۱ تغییری اساسی داشت و آن‌ها از روش قرض و وام به روش تأمین سرمایه‌ی داخلی تغییر مسیر دادند. در نتیجه، نسبت بدهی به دارایی برند ژاپنی از ۳۴ درصد در سال ۱۹۹۵ به ۱۱ درصد در سال ۲۰۰۱ رسید.علاوه‌بر کاهش هزینه‌ها و منظم‌تر کردن ساختار شرکت، در بحث تحقیق و توسعه نیز حرکت با قدرت ادامه داشت. سالانه حدود ۷.۵ درصد از فروش خالص کانن در آن بخش هزینه می‌شد تا محصولات و نوآوری‌های جدید، هنوز در شرکت جریان داشته باشند. در حوزه‌ی دوربین‌ها که یکی از منابع اصلی درآمد کانن محسوب شده و می‌شود، برند ژاپنی همیشه یکی از پیش‌گامان نوآوری بود. آن‌ها با شرکت همکار خود در آمریکا یعنی ایستمن کداک وارد همکاری شدند و در توسعه‌ی سیستم موسوم به APS شرکت داشند. محصول این همکاری، دوربین ELPH APS کانن بود که در نوع خود پیشرفتی بزرگ محسوب می‌شد.
کانن یکی از معدود شرکت‌های تولیدکننده‌ی دوربین بود که در انقلاب دیجیتالی آن موفق عمل کرد. اگرچه آن‌ها اولین محصول دیجیتالی خود در دسته‌بندی DSLR را در سال ۱۹۹۵ و با نام EOS DCS 3 عرضه کردند، در سال ۲۰۰۴ در صدر بازار دوربین‌های دیجیتالی جهان قرار داشتند. تا سال ۲۰۰۵، سهم کانن از بازار دوربین‌های دیجیتال در جهان به ۲۰ درصد رسید و در بخش DSLR، آن‌ها ۵۹ درصد از بازار را در اختیار داشتند.

زیرمجموعه‌ی دستگاه‌های کپی کانن، موازی با بخش دوربین‌ها، نفوذ قوی به بازارها را در سر داشت. آن‌ها توانستند غول قدیمی این بازار یعنی زیراکس را نیز پشت سر بگذارند و حتی در زمینه‌ی تخصصی این شرکت یعنی دستگاه‌های حرفه‌ای سازمانی، بخش زیادی از بازار را در اختیار بگیرند. در سال ۲۰۰۱، سهم کانن از بازار دستگاه‌های حرفه‌ای کپی دیجیتال به ۲۲ درصد رسید و زیراکس را با ۱۷ درصد پشت سر گذاشت.تغییرات زیرساختی که توسط فوجیو میتارای در کانن ایجاد شد، دستاوردهایی قابل‌توجه برای او و برند تحت مدیریتش داشت. فروش خالص شرکت از ۲۱.۰۳ میلیارد دلار در سال ۱۹۹۵ به ۳۱.۸۲ میلیارد دلار در سال ۲۰۰۵ رسید. به‌‌همان ترتیب، سود خالص نیز از ۵۳۳ میلیون به ۳.۲۶ میلیارد دلار افزایش یافت. در آن سال‌ها، میتارای به‌عنوان بهترین مدیرعامل ژاپنی شناخته می‌شد.
میتارای به‌قدری در مدیریت خود موفق بود که در سال ۲۰۰۶، پیشنهاد چند پست دولتی عالی‌رتبه به او شد. او مدیریت گروه‌های بزرگی از شرکت‌های معتبر ژاپنی را بر عهده گرفت و به‌خاطر افزایش مسئولیت‌ها، در سال ۲۰۰۶ از مقام مدیریت کانن استعفا داده و تنها ریاست هیئت‌مدیره را بر عهده گرفت. سونجی یوشیدا مدیر سابق بخش دوربین‌ها به‌عنوان مدیرعامل جدید انتخاب شد. او سابقه‌ی عالی در مباحث فنی داشت و میتارای هم تصمیم داشت مدیری با هدف توسعه‌ی محصولات، رهبری شرکتش را بر عهده بگیرد.

سال‌های اخیر و وضعیت کنونی برند کانن

سونجی یوشیدا، روند توسعه‌ی محصولات و تغییرات ساختاری در مدیریت مورد نظر میتارای را ادامه داد. به‌علاوه، او توجه ویژه‌ای هم به مباحث آموزش و افزایش شهرت برند کانن داشت. او در سال ۲۰۰۶ و پس از تصدی پست مدیریت، مؤسسه‌ای بین‌المللی برای آموزش مدیریت و رهبری تحت نام کانن ثبت کرد. در آن زمان، همکاری برند ژاپنی با دستگاه‌های آموزشی کشور نیز بیش‌ازپیش افزایش یافت. یکی از همکاری‌های بزرگ کانن، با دانشگاه کیوتو و در پروژه‌ای مرتبط با عکس‌برداری پزشکی انجام شد. به‌علاوه، سابقه‌ی درخشان کانن در صنعت اپتیک، باعث همکاری نزدیک آن‌ها با دانشگاه اوتسونومیا شد که درنهایت به تأسیس مرکز تحقیقات اپتیک انجامید.
کانن در سال‌های فعالیت، درکنار تولید محصولات انقلابی و جذاب برای انواع مشتریان، نوآوری در حوزه‌ی اپتیک را نیز در دستور کار اصلی خود قرار داده است. باوجود اینکه برند ژاپنی در سال‌های ابتدایی حتی لنز دوربین‌های خود را از شرکت مادر نیکون امروزی خریداری می‌کرد، اما نزدیک به یک قرن فعالیت در صنعت اپتیک، آن‌ها را به یکی از مشهورترین و معتبرترین برندهای این حوزه نیز بدل کرده است. آن‌ها برای شرکت‌ها و سازمان‌های کوچک و بزرگ در سرتاسر جهان محصولات اپتیکی همچون لنزهای تصویربرداری تولید می‌کنند و آمریکا در بخش تحقیقات فیزیک نجومی، یکی از مشتریان اصلی کانن محسوب می‌شود.

علاوه‌بر اپتیک، بخش‌های صنعت الکترونیک نیز زمینه‌ی تاخت‌وتاز برند کانن بوده است. امروزه، بسیاری از تجهیزات تولید پنل‌های OLED توسط کانن ساخته می‌شوند که تولید آن‌ها در زیرمجموعه‌ی شرکت به‌نام Tokki انجام می‌شود.سال‌های پایانی دهه‌ی ۲۰۰۰، با پیشرفت‌های ادامه‌دار کانن در صنایع زمینه‌ی فعالیت همراه بود. آن‌ها به رکورد تولید ۵۰ میلیون دوربین SLR و ۱۰۰ میلیون دوربین کامپکت رسیدند. به‌علاوه، محصولاتی قابل‌توجه و تأثیرگذار در بازارهای بین‌المللی در آن سال‌ها توسط Canon به بازار معرفی شد. به‌عنوان مثال، پرینتر دیجیتال imagePRES C7000P به‌عنوان جنگجوی جدید ژاپنی‌ها در بازار پرینترهای تجاری معرفی شد. محصول انقلابی دیگر، دوربین EOS 5D Mark II بود که به‌عنوان اولین دوربین مجهز به قابلیت فیلم‌برداری فول HD در سال ۲۰۰۸ عرضه شد.
با شروع دهه‌ی ۲۰۱۰، تلاش‌ها برای هرچه جهانی‌تر کردن برند کانن قوت گرفت. یکی از اقدامات اساسی، برگزاری نمایشگاه Canon EXPO در نیویورک، پاریس و توکیو بود که با هدف معرفی محصولات و فناوری‌های جدید شرکت در سال ۲۰۱۰ انجام شد. در بخش محصولات، دستاوردهای بزرگی خصوصا در بحث لنز دوربین صورت گرفت. حسگر CMOS با رزولوشن ۱۲۰ مگاپیکسل و حسگر CMOS فوق حساس با ابعاد ۲۰۵×۲۰۲ میلی‌متر، از دستاوردهای مهم آن سال‌ها بودند.

سال‌ها تجربه در تولید انواع دوربین، مدیران کانن را مجاب کرد تا در صنعت فیلم‌سازی نیز با قدرت بیشتری وارد شوند. آن‌ها در سال ۲۰۱۱، خانواده‌ی Cinema EOS System را برای فیلم‌برداری فیلم‌های سینمایی معرفی کردند. یک سال بعد از معرفی، کانن به‌خاطر عرضه‌ی محصولات عالی فیلم‌برداری یک جایزه‌ی امی نیز دریافت کرد. در همان سال، ورود جدی این شرکت در بازار صفحات نمایش تولید فیلم‌های 4K با معرفی صفحه‌نمایش ۳۰ اینچی DP-V3010 انجام شد. 
فوجیو میتارای بعد از چند سال دوری از مقام اجرایی، در سال ۲۰۱۲ بار دیگر به مقام مدیریت عامل و کل شرکت رسید. او یک سال بعد، مدال «خورشید تابان» را از پادشاه ژاپن دریافت کرد. چنین رویدادهایی، میراتای را به چهره‌ای مشهور در ژاپن تبدیل کرد و او در سال ۲۰۱۴، به‌عنوان مدیر افتخاری کمیته‌ی برنامه‌ریزی بازی‌های المپیک و پارالمپیک ۲۰۲۰ توکیو انتخاب شد.

با شروع سال ۲۰۱۲، مدیران کانن تصمیم به ورود به بازار دوربین‌های صنعتی گرفتند. آن‌ها با معرفی دوربین M15P-CL، ورود خود را به رقبا اعلام کردند. دوربینی که از حسگر CMOS با نویز پایین و پیکسل بالا استفاده می‌کند و در دستگاه‌های تشخیصی صنعتی، استفاده می‌شود. قدم بعدی کانن، رونمایی سیستم بینایی ماشینی بود که با تمرکز بر سیستم‌های تشخیص سه‌بعدی دقیق ساخته شد.
از تغییرات اخیر در ساختار مدیریت کانن، می‌توان به معرفی مدیرعملیات در این شرکت یعنی ماسایا مائدا اشاره کرد. جایگاه سازمانی، تا پیش از آن در شرکت Canon وجود نداشت. در بخش محصولات نیز، در سال‌های اخیر دوربین‌ حرفه‌ای EOS-1D Mark II، پروژکتور 4K500T و دوربین تحت شبکه‌ی AXIS Q1659 تولید شده با همکاری شرکت سوئدی AXIS را می‌توان نام برد. تصویربرداری و سیستم‌های تشخیصی پزشکی نیز که همیشه بخش مهمی از محصولات کانن را تشکیل می‌دادند، در سال ۲۰۱۷ و پس از ملحق کردن زیرمجموعه‌ای مشابه از توشیبا به گروه خود، یکی از حرفه‌ای‌ترین دستگاه‌های تصویربرداری CT را به بازار معرفی کرد.

درحال حاضر، تجهیزات اداری با آمار ۴۵.۷ درصد، بیشترین فروش محصولات کانن را به خود اختصاص داده‌اند و پس از آن، دوربین با ۲۷.۸ و تجهیزات صنعتی با ۱۷.۹ درصد قرار دارند. تجهیزات تشخیصی پزشکی نیز با ۱۰.۷ درصد در جایگاه بعدی قرار دارند.
کان در وبسایت رسمی خود،‌آخرین آمار درآمدی و تعداد کارمندان را به‌طور منظم به‌روز می‌کند. طبق اعلام خود شرکت، درآمد آن‌ها در سال ۲۰۱۷، ۳۶ میلیارد دلار گزارش شد که ۲.۱ میلیارد دلار آن، سود خالص بود. آمار فوق، کانن را در رتبه‌ی ۳۴۷ فهرست فورچن ۵۰۰ قرار می‌دهد. این شرکت در حال حاضر حدود ۱۹۷ هزار کارمند در سرتاسر جهان دارد و تعداد زیرمجموعه‌های ادغام شده، به ۳۷۶ می‌رسد. کانن امروز در جایگاه سوم فهرست برترین ثبت‌کنندگان پتنت در آمریکا قرار دارد و شرکت‌های IBM و سامسونگ را تعقیب می‌کند. 




09177755652