برند به زبان ساده یعنی «تمایز داشتن» و مهم ترین کاری که تو روند برندسازی انجام میشه همین ایجاد «تمایز» هست. برندینگ از اون کارهاییه که در موردش میتونیم بگیم «بیانش نسبت به انجام دادنش آسون تره» چون ایجاد تمایز ساده اما قوی تو ذهن و قلب مشتریان و تمامی ذی نفعان نیازمند علم و آگاهی و از طرفی چشم انداز شفاف هست که بشه این مسیر رو با استراتژی های مناسب طی کرد.
برای بالابردن آگاهی در خصوص برندسازی بهتره چند مفهوم و اصطلاح این حوزه رو با زبان ساده تر و با مثالهای آشناتر یاد بگیریم؛ مثلاً برند و آناتومی برند رو مثه یه انسان و اجزای اون مثل سر، دست، پا و...درنظر بگیرین و مقایسه کنید:
استراتژی :
اولین چیزی که برای یه
برند مهم و تاثیرگذاره، داشتن برنامه است؛ یه برنامه و پلن استراتژیک. استراتژی یه
برند مثه مغز انسان میمونه. برندی میتونه قوی عمل کنه که شناخت درستی از مخاطب، نیاز و خواست مشتریان و همچنین روندهای بازار داره تا بتونه به درستی واکنش نشون بده و جایگاه مناسب خودش رو پیدا کنه.
چشم انداز:
چشم به ما کمک میکنه تا بتونیم اطرافمون رو ببینیم و راه خودمون رو پیدا کنیم. چشم انداز
برند هم دقیقا همینطوره؛ یه چشم انداز واقع بینانه و استراتژیک باعث میشه یه
برند همیشه تو مسیر درست و روبه جلو حرکت کنه.
تحلیل:
حتما شنیدین که میگن «شامه ات باید قوی باشه». اینکه یه
برند بتونه تحلیل درستی از رقبا و بازار داشته باشه، تازه واردهای صنعت خودش رو سریع شناسایی کنه، و در کل خودش رو تو موقعیتی قرار بده که به تمامی امور اشراف داره؛ نیازمند یه بینی و شامه قوی هست!
شهرت و اعتبار:
مهمه که
برند شناخته شده و به گوش مشتریان رسیده باشه. کسب شهرت تو روند برندینگ زیاد سخت نیست بلکه قسمت سختش حفظ اعتبار هست. این بخش مثه گوش انسان میمونه چون برای یه داشتن یه
برند موفق، نکته کلیدی اینه که تو زمان ومکان درست، درک درستی از تصویر
برند خودتون بین مخاطب داشته باشید. پس باید یه شنونده فعال باشید.
اعتماد:
شما هم به آدمهای خوشرو که همیشه لبخندی تو صورتشون هست، راحت تر اعتماد می کنین؟ البته که یه لبخند قلابی و فیک همیشه قابل تشخیصه! صداقت و شفافیت هست که اصالت
برند رو به مخاطب منتقل میکنه و باعث میشه مشتریان راحت تر بهش اعتماد کنن.
ارتباطات:
یه
برند مجموعه ای از ارتباطات داخلی و خارجی برقرار میکنه که باید بین تمام اینها پیام شفاف و یکپارچهای رو با تُن صدای مخصوص خودش منتقل کنه. ارتباطات
برند مثه صداست. لحن و صدای هربرند باید همسو با ارزشهای کلیدی، جایگاه و شخصیت
برند باشه.
دسترسی:
برای اینکه مخاطب با برندتون ارتباط برقرار کنه، چه راههای دسترسی رو درنظر گرفتین؟ مخاطب چه طوری میتونه بازوتون رو بگیره؟ برای اینکه روند برندسازی درست انجام بشه باید هم به صورت آفلاین و هم به صورت آنلاین حضور داشته باشید تا مشتری هرجایی که برندتون رو جستجو کرد راحت بتونه دسترسی داشته باشه.
تازگی و به روز بودن:
برند باید همیشه با توجه به روندهای بازار و مشتریان روبه جلو باشه، اتفاقات جدید رو درک کنه و خودش رو همسو با اونها به روز نگه داره. برای به روز بودن از یه کلاه کپ استفاده کنید! محتواهای مناسب و آپدیت باعث میشه همیشه تو ذهن مشتریان یه
برند جذاب و دوست داشتنی به نظر برسید.
خلاقیت:
برای خلاقیت نیازه که دستهای قدرتمندی داشته باشید تا چیزهای جدیدی خلق کنین. خلاقیت باعث میشه که
برند متمایز و برجسته بشه. برندهای نوآور همیشه مزیت رقابتی نسبت به رقباشون دارن.
جایگاه یابی:
مهمه که بدونین پاهاتون رو کجا میزارین.
برند شما هم دقیقا همینطوره؛ باید جایگاه مناسب خودش رو داشته باشه، جایگاهی که هیچ برندی بهش دست پیدا نکرده. پیداکردن جایگاه منحصربفرد تو بازار اساس معماری برندتون هست.
تصویر:
همواره تلاش میکنیم که خوب به نظر برسیم، مهم نیست که چه سبکی لباسی میپوشیم؛ اسپرت، هنری، کلاسیک و...
برند هم همیشه باید سازگار با هویتش درست و حرفه ای به نظر برسه تا اثرگذاری مناسبی روی مخاطبش داشته باشه.