فروش برند و داستان برند کورنینگ

تاریخ : 1348/11/10 نویسنده :admin3 بازدیدها : 389 موضوع : مقالات برند



کورنینگ  (Corning  Incorporated) شرکت آمریکایی صنعت فناوری با بازار بین‌المللی است که در تولید مواد شیشه‌ای و سرامیکی و تمامی مواد مرتبط، تخصص دارد. فناوری‌های مرتبط با این مواد حساس همچون فناوری‌های اپتیک پیشرفته، خصوصا برای کاربردهای صنعتی و علمی، از حوزه‌های اصلی فعالیت کورنینگ هستند.

محصولات کورنینگ در دسته‌ی مصرف‌کننده شهرت زیادی دارند و اکثر کاربران دنیای فناوری با شیشه‌های برند گوریلا گلس این شرکت آشنا هستند. البته این شرکت در تولید محصولات مخصوص مصرف‌کننده‌ی دیگر همچون شیشه‌های مخصوص آشپزی و موارد مشابه هم فعالیت داشت که در سال ۱۹۹۸ کل آن زیرمجموعه را به شرکت Borden فروخت و اکنون تنها هشت درصد از سهام شرکت را در اختیار دارد.
کورنینگ امروز یکی از بزرگ‌ترین تولیدکننده‌های شیشه در جهان به‌شمار می‌رود. آن‌ها از سال ۲۰۰۷ و از همکاری با استیو جابز  در تولید اولین گوشی آیفون، به‌صورت رسمی وارد دنیای گوشی‌های هوشمند نیز شدند و امروز یکی از مهم‌ترین تولیدکننده‌های تجهیزات پایه‌ای صنعت محسوب می‌شوند. شرکت کورنینگ تأثیر زیادی بر نوآوری‌های صنعت شیشه و همچنین فناوری‌های اپتیک در تاریخ داشت و در سابقه‌ی فعالیت بیش از ۱/۵ قرنی خود، جوایز و افتخارهای متعددی نیز کسب کرده است. آن‌ها تاکنون چهار بار موفق به دریافت مدال ملی آمریکا در حوزه‌ی فناوری و نوآوری شده‌اند.

تاریخچه تأسیس

داستان شرکت کورنینگ به میانه‌ی قرن ۱۹ باز می‌گردد. ایموری هوتون در سال ۱۸۵۱ سهام شرکت Bay State Glass در کمبریج ماساجوست را خرید. او سه سال بعد، از دل همین شرکت، شرکت جدیدی به‌نام Union Glass Company of Somerville را راه‌اندازی کرد. دهه‌های ابتدایی فعالیت هوتون، در تولید شیشه خلاصه می‌شد و به‌نوعی او و پسرانش درحال آزمایش بازار صنعت مدرن بودند. آن‌ها شرکت یونیون را فروختند و در سال ۱۸۶۴ شرکت جدیدی را در بروکلین نیویورک خریداری کردند. چهار سال بعد، کسب‌وکر شرکت به شهر کورنینگ در شهرستان استیوبن نیویورک منتقل شد. درنتیجه نام شرکت نیز به Corning Flint Glass Company تغییر کرد. دلیل تغییر محل فعالیت شرکت به کورنینگ و غرب نیویورک، دسترسی مناسب آن به مراکز حمل‌ونقل و همچنین تأمین آسان‌تر مواد اولیه همچون زغال‌سنگ و چوب بود.
ایموری هوتون جونیور، پسر موسس شرکت کورنینگ، در سال ۱۸۷۵ به‌عنوان مدیر کل انتخاب شد. در آن سال، شرکت کوچک آن‌ها دیگر با تغییر نام به Corning Glass Works، به ابرشرکت (Corporation) تبدیل شد. دهه‌ی ۱۸۷۰ زمان اوج‌گیری فعالیت شرکت کورنینگ و ورود رسمی آن‌ها به دنیای فناوری بود. مدیران در سال ۱۸۷۷ از دانشمندان دانشگاه کورنل تقاضا کردند تا در بهبود کیفیت لنزهای اپتیکی تولیدی، با آن‌ها همکاری کنند.

در سال ۱۸۷۹، رخداد مهم و سرنوشت‌سازی تاریخی برای شرکت کورنینگ اتفاق افتاد. توماس ادیسون  از شرکت تقاضا کرد تا تولید حباب برای لامپ‌های حبابی او را در دست بگیرد. طراحی مهندسان کورنینگ مورد قبول جادوگر منلوپارک قرار گرفت و آن‌ها به‌طور رسمی وارد پیشرفته‌ترین صنعت فناوری در آن سال‌ها شدند. در سال‌های پایانی قرن ۱۹، تولید شیشه برای لامپ‌های حبابی هنوز با دست انجام می‌شد و هر تولیدکننده‌ی ماهر، روزانه تعداد قابل‌توجهی حباب تولید می‌کرد. چند سال بعد، کورنینگ روش جدیدی برای تولید انبوه حباب‌ها توسعه داد که لامپ‌های حبابی را نیز مقرون‌به‌صرفه‌تر کرد.

دوران مدیریت ایموری هوتون جونیور در کورنینگ با دستاوردهای مهمی همراه بود. او در سال ۱۹۰۸ یک آزمایشگاه تحقیقاتی در شرکت راه‌اندازی کرد که چهارمین مرکز از نوع خود در ایالات متحده بود و تحت مدیریت دکتر یوجین سالیوان اداره می‌شد. شیشه‌ی بوروسیلیکات یکی از دستاوردهای آزمایشگاه تحقیقاتی کورنینگ بود که توانایی تحمل تغییرات شدید در دمای محیط را داشت. از محصولاتی که به‌کمک این ماده ساخته شدند، می‌توان به فانوس‌های راهنمایی برای کارمندان راه‌آهن اشاره کرد که ضد شکنندگی بودند و در سال ۱۹۱۲ به بازار راه یافتند.

از محصولات مهم و تاریخ‌سازی که با استفاده از شیشه‌ی بوروسیلیکات ساخته می‌شد، می‌توان به شیشه‌ی پیرکس (Pyrex) اشاره کرد که در سال ۱۹۱۵ به بازار آمد. اولین کاربرد شیشه‌های مذکور، در تجهیزات آزمایشگاهی بود. کورنینگ پس از مدتی به ظرفیت پیرکس برای استفاده در محصولات مخصوص مصرف‌کننده پی برد و جریان جدیدی از کسب‌وکار را نشانه رفت.
کورنینگ در دهه‌های ابتدایی همیشه توسط اعضای خانواده‌ی هوتون اداره می‌شد. ایموری هوتون جونیور در سال ۱۹۱۱ از مدیریت کل شرکت کتار رفت و آلانسون بی هوتون جایگزین او شد. آلانسون تا سال ۱۹۱۹ در سمت مدیریت باقی‌ماند. سپس آرتور ای هوتون جایگزین او شد که تنها یک سال مدیریت کل کورنینگ را برعهده گرفت.

جنگ جهانی اول

جنگ‌های جهانی اول و دوم در تاریخ اکثر شرکت‌های فناوری به‌عنوان نقاط مهم تغییر روند تولید شرکت شناخته می‌شوند. کورنینگ که در تا پیش از جنگ در تولید شیشه‌های خاص و حرفه‌ای به زبانزد خاص و عام تبدیل شده بود، در جنگ جهانی اول مجبور به تولید محصول برای پیمانکارهای نظامی  شد.
سال‌های پس از جنگ جهانی اول، زمان بازگشت به تولیدات اصلی شرکت و پیش رفتن در مسیر توسعه بود. پس از جنگ، تقاضا برای محصولات کورنینگ، خصوصا حباب لامپ‌های رشته‌ای به اوج رسید. مهندسان شرکت موفق به راه‌اندازی ماشین تولید انبوه شدند که در دقیقه، دو هزار حباب لامپ تولید می‌کرد. سال ۱۹۲۶ و معرفی این ماشین تولید انبوع، نقطه‌ی مهم تاریخی برای کورنینگ بود تا سهم خود از بازار روبه‌رشد محصولات فناورانه‌ی شیشه‌ای را بیشتر کند.

استویبن گلس (Steuben Glass) یکی از شرکت‌هایی بود که در دهه‌های ابتدایی قرن بیستم از دل کورنینگ زاده شد. این شرکت در سال ۱۹۱۸ به‌صورت رسمی به‌ زیرمجموعه‌ی کورنینگ پیوسته بود. آن‌ها در تولید شیشه‌های اپتیکی تخصص داشتند و محصولات قابل‌توجهی به بازار عرضه کردند.
 آرتور ای هوتون، نوه‌ی بنیان‌گذار شرکت کورنینگ در سال ۱۹۳۳ مدیریت شرکت استویبن را برعهده گرفت. او چشم‌اندازی حرفه‌ای را برای این زیرمجموعه‌ی شرکت کورنینگ در نظر داشت. آرتور معتقد بود استویبن تنها باید با محصولات شیشه‌ای حرفه‌ای و مقاوم در بازار شناخته شود. به‌همین دلیل او به‌همراه معاون ارشد خود، محصولاتی به ارزش حدود یک میلیون دلار را در انبار شرکت استویبن خرد کردند تا فضا  تنها به شیشه‌های اپتیکی باکیفیت اختصاص یابد.

توسعه و ورود به بازارهای جدید

از مدیران کورنینگ در دهه‌ی ۱‍۹۲۰ می‌توان به الکساندر دی فالک و یوجین سی سالیوان اشاره کرد. در آن سال‌‌ها که رکود بزرگ اقتصادی، به تمامی حوزه‌های کسب‌وکار ایالات متحده فشار وارد می‌کرد، کورنینگ در مسیر رشد و توسعه قرار گرفت. ایموری هوتون سنیور در سال ۱۹۳۰ مدیریت شرکت را برعده گرفت و نوآوری‌های فناورانه را به‌عنوان نقطه‌ی اصلی تمرکز تعریف کرد. از محصولات مهم کورنینگ در آن سال‌ها می‌توان به آینه‌ی ۲۰۰ اینچی برای تلسکوپ Mount Palomar اشاره کرد که در سال ۱۹۳۴ ساخته شد. آینه‌ی مذکور، بزرگ‌ترین محصول شیشه‌‌ی قالب‌گیری محسوب می‌شد که تا آن زمان ساخته شده بود. 

کورنینگ در دهه‌ی ۱۹۳۰ مجموعه‌‌ای از محصولات نوآورانه و خاص را به بازار عرضه کرد. سیلیکون، ماده‌ی تاریخ‌ساز دنیای فناوری، در دهه‌ی ۱۹۳۰ وارد برنامه‌های توسعه‌ای و تولیدی کورنینگ شد. دکتر جی فرانکلین هاید، دانشمند شرکت بود که سیلیکون را به‌عنوان ماده‌ای مهندسی‌شده با ساختاری بین شیشه و پلاستیک معرفی کرد. درواقع دستاوردهای او بود که بعدها به شمل‌گیری شرکت داو کورنینگ انجامید. هاید در سال ۲۰۰۰ به فهرست تالار افتخارهای ایالات متحده وارد شد. در سال ۱۹۳۸، مواد عایق‌بندی الکتریکی در کورنینگ تولید شدند و شیشه‌ی سیلیکا ۹۶ درصد، دستاورد مهم دیگر بود که در سال ۱۹۳۹ تولید شد
فرایندهای توسعه‌ای کورنینگ در آستانه‌‌ی دهه‌ی ۱۹۴۰، با همکاری با شرکت‌های دیگر و راه‌اندازی شرکت‌های جدید پیش می‌رفت. شرکت پیتسبورگ کورنینگ کورپوریشن، در سال ۱۹۳۷ موفق به تولید بلوک‌های شیشه‌ای منحصربه‌فرد برای تولید مواد کامپوزیتی شده بود. یک سال بعد، شرکت Owens-Corning Fiberglass راه‌اندازی شد که هنوز هم به‌ فعالیت ادامه می‌دهد. اونز-کورنینگ امروز از فعالان جدی صنعت فایبرگلاس و دیگر مواد کامپیوزیتی مسحوب می‌شود. داو کورنینگ، شرکت جدید دیگری بود که با هدف تولید مواد سیلیکونی در سال ۱۹۴۳ شروع به کار کرد.

دهه‌‌ی ۱۹۴۰ و بحبوحه‌ی جنگ جهانی دوم، باز هم به رشد کورنینگ انجامید. صنعت تولید شیشه‌های اپتیکی رو به پیشرفت بوده و کورنینگ هم با ساختن لامپ‌های خلأ برای دستگاه‌های رادار، به جمع بازیگران بزرگ پیوسته بود. از محصولات مهم دیگر در جریان جنگ جهانی دوم می‌توان به لوازم و ظروف شیشه‌‌ای مقاوم برای نیروی دریایی ارتش ایالات متحده اشاره کرد. لوله‌های شیشه‌ای دماسنج، شیشه‌های نازک برای استفاده در تجهیزات الکترونیکی، شیشه‌های حساس به نور و قالب‌گیری سانتریفیوژی برای تولید لامپ تصویر تلویزیون  از دستاوردهای مهم کورنینگ در دهه‌ی ۱۹۴۰ بودند.
ساختمان مرکزی مدیریت برای سازمان‌دهی تیم مدیریت در سال ۱۹۴۵ در کورنینگ تأسیس شد. گلن دبلیو کول، در جریان جنگ جهانی دوم مدیریت شرکت را برعهده داشت و ویلیام سی دکر از سال ۱۹۴۶ جایگزین او شد. ایموری هوتون سنیور، اولین رئیس هیئت‌مدیره در تاریخ کورنینگ بود که بر فعالیت مدیران مذکور، نظارت می‌کرد.
شیشه‌ی مجهز به پوشش رسانا، محصول مهم کورنینگ در سال ۱۹۵۰ بود. دو سال بعد، شیشه سیلیسی به‌عنوان نوآوری جدید کورنینگ به صنعت فناوری معرفی شد. محصول نوآورانه‌ی بعدی، شیشه‌ی مخصوص لامپ تصویر برای تلویزیون‌های رنگ بود که در سال ۱۹۵۳ ساخته شد. شیشه سرامیکی پایروسرام (Pyroceram) یکی از نوآوری‌های مهم مهندسان کورنینگ در دهه‌ی ۱۹۵۰ بود که ورود جدی‌تر شرکت را به محصولات شیشه‌ای مخصوص آشپزی رقم زد. درنتیجه‌ی همین نوآوری مهندسان، در سال ۱۹۵۸ برند Corning Ware برای تولید و عرضه‌ی محصولات مخصوص مصرف‌کننده در کورنینگ شکل گرفت.

ایموری هوتون جونیور، مدیر بعدی از خانواده‌ی هوتون بود که در سال ۱۹۶۱ به‌عنوان مدیرکل شرکت انتخاب شد. او در سال ۱۹۶۴ به سمت ریایت هیئت‌مدیره رسید و تا سال ۱۹۸۳ در آن سمت باقی ماند. هوتون جونیور درنهایت در سال ۱۹۸۳ به مجلس نمایندگان ایالات متحده راه یافت. در سال‌هایی که او ریاست هیئت‌مدیره را برعهده داشت، آر لی واترمن و توماس سی مک‌آووی به‌ترتیب مدیر کل کورنینگ بودند.
کورنینگ در اکثر رخدادهای تاریخ فناوری که ارتباطی با مواد شیشه‌ای داشته‌اند، حضور داشته است. شرکت در برنامه‌ی فضایی ایالات متحده در دهه‌ی ۱۹۶۰ شراکت داشت و مواد محافظ شیشه‌ای را برای فضاپیماهای آپولو تولید می‌کرد. ساختارهای سرامیکی سلولی، ساختارهای نازکی که در مبدل‌های گرمایی گازی استفاده می‌شوند، در سال ۱۹۶۱ در کورنینگ تولید شد. این مواد سرامیکی، استفاده‌ی انبوهی در مبدل‌های کاتالیستی در خودروها دارند و در دهه‌ی ۱۹۷۰، شاهد اوج‌گیری استفاده از آن‌ها بودیم.

از دستاوردها و نوآوری‌های مهم کورنینگ در دهه‌ی ۱۹۶۰ می‌توان به شیشه‌های تقویت‌شده به‌کمک مواد شیمیایی در سال ۱۹۶۴، شیشه‌های فتوکروم (شیشه‌هایی که با قرار گرفتن در معرض نور، تیره می‌شوند)، شیشه‌های طرح‌دار، ماشین‌های برش شیشه‌ی داغ در ابعاد گوناگون و فیبر نوری اشاره کرد. در خلال سال‌های دهه‌ی ۱۹۶۰، کورنینگ به فرمان‌روای بی چون و چرای فناوری شیشه تبدیل شده بود. فروش انواع محصولات و فناوری‌های شرکت از حباب لامپ تا پنل‌ها و محصولات مخصوص مصرف‌کننده، درآمد سهام‌داران کورنینگ را در دهه‌ی ۱۹۶۰ با افزایش قابل‌توجهی روبه‌رو کرد.

بحران‌های عملکردی و ورود جدی به صنعت فیبر نوری

با ورود به دهه‌ی ۱۹۷۰، اولین بحران‌ها به سمت کورنینگ هجوم آوردند. اگرچه شرکت نوآوری‌های جدیدی را به صنعت شیشه و دنیای فناوری معرفی کرده بود، اما درآمد سال به سال کمتر می‌شد. یک‌سوم از محصولات کورنینگ، دستاورد نوآوری‌ مهندسان بودند، اما درآمد اصلی شرکت از محصولات قدیمی و بالغی همچون حباب لامپ و شیشه‌ی لامپ تصویر تلویزیون رنگی کسب می‌شد که به شرکت‌‌های دیگر فروخته می‌شدند. رقابت در این محصولات در دهه‌ی ۱۹۷۰ به اوج رسیده بود و سهم کورنینگ از بازار، در مسیر کاهشی قرار داشت. به‌عنوان مثال در آن سال‌ها واردات تلویزیون‌های ژاپنی به ایالات متحده افزایش یافت و درنتیجه نیاز به شیشه‌های مخصوص تلویزیون شرکت کورنینگ، کمتر شد.

یکی از بحران‌های اصلی شرکت کورنینگ در دهه‌ی ۱۹۷۰، از زیرمجموعه‌ای به‌نام Signetics سرچشمه می‌گرفت که با هدف فعالیت جدی‌تر در صنعت الکترونیک در سال ۱۹۶۲ خریداری شده بود. این شرکت در سال ۱۹۷۰ ضرر مالی ۶ میلیون دلاری را ثبت کرد. کورنینگ هیچ‌گاه نتوانست در صنعت الکترونیک حضوری جدی داشته باشد و در سال ۱۹۷۵ زیرمجموعه‌ی مذکور را واگذار کرد. از رخدادهای خسارت‌بار دیگر می‌توان به طوفان اگنس در سال ۱۹۷۲ اشاره کرد که مرکز مدیریت کورنینگ را به‌نوعی از جهان خارج قطع کرد و خسارت ۲۰ میلیون دلاری به‌همراه داشت.

خسارت‌های مالی در دهه‌ی ۱۹۷۰ منجر به تغییرات ساختاری در کورنینگ شد. شرکت برای حبرات خسارت‌های خود پنج مرکز تولیدی را تعطیل کرد. در جریان تغییرات جدید، تولید لامپ تصویر برای تلویزیون‌های سیاه و سفید و همچنین تولید زیروآلات شیشه‌ای کریسمس از فعالیت‌های کورنینگ حذف شد. تغییرات ساختاری، با تعدیل نیرو نیز همراه بود و تعداد کارمندان کورنینگ در سرتاسر جهان در آن سال‌ها از ۴۶ هزار به ۲۹ هزار نفر کاهش یافت. البته فرایندهای تحقیق و توسعه با قدرت ادامه یافتند و پنج درصد از فروش شرکت، به آن فرایندها اختصاص می‌یافت درحالیکه میانگین هزینه برای تحقیق و توسعه در ایالات متحده، دو درصد بود.
فروش محصولات مخصوص مصرف‌کننده، در دهه‌ی ۱۹۸۰ با کاهش قابل‌توجهی روبه‌رو شد. زیربرندهایی همچون Corning Ware, Pyrex و Corelle با کاهش فروش مواجه بودند. در سال ۱۹۸۳، کورنینگ بالاخره از صنعت قدیمی و پردرآمد تولید حباب لامپ خارج شد. در همان سال، ساختار مدیریتی شرکت نیز به مدیریت کل با همکاری چند نفر تغییر کرد. جیمز هوتون، در سال ۱۹۸۳ به‌عنوان رئیس هیئت‌مدیره فعال بود.

باوجود تمامی مشکلاتی که کورنینگ در دهه‌های آستانه‌ی قرن ۲۱ تجربه می‌کرد، فعالیت شرکت در حوزه‌ی فیبر نوری، امید آینده‌ای روشن را می‌داد. درواقع دستاوردهای کورنینگ در صنعت فیبر نوری، مثالی عالی از مشکلات و مزایای فعالیت شرکت براساس تحقیق و توسعه بود. کارهایی که کورنینگ در صنعت فیبر نوری انجام داد، منجر به جایگزینی سیم‌های مسی در خطوط سنتی تلفن با کابل‌های مدرن فیبر نوری شد. فیبر نوری فناوری خاص و حرفه‌ای بود که کاهش ابعاد کابل‌های اتصالی و افزایش سرعت انتقال سیگنال را به‌همراه داشت.
یکی از چالش‌های توسعه‌ی فیبر نوری، از دست رفتن شدت نور در طول کابل بود. کورنینگ در دهه‌ی ۱۹۶۰ تحقیقات جدی را روی فناوری شروع کرد و مهندسان در آن زمان به این نتیجه رسیدند که ۹۹ درصد از دست رفتن شدت در یک کیلومتر کابل، فاکتوری قابل‌قبول محسوب می‌شود. درواقع آن‌ها اعتقاد داشتند که می‌توان شدت را پس از یک کیلومتر، مجددا تقویت کرد. دونالد کک، دانشمند تاریخ‌ساز تحقیقات کورنینگ روی فیبر نوری بود. او و همکارانش پس از چهار سال آزمایش و خطا بالاخره توانستند محصولی با توجیه‌پذیری بالا تولید کنند و درنهایت او در یادداشت‌های خود، دستاورد فیبر نوری را با عبارت مشهور «یافتم (Eureka)» ثبت کرد.
در زمانی‌که کورنینگ فناوری تولید فیبر نوری را ابداع کرده بود، نیاز زیادی در بازار وجود نداشت. شرکت‌های صنعت تلفن می‌گفتند زمانی‌که نیاز بازار به‌اندازه‌ی قابل قبول برسد، خودشان تولید کابل‌های فیبر نوری را انجام می‌دهند. به‌هرحال اگرچه تقاضای زیادی در بازار وجود نداشت، کورنینگ به توسعه و بهبود محصول خود ادامه داد و حتی پیش از عرضه‌ی اولین نمونه به بازار، آن را با نمونه‌ای بهتر جایگزین کرده بود. تا سال ۱۹۷۲، محصولات کورنینگ به‌حدی حرفه‌ای شده بودند که کابل‌های فیبر نوری شرکت توانایی انتقال سیگنال را تا ۲۰ کیلومتر و بدون نیاز به تقویت‌کننده داشتند که پنج برابر بیشتر از کابل‌های مسی مرسوم بود. درنهایت، کابل‌ها به توانایی انتقال تا ۱۰۰ کیلومتر رسیدند و هزینه‌ی تولید آن‌ها نیز از چند دلار به ۱۲ سنت برای هر متر رسید.

کورنینگ در واکنش به تقاضای اولیه‌ی پایین برای کابل‌های فیبر نوری، تصمیم به شراکت با شرکت‌های تولید کابل در اروپا گرفت. مدیران اعتقاد داشتند اگر بتوان فروش کابل را از شرکت‌های محلی صنعت تلفن شروع کرد، به‌مرور شرکت‌های انحصاری بزرگ صنعت نیز به استفاده از کابل‌ها تمایل پیدا می‌کنند. در همان زمان، کارخانه‌ی اختصاصی تولید کابل کورنینگ هم در ایالات متحده شروع به کار کرد.
راه‌اندازی کارخانه‌ی تولیدی اختصاصی، مزایای متعددی برای کورنینگ داشت. در ابتدای دهه‌ی ۱۹۸۰، تنظیم‌گری جدیدی در صنعت مخابرات ایالات متحده صورت گرفت و وضعیت انحصاری تاحد زیادی از بین رفت. شرکت تازه‌تأسیس MCI Communicaions Corporation یکی از اولین مشتریان کورنینگ شد که ۱۰۰ هزار کیلومتر کابل فیبر نوری در سال ۱۹۸۲ سفارش داد. دو سال بعد، کورنینگ مجبور به سرمایه‌گذاری برای راه‌اندازی مراکز تولیدی جدید شد و با هزینه‌ای ۸۷ میلیون دلاری، بزرگ‌ترین سرمایه‌گذاری تاریخ خود را انجام داد.
شرکت‌های آمریکایی در دهه‌ی ۱۹۷۰ از فیبر نوری در تجهیزات خود استفاده می‌کردند. کورنینگ که پتنت‌های متعدد تولیدی را برای این فناوری ثبت کرده بود، تصمیم به شکایت از شرکت‌ها گرفت. آن‌ها ابتدا در سال ۱۹۷۶ شکایتی علیه ITT Corporation و مشتری بزرگ آن‌ها یعنی دولت ایالات متحده تنظیم کردند. پنج سال بعد و پس از درگیری‌های حقوقی متعدد، ITT و دولت به پرداخت جریمه رضایت دادند. در سال‌های بعد، شکایت‌های مشابهی از شرکت‌هایی همون Valtec Industries و Sumitomo Electric Indutries در ژاپن تنظیم شد. هر دو شکایت مذکور، به نفع کورنینگ به پایان رسید.

کورنینگ در سال‌هایی که روی فناوری فیبر نوری متمرکز شده بود، تحقیق و توسعه و ساخت تجهیزات شیشه‌ای آزمایشگاهی را هم با جدیت دنبال می‌کرد. آن‌ها همچنین خدمات آزمایشگاهی را هم به خدمات اصلی شرکت افزودند. برای توسعه‌ی خدمات در حوزه‌ی آزمایشگاهی، نیاز به خرید شرکت‌های جدید بود. MetPath از شرکت‌های متخصص آزمایش‌های پزشکی در ایالات متحده در سال ۱۹۸۲ خریداری شد. شرکت بعدی، Hazelton Laboratories بود که در سال ۱۹۸۷ به کورنینگ پیوست و از شرکت‌های مستقل بزرگ در خدمات آزمایش و تحقیقات بیولوژیکی و شیمیایی بود. Enseco هم در سال ۱۹۸۹ خریداری شد که خدمات آزمایش‌های محیطی ارائه می‌کرد.

سال‌های پایانی قرن بیستم

کورنینگ در دهه‌ی ۱۹۸۰ وارد شراکت‌های جدید و کاربردی متعددی شد. دوسوم از شراکت‌ها با شرکت‌های خارج از ایالات متحده انجام می‌شد. بیش از نیمی از سودآوری شرکت در سال ۱۹۸۷، حاصل همین شراکت‌ها بود. یکی از زیرمجموعه‌ها داو کورنینگ با ۱/۵ میلیارد دلار درآمد، به‌اندازه‌ی مجموع تمامی شرکت‌های دیگر زیرمجموعه بزرگ بود. درنهایت همکاری‌های کورنینگ منجر به راه‌اندازی شرکت‌های متعدد در اروپا و آسیا و استرالیا شد که محصولاتی همچون کابل فیبر نوری، شیشه‌های مخصوص و شیشه‌های آشپزخانه‌ای تولید می‌کردند. شرکت‌های جدید، بعدا به‌مرور تا پایان دهه‌ی ۱۹۸۰ به‌صورت کامل توسط کورنینگ خریداری شدند.
از همکاری‌های مهم کورنینگ در دهه‌های پایانی قرن بیستم می‌توان به شرکت PCO متخصص در صنعت الکترواپتیک اشاره کرد که با سرمایه‌گذاری IBM فعالیت می‌کرد. همکاری دیگر با شرکت‌های Mitsubishi Heavy Industries و Mitsubishi Petrochemical اشاره کرد که منجر به راه‌اندازی شرکت Cormetech متخصص در صنعت کنترل آلودگی شد. همکاری دیگر با یک شرکت هندی بود که راه‌اندازی Samcor Glass را به‌همراه داشت. کورنینگ در سال ۱۹۸۹ تمامی زیرمجموعه‌های خود را در صنایع گوناگون منسجم کرد و به کورپوریشن تبدیل شد. از آن زمان، کورنینگ به‌نام Corning Incorporated شناخته می‌شود.

کورنینگ در سال‌های فعالیت همیشه به‌عنوان شرکتی دانش‌محور شناخته می‌شد. آن‌ها نه‌تنها تولید محصولات جدید و نوآورانه را همیشه در دستور کار خود داشتند، بهبود کیفیت محصولات تولیدی و افزایش ظرفیت تولید هم از مأموریت‌های همیشگی مرکز تحقیق و توسعه بود. به‌عنوان مثال همین برنامه‌ها باعث شد تا فرایند پوشش‌دهی حرفه‌ای در فیبرهای نوری شرکت پیاده شود و ایرادهای تولیدی آن‌ها از ۸۰۰ مورد در یک میلیون در سال ۱۹۸۶ به صفر مورد در سال ۱۹۸۸ برسد.
کارگران کورینگ تا سال ۱۹۹۱ وارد برنامه‌ی یادگیری جدیدی شده بودند و پنج درصد از زمان کار خود را به یادگیری با حقوق اختصاص می‌دادند. اگرچه در دهه‌های پایانی قرن بیستم بسیاری از شرکت‌های آمریکایی مشغول رقابت شدید با ژاپنی‌ها و شکست در حوزه‌های متعدد بودند، کورنینگ توانست خود را به‌عنوان شرکتی پیش‌گام در دنیای فناوری حفظ کند و همچنین با قدرت به فرایندهای تولیدی هم ادامه دهد.
کورنینگ با ورود به دهه‌ی ۱۹۹۰ باوجود قرار گرفتن در میان بزرگ‌ترین شرکت‌های دنیای فناوری و شناخته شدن به‌عنوان بزرگ‌ترین تولیدکننده‌ی فیبر نوری در جهان، باید با چالش‌های متعددی دست‌وپنجه نرم‌ می‌کرد. داو کورنینگ که تا آن زمان زیرمجموعه‌ی پول‌ساز شرکت بود، در سال ۱۹۹۲ با مجموعه‌ای از شکایت‌های حقوقی روبه‌رو شد. این شرکت، مواد سیلیکونی برای ایمپلنت‌های جراحی زیبایی تولید می‌کردو صدها زن در سراسر ایالات متحده معتقد بودند که مواد مورد استفاده در ایمپلنت‌ها برای سلامتی زیان‌بار هستند و کورنینگ درباره‌ی پیامد این مواد، اطلاع‌رسانی کافی انجام نداده است. شکایت‌های حقوقی از زیرمجموعه‌ی داو کورنینگ، روی فعالیت‌های شرکت مادر هم تأثیر گذاشت و با خسارت‌های مالی همراه شد. درنهایت داو کورنینگ در سال ۱۹۹۵ اعلام ورشکستگی کرد.

از دستاوردهای مهم فناورانه‌ی دهه‌ی ۱۹۹۰ می‌توان به ساختن شیشه برای آینه‌ی تلسکوپ هابل در کورنینگ اشاره کرد. این شیشه در سال ۱۹۷۰ طراحی شده بود، اما در سال ۱۹۹۰ معرفی شد. در سال ۱۹۹۷، شیشه‌ای مشابه برای آینه‌ی تلسکوپ سوبارو طراحی شد که شبیه به یک لنز طراحی شده و بود ۲۷ تن وزن داشت. البته ضخامت شیشه‌ی مذکور، چند اینچ ببیشتر نبود و لقب بزرگ‌ترین شیشه‌ی ساخته‌شده تا آن زمان را به خود اختصاص داد. 
سال‌های پایانی قرن بیستم، با تغییر ساختار فعالیت کورنینگ همراه بود. هوتون در سال ۱۹۹۷ بازنشسته و راجر آکمن به‌عنوان رئیس هیئت‌مدیره جایگزین او شد. جان لوز هم مدیریت کل شرکت را برعهده گرفت و در اولین اقدام، جداسازی کسب‌وکارهای متفرقه با درآمد نه‌چندان مناسب را در دستور کار قرار داد. در سال ۱۹۹۸، زیرمجموعه‌ی محصولات مخصوص مصرف‌کننده که تاریخچه‌ای عظیم در کورنینگ داشت، به شرکت بوردن فروخته شد. این زیرمجموعه تولید محصولاتی همچون برندهای پیرکس و کورل را برعهده داشت و CorningWare نیز بخشی از آن محسوب می‌شد. تا آن زمان، زیرمجموعه‌ی خدمات آزمایشگاهی نیز از کورنینگ جدا شده بود و نیمی از کسب‌وکارهای غیرمرتبط با چشم‌انداز جدید هم در شرف جدایی بودند.
کورنینگ تصمیم داشت تا در آستانه‌ی قرن جدید، فعالیت‌های خود را روی ارتباطات، مواد پیشرفته و محصولات مرتبط با محیط زیست متمرکز کند. در همین دوران، اقتصاد آسیا در معرض چالش‌های جدی قرار داشت. کورنینگ یکی از فروشنده‌های اصلی فیبر نوری به شرکت‌های مخابراتی آسیایی بود و در جریان بحران‌های جدید، با کاهش جدی در درآمد روبه‌رو شد. برند آمریکایی برای حفظ بازار مجبور به کاهش قیمت فیبرهای نوری خود شد و ۴۴ درصد کاهش درآمد را در نیمه‌ی اول سال ۱۹۹۸ تجربه کرد.

باوجود تمام چالش‌های مالی در آستانه‌ی قرن ۲۱، آکرمن مدیریتی حرفه‌ای را در شرکتش در پیش گرفت. او تمرکز بر فناوری‌های جدید و توسعه‌ی محصولات نوآورانه‌ی کنونی را در دستور کار قرار داد و به موفقیت‌های مهمی نیز دست یافت. کورنینگ در سال ۱۹۹۹ با خرید و ادغام شرکت‌های جدید مرتبط با صنعت فعالیت، مسیر رشد را با جدیت دنبال می‌کرد. یکی از شرکت‌هایی که در مسیر توسعه‌ی فعالیت‌های بین‌المللی خریداری شد، کسب‌وکار کابل‌های مخابراتی شرکت BICC بود. از خریدهای دیگر می‌توان به Oak Industries و کسب‌وکار سخت‌افزار و کابل‌های زیمنس اشاره کرد.
ورود کورنینگ به قرن ۲۱ با وضعیت مناسبی از لحاظ رتبه در بازار و درآمد همراه بود. آن‌ها که تولیدکننده‌ی تجهیزات اصلی مخابراتی، پنل‌های نمایشگر و مواد پیشرفته‌ی صنعتی بودند، با افزایش تقاضا در همه‌ی حوزه‌ها روبه‌رو شدند. به‌هرحال قرن جدید زمان توسعه‌ی هرچه بیشتر زیرساخت‌های فناوری بود و تقاضا برای پهنای باند بیشتر و محصولات مجهز به نمایشگرخای حرفه‌ای روز‌به‌روز افزایش می‌یافت. به‌علاوه تنظیم‌گری‌های قانونی مرتبط با محیط زیست هم سخت‌‌گیرانه‌تر شده بودند که به فروش بهتر محصولات کورنینگ کمک می‌کردند. در مجموع فروش کورنینگ در سال ۲۰۰۰ به ۷.۱ میلیارد دلار رسید و رشد ۵۰ درصدی را نسبت به سال قبل تجربه کرد.

سال‌های اخیر و وضعیت کنونی برند کورنینگ

صنعت داروسازی از صنایعی محسوب می‌شود که در سال‌های اخیر از دستاورد مهندسان کورنینگ بهره برده است. کشف دارو در بسیاری از فرایندها نیاز به استفاده از فلئورسنت یا مواد پی‌یاب رادیواکتیو دارد که قطبیت مثبت یا منفی اضافه در فرایند کشف ایجاد می‌کنند. کورنینگ فناوری بدون نیاز به پی‌یاب خود را در سال ۲۰۰۶ به‌نام Epic به صنعت معرفی کرد که آزمایش ترکیب‌های دارویی را برای متخصصان داروسازی تسهیل می‌کند.

رخداد مهم تاریخی کورنینگ در قرن ۲۱، همکاری با اپل بود. استیو جابز در سال ۲۰۰۷ برای تولید اولین گوشی هوشمند خود به شرکت هم‌وطن مراجعه کرد تا از فناوری‌های پیشرفته‌ی آن‌ها برای ساخت شیشه‌‌ی نمایشگر اولین گوشی آیفون استفاده کند. شیشه‌های که کورنینگ برای آیفون طراحی کرد، بعدها به‌نام برند گوریلا گلس شناخته شد که امروزه در بسیاری از گوشی‌های هوشمند موجود در بازار دیده می‌شود. حتی شایعه‌های اخیر ادعا می‌کنند که کورنینگ درحال توسعه‌ی شیشه‌ی تاشدنی برای استفاده در آیفون‌های تاشدنی آتی است.
از دستاوردهای مهم کورنینگ در حوزه‌ی فیبر نوری می‌توان به محصولی به‌نام ClearCurve اشاره کرد که در سال ۲۰۰۷ معرفی شد و با استفاده از ساختار نانو، انحنای مضر موجود در ساختارهای شبکه‌ی FTTX را بهبود می‌بخشد. برند آمریکایی در سال ۲۰۰۸ زیرمجموعه‌ی باسابقه‌ی خود یعنی استویبن را به‌خاطر عدم سودآوری در بیش از یک دهه، واگذار کرد. کورنینگ در سال ۲۰۱۱ اعلام کرد که قصد توسعه‌ی فعالیت‌های تولیدی در آسیا دارد. آن‌ها با همکاری شارپ، مجموعه‌ی تولیدی جدیدی را در ساکای اوزاکا ژاپن راه‌اندازی کردند.

تولید محصولات فیبر نوری کورنینگ اکنون در مراکز تولیدی شرکت در ویلمینگتون و کنکورد در کارولینای شمالی انجام می‌شود. مبدل‌های کاتالیستی، هنوز هم جزو محصولات مهم هدف کورنینگ محسوب می‌شوند و برند آمریکایی، دستگاه‌های کنترل انتشار سیلیکون را برای آن‌ها تولید می‌کند. سرمایه‌گذاری برای تولید همین دستگاه‌ها برای موتورهای دیزلی هم در کورنینگ جریان دارد تا با موتورهای آینده، هرچه بیشتر با تنظیم‌گری‌های قانونی آلودگی هوا در ایالات متحده و آمریکا هماهنگ شوند.
کورنینگ در سال ۲۰۰۸ دستاورد جدید خود مرتبط با صنعت نمایشگر را به‌نام Gen 10 معرفی کرد. شیشه‌ی جدید، دوران تازه‌ای را در پیشرفت ابعاد در تاریخ LCD نوید می‌داد. این شیشه، ۷۰ درصد سطح کاربردی بیشتری نسبت به نسل قبلی یعنی Gen 8 داشت. درنهایت شیشه‌ی Gen 10 در ابعاد ۳،۱۳۰*۲،۸۸۰ میلی‌‌متر تولید می‌شد که توانایی تولید ۲۸ پنل ۳۲ اینچی یا ۱۵ پنل ۴۲ اینچی را داشت.

از محصولات اخیر کورنینگ در حوزه‌ی نمایشگر می‌توان به شیشه‌ی موسوم به Lotus Glass اشاره کرد که برای نمایشگرهای OLED و LCD تولید می‌شود و سازگاری بالایی با محیط زیست دارد. کورنینگ اکنون ۱۰ درصد از فروش خود را به فرایندهای تحقیق و توسعه اختصاص می‌دهد و یکی از مراکز اصلی‌اش در مرکز تحقیقاتی سالیوان در نیویورک قرار دارد. از فعالیت‌های تحقیقاتی اصلی می‌توان به لیزرهای سبز، تجهیزات کاهش اثر جیوه، میکرورآکتور، تجهیزات فتوولتائیک و استفاده‌ی بهینه از سیلیکون در شیشه اشاره کرد. کورنینگ همچنین زیرمجموعه‌ای به‌نام Life Science دارد که در فناوری‌های زیستی مانند سلول‌های بنیادی فعالیت می‌کند.
کورنینگ در ستال ۲۰۱۰ حضور جدی در صنعت پزشکی و خصوصا سلول‌های بنیادی را شروع کرد. سلول‌های بنیادی عموما روی سطوح گران‌قیمتی رشد داده می‌شوند که بازدهی بالایی هم ندارند. کورنینگ با معرفی سطح آزمایشگاهی جدیدی به‌نام Synthemax، رشد و تجزیه‌ی سلول‌های بنیادی را برای متخصصان تسهیل کرد. 

اپل در سال ۲۰۱۷، سرمایه‌گذاری ۲۰۰ میلیون دلاری در کورنینگ انجام داد. برخی شایعه‌ها در سال ۲۰۱۹ ادعا کردند که ۲۵۰ میلیون دلار سرمایه‌ی دیگر ازسوی کوپرتینویی‌ها به کورنینگ سرازیر می‌شود که البته هیچ‌یک از دو شرکت آن را تأیید نکردند. به‌هرحال شاید این سرمایه‌گذاری جدید، در مسیر تولید همان شیشه‌های تاشدنی احتمالی برای آیفون‌های آتی باشد.
کورنینگ امروز خود را با پنج حوزه‌ی فعالیت اصلی معرفی می‌کند. ارتباط بر بستر فیبر نوری، اولین اولویت را در نگاه مدیرات کورنینگ دارد. آن‌ها که از دهه‌ی ۱۹۷۰ از بازیگران جدی صنعت مذکور بوده‌اند، اکنون روی توسعه‌ی فناوری‌ها با هدف کاهش حداکثری هزینه‌ی پیاده‌سازی شبکه‌های فیبر نوری فعالیت می‌کنند. کورنینگ تلاش می‌کند تا شبکه‌های فیبر نوری تا خانه‌ی مصرف‌کننده‌ها با هزینه‌ی مقرون‌به‌صرفه توسعه پیدا کنند. از فعالیت‌های دیگر در این حوزه می‌توان به فناوری‌های بی‌سیم و توسعه‌ی تجهیزات برای دیتاسنترهای عظیم اشاره کرد.
بخش دیگر تمرکز فعالیت‌های کورنینگ، توسعه‌ی شیشه‌های مقاوم گوریلا گلس برای گوشی‌های هوشمند مصرف‌کننده‌ها است. کورنینگ خود را پیش‌گام فناوری شیشه‌های مقاوم برای گوشی‌های هوشمند می‌داند و تلاش می‌کند تا در کنار طراحی جدید و بهبود مقاومت محصولات، ظرفیت‌های جدیدی همچون واقعیت افزوده را نیز به کاربردهای محصول خود اضافه کند. حوزه‌ی دیگر نیز نامرتبط با نمایشگرها نیست. کورنینگ هنوز فعالیت‌هایی جدی در توسعه‌ی فناوری‌های مرتبط با نمایشگر دارد.

همان‌طور که در تاریخچه خواندید، فناوری‌های کنترل آلودگی هیشه بخش مهمی از دغدغه‌ی مدیران کورنینگ بوده‌اند. امروز هم شرکت به فعالیت در این حوزه ادامه می‌دهد و حتی با تولید محصولات شیشه‌ای مخصوص خودرو و توسعه‌ی فناوری‌های مرتبط، حضور خود را در صنعت حمل‌ونقل افزایش می‌دهد. تجهیزات آزمایشگاهی نیز بخش دیگری از حوزه‌ی تمرکز امروز کورنینگ محسوب می‌شود. برند آمریکایی امروز فعالیت‌هایی جدی در توسعه‌ی تجهیزات آزمایشگاهی و همچنین بسته‌بندی دارو دارد.
وندل پی ویکس اکنون به‌عنوان مدیرعامل و رئیس هیئت‌مدیره‌ی کورنینگ فعالیت می‌کند. آخرین آمارها، تعداد کارمندان شرکت را در سرتاسر جهان، ۵۱،۵۰۰ نفر عنوان می‌کنند. کورنینگ در گزارش مالی سال ۲۰۱۸، مجموع درآمد خود را ۱۱/۴ میلیارد دلار بیان کرد. این شرکت از سال‌ها پیش در میان برترین شرکت‌های فهرست فورچن ۵۰۰ قرار دارد.



09177755652