فروش برند/۸ راه برای دستیابی به یک کسب و کار بلند مدت
رهبرانی که به موفقیتهای سازمانیافته و منحصر به فرد دست مییابند، افراد آینده نگری هستند که نسبت به کسب و کار، اهداف و موفقیتهای بلند مدت خود، متفاوت فکر میکنند. دید واقعگرایانه، نظم و سازش، کنترل و مدعی بودن از دیگر خصوصیات این افراد موفق میباشد.
فردی که یک کسب و کار را شروع میکند یا آن را رهبری مینماید، همواره رویای به امانت گذاشتن آن را به نسل بعد خود یا همکارش، در سر میپروراند.
اما تعداد کمی از این مدیران و کارآفرینان، در انتقال کسب و کار خود موفق عمل میکنند. اما چه چیزی باعث این اتفاق میشود!
هر ساله، تعداد بیشماری از کسب و کارها و موسسههای تجاری، شکست میخورند، از چرخه رقابت خارج میشوند و یا به رقیبانشان فروخته میشوند. چرا که بنیاگذاران، قادر نیستند کسب و کار خود را انتقال دهند. بنابراین، شریکان کار را به دست میگیرند.
مدیران و کارآفرینان موفقی که کسب و کارهای طولانی مدت و سازمان یافتهای داشتهاند، به هشت تمرین کارآمد اشاره میکنند.
راهحلهایی که توسط این افراد موفق به اشتراک گذاشته شده است، همواره آنها را به دستیابی به موفقیتهای بلند مدت، راهنمایی میکند.
این مدیران موفق و مقتدر، نسب به افراد شکستخورده و ناامید، بسیار متفاوت فکر میکنند و مهمتر اینکه، آنان متفاوت عمل میکنند و کسب و کار خود را منحصر به فرد، رهبری میکنند.
۱- به تنظیم برنامههای مداوم با دیدی واقعگرایانه متعهد شوید:
مدیران اجرایی و کارآفرینان موفق، برای یک کسب و کار پر سود، یک برنامهی مداوم را پایهگذاری میکنند. آنان این کار را نه تنها در زمان راهاندازی بیزینس خود، بلکه در تمام مسیر انجام میدهند.
آنها، ورای کسب و کار ابتدایی عمل میکنند. این مدیران برای پیشرفت برنامهریزی شده جلو میروند. آنان این کار را از طریق فرصتهای تازه بهدست آمده، انجام میدهند. این افراد همواره بهدنبال ایدههای تازه، در جهت بهبود عملکرد و افزایش سوددهی میباشند.
این افراد، عادت دارند که همیشه برنامههایشان را با نظم و ترتیب خاص یادداشت و مرور کنند و آنها را با دستیاران و مشاوران خود، به اشتراک بگذارند.
این مدیران مدبر، از این موضوع آگاهند که، برنامههای منسجم و مداوم برای آینده، با هدف انتقال کسب وکار به آیندگان، موجب میشود تا بر روی حرکت رو به رشد خود تمرکز کنند، بدون اندکی درنگ.
این تاجران موفق، همواره کارها و تغییراتی که لازم است انجام شود را ارزیابی میکنند. آنها این کار را بهطور مداوم و با رعایت مقررات انجام میدهند.
۲- برای آینده، یک دید واقعگرایانه کشف کنید:
تاجران موفقی که سالهای سال به کار بیزینس مشغول هستند، دیدشان را براساس تواناییهایی که کسب کردهاند، هماهنگ میکنند.
استراتژی آنان این است که، پله پله حرکت میکنند. پس از دست یافتن به یک موفقیت، برای کسب پیروزی دیگر، تلاش میکنند. آنان در این اندیشه نیستند که راه هزار ساله را یک شبه طی کنند. آنان فراتر از توانایی و ظرفیت خودشان، حرکتی نمیکنند که منجر به شکست شود.
افرادی که دید واقعگرایانهای نسبت به خودشان ندارند، موفقیتهایشان را به خطر میاندازند. آینده و کسب و کار برای این افراد، یعنی همه چیز. چرا که آنان قبل از اینکه پول، استعداد و تواناییهایشان به درجات بالاتری برسد، به موفقیتی دست یافتند که لایق آن نبودهاند.
مدیران پرطاقت، بهطور فعال و موثر نقل و انتقالات را مدیریت میکنند و از تواناییهای سطح بالای خود استفاده میکنند تا با نیازهای آیندهشان هماهنگ باشند.
موفقیتهایی که این افراد کسب میکنند، بر اساس یک شالودهی پرطاقت و شکست ناپذیر است. آنها بر اساس واقعیتها برنامهریزی میکنند نه بر پایهی رویا و خیال. به همین جهت این مدیران، به موفقیتهای با دوام و شکست ناپذیر دست مییابند.
۳- از روشهای سازمان یافته با هدف توسعهی کسب و کار و مهارتهای اجرایی خود استفاده کنید:
مدیرانی که صاحب کسب و کارهای طولانی مدت هستند، میدانند که تجربه امر بسیار مهم و اساسی میباشد.
این افراد نه تنها در تجربههای عملی و فنی، خبره هستند بلکه قادرند با چالشهایی که هر روز با آن مواجه میشوند، مانند یک متخصص به رهبری و مدیریت بپردازند، بدون اینکه نیاز باشد کسی آنها راهنمایی کند.
این رهبران باتجربه، متوجه شدهاند که باید استعدادهای خود را بهطور مستمر پرورش دهند تا بتوانند استراتژیهای جدیدی را بسازند و آنها را مدیریت کنند.
افرادی که به موفقیتهای بادوام دست مییابند، همواره در تلاش هستند تا تواناییهایشان را بهبود و توسعه بخشند. آنها با هدف گسترش منابع و افزایش فرصتها این کار را انجام میدهند. به این ترتیب، کسب و کار آنها تبدیل به یک تجارت شایسته میشود.
این مدیران موفق و با تجربه، مطالعه میکنند و در تلاش هستند که اطلاعات خود را ارتقا دهند. آنها مشاوران حرفهای و متخصص استخدام میکنند تا نیرو و توان بیزینس خود را تقویت کنند.
۴- مدیریتهای مالی دقیق و استوار را بهکار گیرید:
مدیریت مالی منظم، یکی از اساسیترین و مهمترین کارهایی است که برای یک بیزینس بلند مدت و موفق نیاز است.
امروزه، فقط تعداد کمی از تاجران، موفق شدهاند تا پول نقد در جریان کسب و کارشان را با رعایت نظم و مقررات مدیریت کنند. این افراد، در شرایط بحرانی، عجولانه تصمیمگیری میکنند و اموال خود را حراج میکنند.
تعداد زیادی از کاسبان، پول و سرمایهشان را در کسب و کارهای پر زرق و ورق خرج میکنند. آنها بهدنبال این هستند که مردم را تحت تاثیر قرار بدهند.
این افراد هرگز خودشان را برای آینده و آنچه که اتفاق خواهد افتاد، آماده نمیکنند. این افرادِ بدون برنامه همیشه بر روی زندگی کردن در لحظه، تمرکز میکنند.
برخی از این افراد، از روی بیاطلاعی به جای بنا کردن تعهد بر اساس واقعیت، تصمیمات غیرعاقلانهای میگیرند که باعث ایجاد بحرانهای مالی میشود.
مدیران موفقی که کسب و کارهای طولانیمدت داشتهاند، همیشه بر روی ساختن ارزشهای خالص تمرکز میکنند. آنها این کار را از طریق مدیریت مالی منظم انجام میدهند و بر روی هزینههای خود بسیار سفت و سخت کنترل دارند.
۵- خودتان را با شرایط وفق دهید:
بازار همیشه در حال تغییر است و تکنولوژی در حال پیشرفت. تاجران و کاسبانی که به موفقیت دست یافتهاند و کسب و کارهای طولانیمدت داشتهاند، خودشان را با شرایط پیش آمده وفق میدهند. آنها میدانند که تغییرات لازمه موفقیت است.
این مدیران موفق و خبره، بر روی مردم و تکنولوژی سرمایهگذاری میکنند و از این طریق سود و بهرهوری بیزینسشان را افزایش میدهند.
این افراد همیشه پیشقدمتر از رقیبان خود هستند. آنها تنها در صورت لزوم، به مسائل پیش آمده پاسخ میدهند و واکنشهای خود را کنترل میکنند.
آنها قادرند از طریق سازگاری مداوم، روند رو به رشد خود را حفظ کنند و ارزشهای بلندمدتی که باعث دگرگونی کسب و کارشان میشود را ارتقا دهند.
تاجران سرسختی که کسب و کارهای طولانیمدت را رهبری میکنند، همواره با نگاهی روشن به آینده، بهدنبال ابزار، منابع، ایدهها و تکنولوژیهای جدید هستند تا از این طریق موفقیتهای برنامهریزیشدهشان را تقویت کنند.
۶- با سرمایههای اولیه، یک کسب و کار حقیقی راه بیندازید: در گذر دههها، کسب و کارها و تشکیلات زیادی بهوجود آمدهاند و سپس از بین رفتهاند.
برخی کامیاب شدند و همچون ستارهای درخشیدند. اما بیشتر آنها با شکست مواجه شدند. کمبود سرمایه، اولین دلیل برای شکست این کسب و کارها محسوب میشود.
کسب و کارهای پایدار از سرمایهی اولیه برخوردار هستند. تاجران موفق، به وعده وعیدهایی که دادهاند، عمل میکنند و سعی بر این دارند که، انتظارات دیگران را برآورده کنند.
خریداران، فروشندگان و کارکنان، آنها را افرادی قابل اعتماد میدانند و روی آنها حساب باز میکنند. این شرکتها همواره هماهنگی بین کیفیت محصولات و خدمات قابل اعتماد را نشان میدهند.
یک سابقهی بلند بالا و درخشان، نشاندهندهی موفقیت یک موسسه است. شرکتهای تجاری که سالهاست مشغول فعالیت هستند، با اعتباری که در طی سالها کسب کردهاند، همیشه قابل اعتماد مردم میباشند.
۷- پیشرفت و ترقیتان را کنترل کنید:
بیزینسهای موفقی که در طول زمانها، نجات یافتهاند، صاحبان بادقتی داشتهاند که آگاهانه، پیشرفت کسب و کارشان را مدیریت میکردند.
مدیران تجاری که بر روی پیشرفت و ترقی تمرکز میکنند، میبایست از وجود سرمایه،پرسنل و تجهیزات کافی، اطمینان حاصل نمایند تا بتوانند پاسخگوی نیازها باشند.
افرادی که قدمهای کوتاهتر و محتاطانهتری بهسوی پیشرفت برمیدارند، اکثرا، در مدیریت هزینهها بهتر عمل میکنند.
کسب و کارهایی که جهتدار و بهآرامی رشد میکنند، میتوانند حتی نسبت به موسسههای پیشرفته پول بیشتری به دست آورند و استرس کمتری متحمل شوند.
مدیران تجاری که به موفقیت دست یافتهاند، همواره در معرض وسوسههایی هستند که آنها را ترغیب میکند که ریسک کنند و از منطقه امن خود خارج شوند؛ اما آنها قادرند بهطور موثر این وسوسهها را مدیریت کنند.
این مدیران، همواره مشتاق باقی میمانند و از طریق دستیابی به موفقیتهای مالی پایدار، سرعت پیشرفتشان را کنترل میکنند.
۸- انگیزهتان را حفظ کنید:
با انگیزه ماندن در هر کسب و کاری امری سخت محسوب میشود. لازم است بدانید، برای دستیابی به موفقیت میبایست از ابتدا تا پایان مشتاقانه عمل کنید.
بیشتر مردم وقتی که یک فعالیت جدیدی را آغاز میکنند، با گذر زمان دچار عادت و روتین میشوند و ممکن است دیگر اشتیاق روز اول را نداشته باشند. شرایط، زمانی وخیمتر میشود که فرد دیگر نتواند با استرس آن کار کنار بیاید.
خستگی و بیحوصلگی، خطرناکترین دشمن یک مدیر اقتصادی است. مدیران شکیبا و سرسخت، همواره خودشان و کارکنانشان را تشویق میکنند. آنها این کار را از طریق پیدا کردن فرصتهای جدید با هدف برطرف کردن نیاز مشتریان انجام میدهند.
این فضای انگیزهبخش، باعث میشود که بستری برای نوآوری، تغییر و موفقیتهای پیوسته بهوجود آید و درآمد، بازده، رضایت مشتری و کارکنان افزایش پیدا کند.