برنسازی چیست؟چگونه میتوانیم برنسازی موفقی داشته باشیم؟

تاریخ : 1401/12/05 نویسنده :admin3 بازدیدها : 293 موضوع : مقالات برند



برندینگ چیست؟

«برند» یک نام، نشان یا مؤلفه متمایزکننده است که در شناسایی یک شرکت یا محصول از سایر موارد مشابه به مخاطب کمک می‌کند. در واقع، امروزه دیگر صرفاً خود محصولِ ملموس تنها دلیل برای خرید مردم نیست؛ بلکه محصول تنها بخشی از برند است و مردم عملاً برند را خریداری می‌کنند. به‌عنوان مثال، آیا حاضرید قوطی نوشابه‌ای را خریداری کنید که هیچ نام و نشانی از یکی از برندهایی که می‌شناسید و به آن اعتماد دارید ندارد؟
بازار پر از محصولات مشابه است؛ برای اینکه بتوان محصولی را متمایز نشان داد باید به آن هویت بدهیم. استفاده از مواردی مانند نام، نماد یا لوگو، رنگ‌های خاص و مؤلفه‌های دیگر در راستای همین هویت بخشیدن به محصول است. در واقع، از این طریق تلاش می‌کنیم تا به محصولمان شخصیت بدهیم و برای آن در ذهن مشتری جایگاه ویژه‌ای را ایجاد کنیم. 
در واقع این‌طور می‌توان گفت که برند شما در ذهن مشتریانتان وجود دارد. به زبان ساده، برند برداشت کلی یک مشتری با توجه به تک‌تک تعاملاتی است که با شما، شرکتتان و محصولاتتان داشته است. «برندینگ» فرآیند ایجاد و تقویت برداشت مثبت نسبت به شرکت یا محصولات آن در ذهن مخاطب هدف است؛ به عبارت دیگر، برندینگ فرآیندی است که از طریق ایجاد و شکل دادن به برند در ذهن مشتریان، به شرکت، محصولات یا خدمات آن معنا می‌دهد. برندینگ یک استراتژی است که شرکت‌های مختلف آن را با هدف کمک به مردم در جهت شناسایی سریع محصولات و سازمان خود و دادن دلیلی به آن‌ها برای انتخاب محصولشان (در رقابت با رقبا) تدوین می‌کنند.

مزایای برندینگ

به دلیل تأثیر مهمی که برندینگ بر کل شرکت دارد، برای هر کسب‌وکاری لازم و ضروری است. از جمله مهم‌ترین منافع برندینگ می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
- برندینگ، آگاهی و توجه نسبت به کسب‌وکار را افزایش می‌دهد: مهم‌ترین خاصیت برندینگ برای هر کسب‌وکار، افزایش آگاهی مردم و معروفیت کسب‌وکار است. 
- برندینگ، ارزش کسب‌وکار را بالا می‌برد: برندینگ با شناساندن هرچه بیشتر و تقویت جایگاه برند، آن را به فرصت جذاب‌تری برای سرمایه‌گذاری تبدیل می‌کند.
- برندینگ باعث جذب مشتریان جدید می‌شود: برندینگ باعث مثبت‌تر شدن هر چه بیشتر برداشت و تداعیات مردم نسبت به برند می‌شود و با تقویت حس اعتماد مردم احتمال خرید و ارجاع دیگران را افزایش می‌دهد.
- برندینگ عاملی در جهت تقویت رضایتمندی و افتخار کارکنان به کسب‌وکار است: طبیعتاً شخصی که برای برندی کار می‌کند که شناخته‌شده‌تر است و مردم بیشتر به آن علاقه‌مند هستند، رضایت و علاقه بیشتری نسبت به کار خود دارد. این رضایت به نوبه خود باعث ایجاد حس تعلق و اشتیاق به کار و در نتیجه، افزایش بهره وری می‌شود.

چطور برندی بسازید که مردم عاشقش باشند

1. هدف برندتان را مشخص کنید

هر برند موفقی یک هدف بزرگ دارد، شما هم باید چنین هدفی داشته باشید. هدف شما همان چیزی است که وقتی صبح از خواب بیدار می‌شوید، دوست دارید با محصولات و خدمات خود برای مردم انجام دهید.
هنگام تعیین هدف برند باید به چهار سوال زیر پاسخ دهید:
  • دلیل وجودی‌تان چیست؟
  • چه چیز شما را از دیگران متمایز می‌کند؟
  • چه مشکلاتی را حل می‌کنید؟
  • چرا مردم باید به شما اهمیت دهند؟
با پاسخ به این سوال‌ها می‌توانید برندتان را پایه‌ریزی کرده و شعار، لحن، پیام، داستان و جلوه‌های تصویری آن را مشخص کنید. مطالعات نشان می‌دهد که معیار جدید 50 درصد مصرف‌کنندگان دنیا برای خرید از یک برند، ارزش‌ها و میزان اثرگذاری آن برند است. پس بسیار تحقیق کنید و حقایق ظریفی که برندتان را از دیگران متمایز می‌کند، پیدا کنید.

2. برندهای رقیب در صنعت خود را بررسی کنید

هرگز نباید از برندهای بزرگ صنعت‌تان تقلید کنید؛ اما باید از دلایل موفقیت و شکست‌شان آگاه باشید. هدف این است که از رقبا متمایز باشید و مشتری را متقاعد کنید که به‌جای آن‌ها از شما خرید کند!
ما همیشه به این فکر می‌کنیم که چطور برندمان را از برندهای موجود متمایز کنیم. پس هرگز در فرایند برندسازی از این مرحله غافل نشوید و درباره رقبا یا برندهای مرجع تحقیق کنید؛ مثلا، داستان ساخت برندشان را بخوانید. اگر می‌خواهید اسم برندتان تاثیرگذار باشد، باید شناسایی و به‌خاطر آوردن آن برای مصرف‌کنندگان راحت باشد. تحقیق درباره رقبا یک عامل مهم برای ارتقای برند خودتان است. یک جدول مقایسه برندهای رقیب درست کنید. به این منظور می‌توانید از گوگل شیتز، اِکسل یا حتی یک دفتر یادداشت ساده استفاده کنید. سپس به سوال‌های مهم زیر پاسخ دهید:
  1. آیا روش پیام‌رسانی و جلوه‌های تصویری رقبا در همه کانال‌ها یکسان است؟
  2. محصولات و خدمات رقبا چه قابلیت‌هایی دارد؟
  3. آیا مشتریان نظری درباره رقبا داده‌اند که بتوانید مطالعه کنید؟
  4. روش بازاریابی آنلاین و آفلاین رقبا چیست؟
چند رقیب برجسته، مثلا دو تا چهار رقیب را انتخاب کرده و مشخصات آن‌ها را در جدول مقایسه‌‌ای وارد کنید. شاید لازم باشد که چند کسب‌وکار داخلی مرتبط را هم بررسی کرده یا حتی از برندهای بزرگ الگوبرداری کنید.
 

3. مخاطبان هدف برندتان را مشخص کنید

اساس برندسازی تعیین مخاطبان هدف است. نمی‌توانید همه چیز را برای همه فراهم کنید. پس وقتی مشغول برندسازی هستید، یادتان باشد که قرار است چه کسانی را هدف قرار دهید و ماموریت شرکت و پیام بازاریابی‌ را برای تامین نیازهای آن گروه تدوین کنید. باید خدمات ویژه ارائه کنید و به جزئیات رفتاری و سبک زندگی مصرف‌کنندگانتان توجه کنید؛ مثلا:
  • به جای «همه مادران» می‌توانید این بازار را کوچک‌تر کرده و به «مادران بیوه‌ای که کار تمام‌وقت خانگی دارند» خدمت‌رسانی کنید.
  • «تکنولوژی‌بازها» خیلی گروه وسیعی است؛ اما «اولین عاشقان تکنولوژی که تیم‌های بزرگی ایجاد کرده‌اند» گروه محدودتری است و خدمت‌رسانی به آن راحت‌تر است.
  • اگر گروه هدف‌تان «بچه دبیرستانی‌ها» است، می‌توانید آن را به «بچه‌ دبیرستانی‌هایی که تابستان خارج از کشور و در اروپا درس می‌خوانند» تقلیل دهید.
  • «افراد جویای شغل» نمی‌تواند یک بازار هدف تخصصی باشد؛ اما «بازنشستگانی که می‌خواهند با فعالیت در شغل‌های مدیریتی به دنیای کار برگردند»، یک بازار تخصصی است!
پس برای تعیین یک بازار هدف تخصصی باید از همان ابتدا به انجام یک کار مشخص متعهد باشید. هنگام برندسازی متوجه می‌شوید که محدود کردن مخاطبان هدف یک مزیت رقابتی مهم به‌حساب می‌آید. با این روش مطمئن می‌شوید که پیام برندتان دقیقا به‌دست مخاطبان موردنظر می‌رسد.
مصرف‌کنندگان موردنظرتان را مشخص کنید و برندی برایشان ایجاد کنید که آن را درک کنند و با آن ارتباط برقرار کنند. برندسازی به درک کامل شخصیت خریدار بستگی دارد. هنگام تعریف مشتری ایده‌آل‌ به سن، جنسیت، محل اقامت، درآمد و میزان تحصیلات او توجه کنید. اگر می‌خواهید شخصیت خریدار برندتان را دقیق‌تر تعیین کنید، به انگیزه‌ها، اهداف، نقاط آسیب‌پذیر، افراد اثرگذار بر او و وابستگی‌اش به برندتان هم توجه کنید.
تعیین مخاطب هدف، بر کل فرایند برندسازی به‌خصوص بر بازاریابی اثر مثبت می‌گذارد. قطعا دوست دارید افراد مناسبی از محتوای‌‌تان استفاده کنند، روی تبلیغ‌هایتان کلیک کنند و ایمیل‌هایتان را باز کنند.
تعیین مخاطب ایده‌آل برای کسب‌وکار از استراتژی‌‌های برندسازی دیجیتال حمایت می‌کند و اولین گام مهم در این فرایند است!
 

4. یک بیانیه ماموریت برند تدوین کنید

آیا تاکنون به ماموریت برندتان فکر کرده‌اید؟ درواقع، باید یک تعریف شفاف از مهم‌ترین موضوع شرکت‌تان ارائه کنید. این همان دلیل وجودی شرکت و دلیل بیدار شدن‌تان در هر صبح است. قبل از ایجاد برندی که مخاطبان هدف به آن اعتماد کنند، باید مشخص کنید که کسب‌وکارتان چه ارزش‌هایی برای دیگران ایجاد می‌کند. بیانیه ماموریت، دلیل وجودی سازمان و جنبه‌های مختلف استراتژی برندسازی خود را مشخص می‌کند. همه موارد از لوگوی برند تا شعار، لحن، پیام و شخصیت برند بازتابی از این ماموریت است.

5. ویژگی‌ها و مزایای مهم برندتان را مشخص کنید

همیشه برندهایی وجود دارند که به‌خاطر بودجه و منابع بیشتر بر صنعت‌شان حکمرانی کنند؛ اما محصولات، خدمات و مزایایی که شما ارائه می‌کنید، فقط به خودتان تعلق دارد. ایجاد یک برند فراموش‌نشدنی مستلزم ارائه چیزهایی است که دیگران ارائه نمی‌کنند. بر ویژگی‌ها و مزایایی تمرکز کنید که برند شرکت‌تان را منحصربه‌فرد می‌کند.
حالا که مخاطبان هدف‌ را دقیقا می‌شناسید، دلیلی برای آن‌ها بیاورید که به‌جای برند دیگران، برند شما را انتخاب کنند. یادتان باشد که فقط نباید فهرستی از ویژگی‌های محصول یا خدمت را در اختیار مشتری بگذارید؛ بلکه باید ارزش‌هایی به مشتریان ارائه دهید که زندگی‌شان را ارتقا ‌دهد؛ از جمله:
  • ارائه خدمات معتبرتر و شفاف‌تر به آن‌ها
  • تعیین روشی بهتر برای حمایت از بهره‌وری آن‌ها
  • کاهش هزینه‌هایشان با ارائه یک گزینه ارزان‌تر
  • ارائه راهکاری برای کاهش زمان انجام کارهای روزانه‌شان


6. لحنی منحصربه‌فرد برای برندتان تعیین کنید

لحن برندتان به ماموریت شرکت، مخاطبان و صنعت‌تان بستگی دارد. لحن برند، روش برقراری ارتباط با مشتریان و نحوه پاسخگویی آن‌ها است. لحن برند می‌تواند حرفه‌ای، دوستانه، خدمت‌محور، آمرانه، تکنیکی، تبلیغاتی، محاوره‌ای یا اطلاع‌رسان باشد که بر اساس ویژگی‌ها و احتمالات مختلفی شکل می‌گیرد.
در نهایت، باید لحنی برای برندتان تعیین کنید که معنی‌دار باشد و به گوش مشتریان هدف برسد. اگر لحن مناسب برندتان را پیدا کرده و به‌درستی از آن استفاده کنید، بیشترین شانس ارتباط با مصرف‌کنندگان را دارید. لحن برند به‌خصوص هنگام مقاله‌نویسی در وبلاگ یا گذاشتن پست در رسانه‌های اجتماعی بسیار مهم است. داشتن لحن ثابت کمک می‌کند که مخاطبان همه کانال‌‌های اجتماعی تصویر یکسانی از برندتان داشته باشند. دنبال‌کنندگان، خوانندگان یا اعضای سایت، هنگام استفاده از محتوای شما، انتظار لحن و شخصیت ثابتی از برندتان دارند.


7. شخصیت درخشانی به برندتان بدهید

مشتریان دنبال یک شرکت معمولی دیگر نیستند که همان چیزهای قدیمی را ارائه دهد؛ بلکه در جستجوی تجربه‌ای کاملا اختصاصی و مطابق با نیاز خود و تعاملات شخصی و واقعی هستند.
اگر می‌خواهید برندی منحصربه‌فرد بسازید،‌ سعی کنید شخصیت برندتان را در همه مراحل برندسازی برجسته کنید. در تماس با همه مشتریان به شخصیت برندتان وفادار باشید و مطابق آن رفتار کنید. ازجمله:
  • در گفتگوها از لحن محاوره‌ای استفاده کنید (از ضمایر من و تو استفاده کنید).
  • رویدادهای پشت‌پرده را با دیگران به‌اشتراک بگذارید.
  • داستان‌هایی درباره تجربیات واقعی تعریف کنید.
  • محصول و خدمت‌تان را با ظرافت و تیزهوشی معرفی کنید.
 

8. یک داستان برند و یک پیام برند داشته باشید

وقتی برندی را می‌سازید، با همان لحن مخصوص برند و به‌طور خلاصه خود را به مشتریان معرفی کنید. پیام‌تان هم باید به برندتان ربط داشته باشد و همان معنی را به مخاطب منتقل کند.
این بخش از فرایند برندسازی خیلی فراتر از لوگو و شعار است و باید جنبه‌های کلیدی زیر را توضیح دهد:
  • که هستید.
  • چه چیزی ارائه می‌دهید.
  • چرا مردم باید به شما اهمیت دهند.
تعریف داستان برند فرصت برقراری روابط انسانی با دیگران است و می‌تواند یک ارتباط احساسی مستقیم بین شما و مصرف‌کنندگان برقرار کند؛ یعنی مخاطب باید فورا زبانتان را درک کند و احساساتش برانگیخته شود. پس زبانی ساده و شفاف داشته باشید.

9. یک لوگو و شعار برای برندتان تعیین کنید

وقتی به ساخت برند فکر می‌کنید، احتمالا اولین چیزی که به ذهن‌تان می‌‌رسد، لوگوی برند است. برای طراحی خلاقانه لوگو به کمک نیاز دارید. هیجان‌انگیزترین و مهم‌ترین گام در فرایند برندسازی تعیین لوگو و شعار برند و شرکت‌ است. این لوگو روی همه چیزهایی که به کسب‌وکار شما مربوط است، به‌چشم می‌خورد و به هویت، کارت ویزیت‌ و شناسه تصویری شما تبدیل می‌شود. پس برای ایجاد یک لوگوی استثنایی، زمان و پول لازم را خرج کنید تا هویت تصویری کسب‌وکارتان تقویت شود.
آیا برای برندسازی کسب‌وکار به کمک نیاز دارید؟ اگر چنین است، با یک طراح حرفه‌ای یا یک موسسه برندسازی مجرب در حوزه طراحی لوگو و هویت‌سازی تماس بگیرید تا برندتان را درخشان و برجسته کند. مهارت آن‌ها یک نشان منحصربه‌فرد و همیشگی را به کسب‌وکارتان هدیه می‌کند.
همچنین یک طراح مجرب می‌تواند دستورالعملی برای برندتان مشخص کند تا هنگام استفاده‌های بعدی از این لوگو یا برای تعیین رنگ و فونت لوگو از آن استفاده کنید.

10. برندتان را در همه جنبه‌های کسب‌وکار لحاظ کنید

فرایند برندسازی هرگز متوقف نمی‌شود. برندتان باید قابل دیدن باشد و در همه چیزهایی که مشتری از شرکت شما می‌بیند، می‌خواند یا می‌شنود، حضور داشته باشد؛ مثلا اگر مشتری به دفتر یا فروشگاه شما آمد، تصویر برندتان باید در محیط و در همه تعاملات شخصی به‌چشم بخورد. مهر لوگو باید روی هر چیز ملموسی از کارت ویزیت تا آگهی‌ها، محصولات و بسته‌بندی‌ها وجود داشته باشد.
لوگوی شما باید در همه پلتفرم‌های دیجیتال یکسان دیده ‌شود. با استفاده از دستورالعمل طراحی برند، جلوه‌های بصری مثل رنگ، لوگو، فونت و تصاویر برند را در همه پلتفرم‌ها یکسان کنید.
وب‌سایت شما مهم‌ترین ابزار بازاریابی برندتان است. وقتی مشغول طراحی وب‌سایت هستید، لحن، پیام و شخصیت برندتان را در کل محتوای وب‌سایت لحاظ کنید. همه صفحات‌تان در شبکه‌‌های اجتماعی نیز باید همان جلوه‌های بصری و لحن برندتان را داشته باشند.
همچنین هرگز از ویدیوها غافل نشوید! ویدیو‌های یوتیوب و اینستاگرام، لایو و استوری اینستاگرام همگی پلتفرم‌هایی هستند که باید محتوای متناسب با لحن و شخصیت برندتان را در آن‌ها به اشتراک بگذارید. افرادی که محتوای خود را در قالب پادکست منتشر می‌کنند، باید همیشه یک تِم مشخص داشته باشند که از پیام، ارزش‌ و لحن برندشان حمایت کند.

عناصر برندینگ

برندینگ صحیح متضمن درک مفاهیمی تحت عنوان «عناصر برندینگ» (Branding Elements) است که در اینجا به آن‌ها اشاره می‌کنیم:
• نام برند: بخشی از برند که به آن هویت گفتاری می‌دهد؛ دقیقاً مانند اسم یک انسان.
• صفات برند (Brand Attributes): ویژگی‌ها و خصوصیات یک برند؛ ارزش‌های اصلی برند. به‌عنوان نمونه، برای اینکه یک برند قدرتمند باشد باید دارای ویژگی‌هایی مانند انسجام، جذابیت، اعتبار و ثبات باشد.
• تداعیات برند (Brand Association): تداعیات برند آن دسته از صفات برند است که با تصور برند به ذهن مشتری خطور می‌کند.
• هویت برند (Brand Identity): احساسی که سازمان نسبت به برند خود دارد. اساساً هویت برند دیدگاهی است که شرکت نسبت به برند خود دارد و می‌خواهد همان دیدگاه را در ذهن مخاطب ایجاد کند.
• تصویر برند (Brand Image): تصویر یا تصوری است که از برند در ذهن مشتریان وجود دارد؛ به عبارت دیگر، درک یا برداشت آن‌ها از برند است.
• شخصیت برند (Brand Personality): برندها هم به‌مانند انسان‌ها طرز رفتار و سخن گفتن خاص خودشان را دارند. اساساً شخصیت برند ویژگی‌های شخصیتی و انسانی برند است؛ مانند صداقت، تجمل گرایی، مهرورزی و موارد مشابه.
• صدای برند (Brand Voice): روش سخن گفتن برند با مشتریان خود. انسجام، استمرار و تمایزی که در صدا یا لحن برند وجود دارد باعث می‌شود که مشتری بتواند برای آن جایگاه خاصی در ذهن خود (در مقایسه با رقبا) در نظر بگیرد. صدای برند به برند شخصیت می‌دهد.
• جایگاه‌یابی برند (Brand Positioning): جایگاه برند در مقایسه با رقبا کجاست؟ جایگاه برند، موقعیت خاص برند در بازار یا ذهن مشتری است و در جایگاه‌یابی تلاش می‌کنیم تا جایگاه برند را تقویت کرده و تثبیت کنیم.
• تجربه برند (Brand Experience): تجربه مشتریان و مصرف کنندگان در هنگام جستجو، خرید یا استفاده از برند. تجربه برند مواردی مانند پاسخ‌ها و احساساتی که برند در تعاملات مشتری با خود به وی انتقال می‌دهد را در بر می‌گیرد.
• آگاهی از برند (Brand Awareness): میزان آشنایی مصرف کنندگان با برند.
• یادآوری برند (Brand Recall): یادآوری برند به معنای توانایی مشتریان برای به خاطر آوردن برند در هنگامی است که محصولات مرتبط با آن ذکر می‌شود. به‌عنوان مثال، هنگامی‌که از نوشابه صحبت می‌کنیم فوراً به یاد کوکاکولا می‌افتیم.
• شناخت برند (Brand Recognition): شناخت یا تشخیص برند، به توانایی مصرف‌کننده در شناسایی برند در موقعیتی اشاره دارد که درباره برند از وی سؤال می‌شود یا محصولات آن برند به او نشان داده می‌شود. به‌عنوان مثال، یک محصول به شما نشان داده می‌شود و از شما می‌پرسند که آیا آن را قبلاً دیده‌اید یا اسمش را به خاطر می‌آورید یا خیر.
• ارزش برند (Brand Value): منظور از ارزش برند، ارزشی است که ورا و ماورای محصولات ملموس خود دارد. به زبان ساده، مشتری برای دریافت محصول برند حاضر است که چه مقدار پول بیشتری بپردازد؟
‌ ارزش ویژه برند (Brand Equity): تأثیر برند در تصمیم مشتری برای خرید؛ ارزش ویژه برند مجموعه‌ای از نقاط قوت و ضعف مرتبط با برند است که به ارزش ارائه شده توسط یک محصول اضافه کرده یا از آن کم می‌کند. از طریق ارزش ویژه برند و به واسطه تداعیات، رویکرد و نظر مشتری نسبت به برند، کسب‌وکار تحت تأثیر قرار می‌گیرد. تخمین ارزش ویژه برند کار دشواری است.
• مدیریت برند (Brand Management): فرآیند مدیریت و مراقبت از برند.
فرهنگ برند (Brand Culture): نظریه‌ای مبنی بر اینکه عملکرد برند مانند یک فرهنگ است و ارزش‌ها، دستورالعمل‌ها و باید و نبایدهای خاص خودش را دارد.
• وعده برند (Brand Promise): منافع و تجربه‌ای که یک کسب‌وکار وعده تداعی آن با برند را می‌دهد.
• پیام برند (Brand Message): پیامی که به واسطه آن وعده برند بیان می‌شود.
• سفیر برند (Brand Ambassador): فرد یا گروهی که برای تجسم و جلوه دادن به برند به کار گرفته می‌شود.
• نقاط تماس برند و مشتری (Touch Points): منظور از نقاط تماس، موقعیت‌هایی است که برند و مشتری در آن با هم تعامل دارند.
• داستان برند (Brand Story): روایتی از تاریخچه برند به همراه اتفاقات و احساساتی که به برند شکل داده و توسط آن به وجود آمده است.
• شکاف یا لغزش برند (Brand gap): فاصله بین وعده‌های برند و عملی که در نهایت انجام می‌دهد.
• تعمیم برند یا بسط برند (Brand extension): فراتر رفتن برند از اصل خود و ورود به حیطه‌های جدیدتر؛ مانند گوگل که کار خود را به‌عنوان یک موتور جستجو آغاز کرد و در حال حاضر سرویس‌های متعددی، مانند ایمیل، سیستم عامل موبایل و تبلیغات را عرضه می‌کند.

انواع برندینگ

برندینگ انواع مختلفی دارد که از جمله مهم‌ترین آن‌ها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
• برندینگ اسمی (Name Brand Recognition): در این نوع از برندینگ، شرکت برای بازاریابی و فروش محصولاتش از قدرت نام برند خود استفاده می‌کند. معمولاً استفاده از این نوع برندینگ برای شرکت‌های مطرح و جاافتاده مناسب خواهد بود. در این روش شرکت مزبور می‌تواند از لوگو، شعار یا رنگ‌های خاص برند خود کمک بگیرد. به‌عنوان نمونه، شرکت‌هایی مانند کوکاکولا، اپل و مرسدس بنز محصولات خود را با تمرکز بر نام برند خود عرضه می‌کنند.
• برندینگ منفرد (Individual Branding): گاهی شرکت‌های بزرگ محصولاتی را عرضه می‌کنند که مستقل از شرکت مادر، برند خاص خودشان را دارند. به‌عنوان مثال، ماست سِوِن محصولی است که برندینگ آن تقریباً به‌صورت مجزا از شرکت تولیدکننده آن انجام شده است.
• برندینگ نگرشی (Attitude Branding): در برندینگ نگرشی، خود محصول در ماهیت و تجربه‌ای که رقم می‌زند محو می‌شود. به‌عنوان مثال، برند نایکی (Nike) در سال 2015 میلادی به‌عنوان یکی از ارزشمندترین برندهای ورزشی سال انتخاب شد. همین خبر باعث شد که این برند، فارغ از نوع و کیفیت محصولات خود با ورزش و کیفیت تداعی شود. برندینگ اپل نیز از نمونه‌های بارز این نوع از برندینگ محسوب می‌شود.
• برندینگ بدون برند (No-brand Branding): برندینگ بدون برند یک روش مینیمالیست و خاص است که معمولاً برای محصولات ساده‌ای انجام می‌شود که طراحی نسبتاً ثابتی دارند. در این روش مهم‌ترین مؤلفه در برندینگ سادگی است.
• توسعه برند (Brand Extension): برندینگ به وسیله توسعه برند هنگامی اتفاق می‌افتد که یک برند وارد یک بازار جدید می‌شود. به‌عنوان مثال، اگر یک شرکت تولیدکننده کفش ورزشی وارد حوزه تولید لباس ورزشی شود، به طور خودکار هویت برند خود را به محصولات جدیدش انتقال می‌دهد.
• برندینگ برندهای فروشگاهی: برندهای فروشگاهی یا لیبل شخصی (Private Labels) برندهایی هستند که معمولاً عرضه آن‌ها محدود به سوپرمارکت‌های خاص است (مثل ماست‌های خانگی). این برندها با عرضه محصولات ارزان‌تر و باکیفیت‌تر تلاش می‌کنند تا با تولیدکنندگان بزرگ رقابت کنند.
• برندینگ از طریق جمع سپاری (Crowdsourcing): در این روش برای شکل دادن به برند از مردم کمک گرفته می‌شود؛ لذا مشتریان فرصتی برای حضور در فرآیند نام‌گذاری برند پیدا می‌کنند و همین باعث جلب علاقه شخصی آن‌ها به محصول خواهد شد.
 

مؤلفه‌های مهم در برندینگ

پیش از هرگونه سرمایه‌گذاری بر روی برندینگ لازم است که از عوامل مهم و مؤثر بر برند و برندینگ آگاه باشید. از جمله مهم‌ترین عوامل مؤثر در برندینگ موفقیت‌آمیز می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
- هدف و نیت شرکت: هیچ بعید نیست که هدف برند خود را چیز ساده‌ای مانند تمایل به کسب درآمد یا موفق شدن در نظر بگیرید؛ اما شرکت‌های موفق در برندینگ نیروی محرکه‌ای دارند که از این موارد ساده و بدیهی فراتر می‌رود و باعث تمایز آن‌ها از رقبایشان می‌شود. 
- انسجام و یکپارچگی: پس از انتخاب هدف به‌عنوان نیروی محرکه شرکت باید بر اصول بنیادین خود تمرکز داشته باشید و همواره انسجام هویت برند خود را به نحوی حفظ کنید که از دید مخاطب آشنا به نظر برسد. توجه داشته باشید که آمار نشان می‌دهد که برندهایی که این اصل را رعایت می‌کنند 4 برابر در مبحث آگاهی از برند موفق‌تر هستند. برای ایجاد انسجام باید هر کاری که برای برندینگ انجام می‌دهید را ارزیابی کنید و از خودتان بپرسید که آیا با تصویری که می‌خواهید از برند خود ارائه کنید هماهنگی دارد یا خیر. به‌علاوه، با تدوین یک راهنما یا مجموعه‌ای از قواعد می‌توانید خط مشی خود را مشخص کنید.
-  ارتباط عاطفی: مشتریان در تصمیم‌گیری برای خرید بیشتر از آنکه منطقی باشند به عواطف و احساسات خود تکیه می‌کنند. توجه به عواطف عاملی است که برندینگ خوب را به برندینگ عالی تبدیل می‌کند. اگر بتوانید روشی برای ارتباط عمیق‌تر با مشتریان پیدا کنید، می‌توانید حجم و کیفیت تعاملات را افزایش دهید و به روابط پایدارتری شکل بدهید.
- توانمندسازی و کمک گرفتن از کارکنان: علیرغم نقش مهم مشتریان در برندینگ، کارکنان شرکت شما هم گروه دیگری هستند که غالباً نقش آن‌ها در این زمینه نادیده گرفته می‌شود. طبیعتاً اگر چندین نفر درباره یک شرکت سخن واحدی داشته باشند، اثر آن به‌مراتب از یک صدا بیشتر خواهد بود. به‌علاوه، آمار حاکی از آن است که کمک گرفتن از کارکنان شرکت می‌تواند تا 561 درصد دامنه دسترسی به پیام‌های برندینگ و بازاریابی را افزایش دهد؛ ضمن اینکه حمایت کارکنان به این معنی است که آن فرهنگ و ارزش‌هایی که داعیه آن‌ها را دارید عملاً در شرکت شما وجود دارد.


09177755652