برندینگ چیست و چرا باید روی برندسازی سرمایهگذاری کنیم؟
برندینگ چیست و چرا باید روی برندسازی سرمایهگذاری کنیم؟
بعد از تعریف برند وبررسی اجزای آن، تصمیم گرفتیم به سراغ مسئلهبرندینگیا همان برندسازی برویم و نشان دهیم که چه تأثیری بر رونق کسبوکار دارد. کارشناسان تبلیغات و بازاریابی معتقدند که برندسازی تأثیر بالایی در خاطرهسازی و ماندگاری برند در ذهن مشتریان دارد و از هر ابزاری قویتر است.
پس در این مطلب با ما همراه باشید تا تعریف کاملی از برندینگ داشته باشیم و در ادامه دلیل سرمایهگذاری شرکتهای مختلف در این حوزه را ذکر کنیم.
برندینگ چیست؟
برندینگ (Branding) یا برندسازی به شکل دهی شرکت، سازمان یا افراد مختلف برای پذیرفته شدن و درک توسط مشتری گفته میشود. انتظار نداشته باشید که پذیرفته شدن یک نام تجاری باعث تأثیر بر فروش یک محصول مانند آیفون داشته باشد؛ اما در هر صورت این مسئله از چند جهت اهمیت ویژهای دارد: پذیرفته شدن و درک یک سازمان باعث هدایت مشتریان میشود.
این موضوع حتی برای ادراکاتی که ما از آنها اطلاع نداریم وجود دارد و تأثیر عمیقی بر رفتار ما دارد. تحقیقات در روانشناسی تجربی نشان داده انسان فکر میکند به کمک عقل خود میتواند رفتارهای خود کاملا کنترل کند، اما حقیقت ماجرا چیز دیگری است، رفتار ما اغلب تحت تأثیر تحریکها و ادراک ما از محیط اطراف است.
به طور خلاصه، نحوه پذیرفته شدن یک برند در افراد مختلف به صورت آگاهانه یا ناخودآگاه، تعیین میکند که چگونه با آن برند ارتباط برقرار کنیم و در حقیقت قدرت یک برند به طور ویژهای تحت تأثیر ادراکها است.
برندینگیا برندسازی در شکلدهی به تصورات ما نقش دارند، زیرا این تصورات آماده شکلگیری هستند. این موضوع باعث میشود که درک ما نسبت به یک نام تجاری خاص قابل تغییر باشد. این احساس به ما کمک میکند که بدون اینکه احساس سردرگمی داشته باشیم، واقعیتهای اطراف خود را درک کنیم.
تا آنجایی که به مغز ما مربوط میشود، هیچ تفاوت عملی بین ادراک و واقعیت وجود ندارد. چیزی که ما درک میکنیم آن چیزی است که برای ما شکل واقعی دارد. این همان جایی است که به ما ثابت میکند قدرت واقعی و وجود واقعی یک برند دروغ است. برندینگ میتواند تصورات ما را شکل دهد و این تصورات ما هستند که واقعیت را برای ما تعریف میکنند.
حالا میخواهیم ببینیم آیا مسئله برندینگ تا این اندازه پیچیده است یا ما بیدلیل به مغز خود فشار آوردهایم؟حقیقتی که در رابطه با برندسازی وجود دارد این است که تمام واقعیات موجود در اطراف ما قابل درک هستند و اگر درک ما از یک برند کاملاً واقعی و پذیرفته شده باشد، یعنی آن برند وجود دارد و به جذب مشتری میپردازد.
سرمایهگذاری روی برندسازی
تردید برخی از شرکتها برای سرمایهگذاری در مسئله برندینگ به موضوع ادراک آن توسط مشتریان مربوط میشود. باید این حقیقت را بپذیریم که ایجاد همبستگی مستقیم بین برندینگِ موفقیت آمیز و نتیجه قابلِ اندازهگیری چندان کار آسانی نیست و یک مسئله پیچیده و سخت است و هیچ وقت این واقعیت نباید فراموش شود که همیشه سرمایهگذاری روی برندینگ موفقیت آمیز نخواهد بود.
حالا سوالی که وجود دارد این است که چرا باید بر روی مسئله برندینگ سرمایهگذاری کنیم؟ مسئله مهم و اصطلاح تعیینکننده در این جمله، کلمه «سرمایهگذاری» است.
برای بسیاری از شرکتها، مسئله برندینگ به عنوان بخشی از هزینههای جانبی کسبوکار تعیین میشود که تأثیر مستقیم بر بودجه تبلیغات آنها ندارد. اما زمانی که این مسئله برای شما قابل لمس باشد که برندینگ به طور مستقیم بر رفتار مصرفکنندگان تأثیر دارد و به عنوان یک تاکتیک و دستورالعمل استفاده میشود.
بنابراین برندینگ یک استراتژی بلندمدت است که یک نتیجه قابل اندازهگیری در طول عمر شرکت دارد. میتوانیم این نتیجههای قابل اندازهگیری را به چهار دسته تقسیم کنیم:
۱. جذب مشتریهای ایده آل
مشتری به عنوان مرکزیت و محور هر نوع تحقیق در حوزه برندینگ شناخته میشود. مصاحبههای عمیق، گروههای متمرکز، و نظرسنجیهای آنلاین شما را قادر میسازد به شکل دقیق مشخص کنید که کدام نوع مشتری با هدف و ارزش شرکت شما سازگار است. با استفاده از این اطلاعات، مخاطبین و مصرفکنندگان به وضوح برای شما تعریف میشوند و میتوانید تبلیغات را به شکل مستقیم برای آنها بسازید.
مشتریان ایدهآل فقط کسانی نیستند که در فروش شما نقش مستقیم دارد، بلکه افرادی هستند که به برند شما وفادار هستند و آن را نسبت به هر نام تجاری دیگر بیشتر دوست دارند.
۲. بالابردن اثربخشی بازاریابی
فرض کنید قرار است برای افزایش درآمد یا وسعت کسبوکار خود، امتیاز برندی را بخرید باید این مسئله را بدانید که بهینهترین راه برای بالا بردن شانس موفقیت در بازاریابی کسبوکار این است که بر روی برندهایی سرمایهگذاری کنید که سابقه طولانیتر و درخشانتری دارند.
زمانی که برند شما انعطافپذیر و کامل باشد، همراه خود خلاقیت در بازاریابی را نیز خواهد داشت. هر برند تجاری شامل چند بخش اصلی و اولیه است که شخصیت برند و موقعیتش در بازار را تعریف میکند.
همانطور که ذکر شد، تحقیق بر روی مشتریان مربوط به یک برند تجاری خاص، این امکان را فراهم میکند که تبلیغات را به شکل هدفمند و مرتبط با ارزش مشتریان انجام بدهید. این وضعیت به شما کمک میکند که یک هویت جدید جسورانه داشته باشید و به سراغ مشتریانی بروید که بیشترین ارتباط را با کسبوکار شما دارند. نتیجه نهایی این کار، تبلیغات متمرکز با اثربخشی بالا است.
۳. کمک به افزایش قیمت محصولات شما
این مورد را با سلیقه خود مقایسه کنید. فرض بگیرید که در بازار به دنبال یک تیشرت مربوط به یک برند خاص هستید. از آنجایی که علاقه شما نسبت به این برند بالاتر از نامهای تجاری دیگر هستند و از سوی دیگر این ذهنیت برای شما شکل گرفته که کیفیت محصولات آنها بالاتر است؛ تمرکز خود را صرفاً بر روی خرید محصول این شرکت قرار میدهید.
حال اگر فروشنده بخواهد این محصول را با قیمت بالاتری بفروشد، به احتمال زیاد شما هیچ اعتراضی نخواهید کرد. این یک امر کاملاً طبیعی است و شرکتهایی که در حوزه برندینگ موفق عمل میکند، این امکان را برای خود به وجود میآورند که محصول را با قیمت بالاتر از سایر رقبا بفروشند.
۴. افزایش ارزش تجاری
هیچوقت قدرت کیفی یک برند را نادیده نگیرید. مسئله برندینگ علاوه بر اینکه در افزایش قیمت محصولات شما نقش دارد، میتواند تأثیر مثبتی بر قیمت سهام شرکت شما نیز داشته باشد. این یک روال طبیعی در بازار است که برندهای قویتر عملکرد مالی بیشتر و بهتری دارند.
نتیجه بلندمدت نام تجاری این است که خود شرکت شما ارزش بیشتری برای آماده سازی دارد. این موضوع نشان میدهد که سرمایهگذاری در حوزه برندینگ میتواند بازدهی ارزشمندی را برای هر کسبوکاری داشته باشد که ارزش نهایی شرکت را تحت تأثیر قرار میدهد.
با وجود اینکه موضعبرندینگیابرندسازییک بحث تخصصی محسوب میشود شرکتهای بزرگ دنیا در زمانهای مشخص، استراتژیهای مشخصی برای آن در نظر میگیرند و تحت هر شرایطی به دنبال پیادهسازی آن هستند.