برند فروشی،استوری اینستاگرام برای برندمان
آیا تا به حال احساس ترس از عدم حضور دوستان و آشنایان در مهمانی تان را داشته اید؟ در صورت تجربه این حادثه تلخ به خوبی با عدم تاثیرگذاری محتوای دیجیتال بر روی مخاطب آشنایی خواهید داشت. امروزه شبکه های اجتماعی بدل به یکی از مهم ترین بخش های زندگی ما شده است. برندها نیز برای استفاده بهینه از فرصت پیش آمده فعالیت قابل توجهی در پلتفرم های اجتماعی مختلف دارند.
اینستاگرام به عنوان یکی از محبوب ترین شبکه های اجتماعی هدف ویژه بسیاری از کسب وکارهاست. با این حال اغلب برندهای فعال در اینستاگرام در زمینه تاثیرگذاری بر روی مخاطب دچار مشکل هستند. یکی از نقاط ضعف اساسی برندها ناتوانی در خلق استوری های جذاب برای مخاطب هدف است.
چالش اصلی پیش روی برندها در زمینه تولید استوری میزان بازدید نیست. در حقیقت بسیاری از برندها بازدیدهای بسیار بالایی در استوری دریافت می کنند. با این حال تاثیرگذاری مورد انتظار و ترغیب مخاطب به سوی عملی خاص اتفاق نمی افتد. به راستی چرا کمتر کسی علاقه مند به پیگیری بیشتر استوری برندهاست؟
بدون تردید کاربران بسیار زیادی در شبکه های اجتماعی فعالیت دارند. عدم واکنش آنها در برابر استوری برندها نیز ناشی از یک قاعده کلی نیست. به هر حال ما نسبت به استوری های دوستان مان واکنش های زیادی نشان می دهیم. قصد من در اینجا توهین به برند شما نیست. ساختار برند شما بدون تردید تاثیر چندانی بر روی کیفیت استوری ها ندارد. ایراد اصلی در اینجا نحوه ایده پردازی و خلق استوری است. خوشبختانه راهکارهای بسیار زیادی برای غلبه بر چالش های موجود در زمینه کاهش تاثیرگذاری استوری ها وجود دارد. در این مقاله هدف اصلی من بررسی هفت دلیل عدم تاثیرگذاری استوری ها و راهکارهای ساده برای جبران آن است.
۱- وقتی محتوای مان بیش از اندازه مودبانه است
با توجه به توسعه عجیب و غریب اینستاگرام، اکنون صفحه نخست بسیاری از کاربران پر از پست های مختلف است. به همین دلیل بخش استوری برای انتقال سریع محتوا و پیام های کوتاه وارد عرصه شده است. بسیاری از کاربران به هنگام مشاهده استوری ها انتظار محتوای ساده و بدون پیچیدگی دارند.
تیم بازاریابی Hootsuite در بررسی های خود به نکته جالبی دست یافته است. بر این اساس ویدئوهای دم دستی که به وسیله افراد و بدون جلوه های ویژه تهیه می شود، تاثیرگذاری به مراتب بیشتری در مقایسه با ویدئوهای گرافیکی دارد. به این ترتیب کاربران تمایل بیشتری به واکنش در برابر ویدئوهای به اصطلاح طبیعی دارند.
به طور مشابه، برندهایی نظیر گاردین طی تحقیقات شان تاثیرگذاری بیشتر ویدئوهای واقع گرا در برابر نسخه های دارای ویرایش های سنگین کشف کرده اند.
حتی اگر شما در اینستاگرام مشغول فعالیت تبلیغاتی هستید، نباید ویدئوهای خود را بیش از اندازه شبیه تبلیغات رایج کنید. منظور من از تبلیغات رایج آن دسته از ویدئوهای دارای ویرایش های سنگین و جلوه های ویژه متعدد است. رمز موفقیت در اینستاگرام تولید استوری های ساده است.
بدون تردید مزیت های زیادی در حفظ سادگی استوری های وجود دارد. به عنوان مثال، این کار فرصت بیشتری به ما برای آزمایش های مختلف می دهد. همانطور که استوری بدل به فرمت غالب در اینستاگرام می شود، تیم فنی پلتفرم مشغول افزودن جزییات و امکانات بیشتر به آن است. افزودن استیکرهای مختلف، گیف ها و فیلترهای گوناگون کمک فراوانی به کاربران در راستای تولید استوری های زیباتر می کند. شکی نیست که با افزایش امکانات ویرایشی داخلی اینستاگرام نیاز کاربران به استفاده از نرم افزارهای جانبی کاهش می یابد. به عنوان یک برند تمرکز اصلی ما باید حفظ سادگی استوری های مان در عین استفاده مطلوب از امکانات تازه اش باشد.
اگر شما به دنبال ایده های جالب برای الگوبرداری هستید، اکانت اینستاگرام Bon Appetit به طور مداوم در حال به اشتراک گذاری محتوای جذاب است. نکته جالب درخصوص استوری های این اکانت ظاهر جذاب و بدون آلایش است. به این ترتیب کاربران با نمایی از زندگی واقعی مواجه هستند.
آیا در قاعده ساخت استوری های ساده استثنایی هم وجود دارد؟ اگر هویت اصلی برند شما دارای نمایی بسیار رسمی است، به طور مشابه استوری های تان نیز باید رسمی باشد. به عنوان مثال، استوری های اکانت رسمی مجله نیویورکر دارای همان حس و حال مقالات مجله شان است. به این ترتیب تفاوتی میان محتوای مجله آنها با استوری های شان نیست.
۲- شاید هم شما بیش از اندازه خودمانی هستید
شاید این بخش در تضاد شدیدی با توصیه قبلی به نظر برسد. با این حال با اندکی توجه بیشتر به خوبی منظور من را متوجه خواهید شد. رفتار خودمانی با مخاطب هدف یکی از کلیدهای موفقیت در استفاده تجاری از اینستاگرام است. با این حال تفاوت معناداری میان رفتار دوستانه و توهین آمیز وجود دارد. درست مانند زمانی که دوستان مان از ما می خواهند که در مصاحبه کاری خودمان باشیم. بدون تردید در چنین زمان هایی منظور دوستان ما حضور در مصاحبه کاری با لباس راحتی خانه نیست.
به عنوان یک برند داشتن هویت واضح بصری برای کسب وکارمان ضروری است. دلیل آن نیز کمک به شناخت بهتر مخاطب های جدید از ماهیت کسب وکارمان و همراه ساده تر با سایر مخاطب های قدیمی خواهد بود. کاربران شبکه های اجتماعی فقط چند ثانیه به محتوای برندها فرصت اثبات خودشان را می دهند. در صورت عدم موفقیت برند ما در جلب نظر مخاطب، آنها به سرعت سراغ استوری بعدی می روند. در این میان کاربران به برندها فرصتی بیش از سه ثانیه نخواهند داد.
برخی از برندها استوری های اینستاگرامی شان را در لحظه ثبت می کنند. به عنوان مثال، در یک همایش مهم استوری برند ما در همان لحظه ضبط ویدئو از سخنرانی دبیر جلسه بارگذاری می شود. در مورد چنین اقدام هایی رعایت یک نکته ضروری است: پیش از بارگذاری محتوای مورد نظر یک بازبینی کلی انجام دهید. به این ترتیب بخش های اضافه محتوا باید حذف شود. ما زمان اضافی در تعامل با مخاطب نداریم. به همین دلیل باید نهایت صرفه جویی را انجام داد. همچنین گاهی اوقات به دلیل شلوغی محیط اطراف ما متوجه بارگذاری یک ویدئو یا تصویر بی کیفیت نمی شویم. درست به همین خاطر بازرسی محتوا پیش از انتشار استوری ضروری به نظر می رسد.
بدون تردید داشتن یک تیم گرافیک حرفه ای کمک زیادی به برندها برای تولید محتوای بصری جذاب تر می کند. تمام برندهای بزرگ دنیا تیم های ویژه ای برای تولید محتوای بصری در اختیار دارند. اگرچه این امر برای برندهای کوچک بسیار دشوار است. به هر حال بودجه محدود این برندها اجازه چنین فعالیت های جانبی را نمی دهد. برندهای کوچک با استفاده از مطالب آموزشی فراوان در سطح اینترنت و رعایت تکنیک بازبینی محتوا پیش از انتشار توانایی بهبود کیفیت کلی استوری های اینستاگرام شان را دارند.
به عنوان توصیه پایانی، همیشه با نگاه انتقادی به استوری های خود نگاه کنید. این کار به شما فرصت اصلاح برخی از ایرادهای ریز محتوای تان را خواهد داد.
۳- ناکامی در ترغیب صحیح مخاطب به سوی عملی خاص
خب، تا اینجای کار بحث های مهمی را با هم مورد بررسی قرار داده ایم، بنابراین اکنون محتوای استوری ما باید از مرحله بازبینی نهایی نیز عبور کرده باشد. اعتماد به نفس ما پیرامون رعایت فاصله منطقی میان رفتار خودمانی و توهین آمیز هم در سطح بالایی قرار دارد. با این حال هنوز هم مخاطب واکنش مطلوب را نشان نمی دهد. این حادثه مثل آب سردی تمام وجودمان را بی حس می کند.
شاید در اینجا برند ما با یک مشکل رایج دیگر دست و پنجه نرم می کند: پیام استوری مان در راستای ترغیب مخاطب به سوی انجام عملی خاص به اندازه کافی روشن نیست.
بدون داشتن پیامی واضح برای ترغیب مخاطب به سوی عملی خاص، مخاطب ما به احتمال زیاد بدون آگاهی از هدف اصلی استوری مان از آن عبور خواهد کرد. در حقیقت اینجا ایراد اصلی از برند ماست.
اکنون اینستاگرام به اکانت های دارای بیش از ۱۰ هزار فالوور امکان افزودن لینک به استوری را می دهد. به این ترتیب کاربران با کشیدن صفحه به سمت بالا به لینک جانبی هدایت می شوند. در ذیل استوری های دارای لینک عبارت «برای مشاهده بیشتر بکشید» درج شده است. بدون تردید چنین عبارتی برای ترغیب مخاطب به مشاهده لینک جانبی ما کافی نیست. اصلا صفحه را برای چه به بالا بکشیم؟ چه چیز عجیبی در آنجا منتظر ماست؟ بدون ارائه اندکی اطلاعات در مورد لینک جانبی هرگز واکنش مورد انتظار از کاربران را دریافت نخواهیم کرد.
وقتی صحبت از ترغیب مخاطب به سوی عملی خاص می شود، بیان منظورمان به صورت سربسته هیچ مزیتی به حساب نمی آید. در حقیقت وقتی قصد ترغیب مخاطب را داریم، باید پیام خود را به صورت کاملا واضح بیان کنیم. به این ترتیب مخاطب به محض مشاهده مطلب، بدون نیاز به تامل بیشتر، منظور شما را متوجه می شود. در صورت پیروی از این الگو شانس شما برای دریافت واکنش مورد انتظار از مخاطب بیشتر خواهد شد.
استفاده قابلیت لینک جانبی در اینستاگرام فقط برای توضیح بیشتر مناسب است، بنابراین در استوری مان باید حداقل اندکی از بحث را باز نماییم. در غیر این صورت انتظار مراجعه به لینک جانبی از سوی کاربران بیش از اندازه ایده آل خواهد بود.
یکی دیگر از مشکلات استفاده از لینک جانبی در اینستاگرام عدم توجه مخاطب به آن است. این امر به دلیل نگاه سریع مخاطب به بخش استوری ها روی می دهد. به این ترتیب کاربران فقط نگاهی کوتاه به استوری ها می اندازند. در این بین برای جلب نظر کاربران به لینک جانبی برندمان باید از متن بزرگ تری نسبت به حالت پیش فرض اینستاگرام استفاده کنیم. یکی از راهکارهای مناسب در این میان استفاده از گیف های متنوع اینستاگرام است. به این ترتیب می توان توجه مخاطب را به کشیدن صفحه و مشاهده لینک جانبی مان جلب کنیم. به منظور این کار فقط باید عبارت «Swipe Up» را در بخش گیف اینستاگرام جست وجو کنیم. بدون تردید ایده های خلاقانه این بخش شما را غافلگیر خواهد کرد.
۴-وقتی صفحه اصلی مان به اندازه کافی جذاب نیست
ترغیب به مخاطب به سوی عملی خاص اهمیت بالایی دارد. با این حال چنین بخشی به معنای پایان کار نیست. صفحه اصلی ما یا هر آنچه در لینک جانبی آماده عرضه به مخاطب است، مهم ترین بخش کار هر برندی خواهد بود. صفحه اصلی لینک ما توانایی تاثیرگذاری بالایی بر روی مخاطب دارد. به هر حال مخاطبی که به سراغ این لینک می آید، انتظارات بالایی خواهد داشت.
یکی از دلایل اصلی ترک سریع صفحه لینک جانبی از سوی کاربران عدم انطباق آن با استوری مورد نظر است. به این ترتیب مخاطب با محتوایی کاملا عکس انتظارات اش مواجه می شود. کلید موفقیت برندها در اینجا همپوشانی پیام هاست. به همین خاطر باید از هماهنگی میان استوری و پیام برندمان در لینک جانبی اطمینان حاصل کنیم.
ظاهر و احساس نهفته در صفحه لینک جانبی ما نیز دارای اهمیت بالایی است. ظاهر صفحه مورد نظر باید هماهنگ با هدف اصلی ما باشد. امکان ترغیب مخاطب به خرید محصولات با طراحی صفحات بی کیفیت وجود ندارد. در اینجا مفهوم احساس اندکی پیچیده است. هر محتوایی در دنیای آنلاین نوع خاصی از احساس را به مخاطب منتقل می کند. برندها برای موفقیت در زمینه تاثیرگذاری بر روی مخاطب باید در پی تاثیرگذاری از طریق بهره گیری از احساسات مناسب باشند.
برند تولید روغن ویتروی یکی از مثال های موفق در زمینه ایجاد هماهنگی میان استوری ها و صفحات لینک های جانبی است. به این ترتیب در لینک های جانبی این برند دقیقا همان چیزی که مورد انتظار کاربران است، به نمایش در می آید.
۵-دشواری یافتن جزییات مهم
همه ما از اهمیت کیفیت آثار در بخش استوری اینستاگرام آگاهی داریم. اگر استوری ما ظاهر نامناسب یا کسل کننده ای داشته باشد، مخاطب به سرعت از آن عبور می کند. نکته مهم در این میان امکان شکست محتواهای برتر در صورت عدم توجه به جزئیات است. همه ما جزئیات را دوست داریم. به عنوان یک برند پرداختن به جزئیات بیانگر میزان اهمیت مخاطب در نگاه ماست. بدون تردید اگر دستیابی به جزئیات تاثیرگذار بر روی مخاطب آسان بود، تمام برندها در زمینه بازاریابی و تبلیغات اینستاگرامی کامیاب می شدند. با این حال حقیقت از دشواری دستیابی به جزئیات تاثیرگذار حکایت دارد.
گاهی اوقات حتی کاربران علاقه مند به برند ما نیز در زمینه فهم هدف اصلی ما دچار سردرگمی می شوند. آیا منظور اصلی این استوری توسعه محصولی خاص، پست وبلاگی یا حتی نمایش ویدئویی طولانی تر در لینک جانبی است؟ در اینجا کاربرد جزئیات دقیق اهمیت پیدا می کند. یکی از فرصت های عالی برای برندها استفاده از جزئیات برای انتقال اهداف است. به این ترتیب مخاطب انتظار درستی از لینک جانبی ما خواهد داشت.
یکی از برندهای موفق در زمینه انتقال جزئیات به مخاطب استارتاپ اِندی است. این برند در زمینه فروش آنلاین انواع گل فعالیت دارد. آنها در مناسبت های مختلف استوری های دقیقی پیرامون گل های مناسب خلق می کنند. به این ترتیب کاربران اطلاع کاملی از انواع گل های مناسب برای آن مناسبت پیدا می کنند.
اگر یک استوری مجزا را در نظر بگیریم، فهم هدف آن بسیار دشوار خواهد بود. به همین دلیل اغلب برندها از چند استوری در کنار هم استفاده می کنند. کلید موفقیت در این بخش هدف گذاری مناسب است. به این ترتیب ما برنامه منسجمی برای هر استوری خواهیم داشت. متاسفانه برخی از برندها در عین استفاده از چندین استوری پشت سر هم در بیان منظور اصلی شان ناموفق عمل می کنند. به این ترتیب روزانه شمار قابل توجهی از مخاطب های خود را از دست می دهند.
موفقیت در زمینه ترغیب مخاطب به مشاهده لینک جانبی در استوری کار چندان دشواری نیست. فقط باید برنامه ای دقیق در اختیار داشت. در غیر این صورت زمان و انرژی زیادی از ما در فرآیند یافتن مسیر درست تلف می شود. یکی از بهترین راهکارها برای ترغیب مخاطب استفاده از کلیدواژه های بسیار مهم در قالبی جذاب است. به عنوان مثال، در صورت راه اندازی کمپینی برای فروش ویژه محصولات از عبارت «فروش ویژه» در قالب فونتی بزرگ و کشیده استفاده کنید. ترکیب رنگ های گرم نظیر قرمز و زرد نیز کمک فراوانی به جذابیت هرچه بیشتر استوری مان خواهد کرد. اگر فروش شما دارای محدودیت است، ذکر آن در استوری اهمیت دارد. عبارتی نظیر «فروش ویژه فقط برای یک روز» نظر هر مخاطبی را به خود جلب خواهد کرد.
اگر محتوای استوری ما در قالب ویدئو است، نباید بیش از اندازه بر روی عنصر صدا تاکید کرد. بسیاری از کاربران اینستاگرام بخش استوری را بدون صدا مشاهده می کنند. به این ترتیب در عمل صدای ویدئو ما تاثیرگذار ظاهر نخواهد شد. براساس آخرین آمارهای موسسه Social Media Week اکنون ۷۰درصد از کاربران بخش استوری را با صدای بلند مشاهده می کنند. با این حال هنوز هم ۳۰درصد کلیدی از کاربران اعتقادی به المان صدا در بخش استوری ندارند. نتیجه اینکه استفاده از صدا در ویدئوها یک ریسک بسیار بزرگ محسوب می شود. جایگزین مناسب صدا در استوری های ویدئویی متن است. به این ترتیب پیام ما به تمام مخاطب های هدف خواهد رسید.
۶-ارائه اطلاعات بیش از حد همیشه دردسرآفرین است
هدف اصلی هر برندی در خلق استوری های جذاب تاثیرگذاری بر روی مخاطب و ترغیب وی به سوی نوع خاصی از عمل است. به این ترتیب ما باید در زمینه انتخاب اطلاعات و ارائه آن به مخاطب با وسواس خاصی عمل کنیم. اشتباه هولناک بسیاری از برندها در اینجا تلاش برای فراهم سازی حجم وسیعی از اطلاعات است. به این ترتیب مخاطب در عمل میان خیل عظیمی از داده ها گم می شود.
همه ما از مشاهده بخش استوری یک اکانت با شمار بالایی از صفحات دچار وحشت می شویم. به راستی یک فرد یا برند در کمتر از ۲۴ ساعت چقدر اطلاعات برای ما آماده کرده است؟ برخی از برندها روزانه بیش از ۲۰ استوری در اینستاگرام بارگذاری می کنند. حتی کاربران بسیار وفادار این برندها نیز بیش از سه یا حداکثر چهار استوری نخست را مشاهده نخواهد کرد. به این ترتیب حجم وسیعی از استوری های برندها بدون دریافت بازدید مورد انتظار ناپدید خواهد شد.
یک مثال مناسب در مورد ارائه شمار مناسب استوری به مخاطب مربوط به ارائه پایان نامه در دانشگاه است. به عنوان یک دانشجو ما فرصت کافی برای بیان تمام جزئیات و حجم بالای اطلاعات را نداریم. به این ترتیب باید دست به انتخابی دشوار و البته اساسی بزنیم. متن سخنرانی ما در همایش پایان نامه فقط شامل اطلاعات بسیار مهم است. دقیقا همین اطلاعات مهم نیز سرنوشت کار را مشخص خواهد کرد. در دنیای شبکه های اجتماعی نیز شرایط به همین گونه است. حجم بسیار زیاد اطلاعات در بخش استوری قابل انتقال نیست. البته این امر به معنای بارگذاری اطلاعات کم اهمیت نیز نخواهد بود. انتخاب اطلاعات مهم (گلچین آنها) نقش مهمی در خلق استوری های جذاب دارد.
بدون تردید هیچ فردی بدون ویرایش نهایی مطلبش اقدام به بارگذاری آن در سایت نمی کند. در مورد استوری اینستاگرام نیز باید فلسفه مشابهی در دستور کار قرار داد. یک برند موفق همیشه استوری های خود را پیش از رسیدن موعد مقرر با برنامه ریزی دقیق آماده می کند. به این ترتیب در زمان مناسب فقط بارگذاری استوری ها صورت می پذیرد. در این فاصله زمانی هم فرصت کافی برای اعمال تغییرات جزئی در استوری مورد نظر وجود خواهد داشت.
به راستی چه مقدار اطلاعات تحت عنوان «بسیار زیاد» طبقه بندی می شود؟ متاسفانه پاسخ واحدی وجود ندارد. بسته به نوع کسب وکار ما دامنه تعیین سنخ اطلاعات زیادی متفاوت است. در حقیقت همه چیز به نوع کسب وکار ما بستگی دارد. برای برخی از کسب وکارها یک استوری در روز کافی به نظر می رسد. با این حال برخی دیگر از کسب وکارها (به ویژه برندهای مطرح در حوزه های ورزشی) روزانه تا پنج استوری را هم تجربه می کنند.
اگر شما تصاویر جذابی برای مخاطب آماده کرده اید، شانس موفقیت تان بسیار بالا خواهد بود. در مورد ویدئو بحث اندکی دشوارتر است. به هر حال فقط طرفدارهای پر و پا قرص یک برند ویدئویی ۱۵ ثانیه ای را مشاهده خواهند کرد.
۷-وقتی فهم درستی از مخاطب هدف مان نداریم
شاید شما در زمینه استفاده بهینه از توصیه های قبلی مهارت بالایی از خود نشان دهید، با این حال همچنان آمار واکنش کاربران به استوری های تان نامطلوب باشد. به این ترتیب به آخرین نکته مهم این مقاله می رسیم: شاید ما در حال تولید محتوای بسیار عالی برای مخاطب اشتباه هستیم. به عبارت دیگر، حتی بهترین نوع محتوا نیز در دست مخاطبی با سلیقه متفاوت کم ارزش ارزیابی می شود. به طور معمول برندها اشتباه مشترکی را در این زمینه انجام می دهند. بدون تردید هدف اصلی ما از تولید محتوا باید حرکت در راستای سلیقه مخاطب هدف باشد. با این حال برخی از برندها به جای مخاطب برای خود محتوا تولید می کنند. به این ترتیب مخاطب هیچ واکنشی در برابر محتوای ارائه شده نشان نمی دهد.
اگر مخاطب هدف ما واکنش مناسبی در مقابل استوری مان ندارد، به احتمال زیاد شما در حال به اشتراک گذاری محتوایی متفاوت با سلیقه اصلی آنها هستید. پرسش اصلی در اینجا شیوه کشف سلیقه اصلی مخاطب مورد نظرمان است.
بدون تردید هیچ برندی مایل به ارسال پیام خصوصی به تک تک کاربران و پرسش سلیقه شان نیست. البته در صورت علاقه نیز چنین کاری در عمل غیرممکن به نظر می رسد. به ویژه برای برندهای بزرگ که دارای چند میلیون فالوور هستند. خوشبختانه امروزه انواع متنوعی از سیستم های آماری به کمک برندها آمده است. اینستاگرام شمار قابل توجهی از آمارهای کاربردی را به صورت منظم منتشر می کند. معمولا این آمارها برای هر اکانت به صورت مجزا قابل دسترسی است. نکته مهم در این میان ضرورت تنظیم اکانت مان بر روی حالت تجاری (Business Mode) است. در غیر این صورت خبری از نمایش اطلاعات طبقه بندی شده نخواهد بود. وقتی کاربران نسبت به برخی از پست های ما واکنش بهتری دارند، معنای آن کاملا واضح است: جهت گیری برند ما باید به سوی تولید هرچه بیشتر چنین محتوایی باشد. عدم توجه به آمارهای جانبی پیرامون محتوای آنلاین برندها از رشد سریع باز می دارد.
یکی دیگر از روش های موثر برای شناخت بهینه مخاطب استفاده از آزمایش های A/B است. در چنین آزمایش هایی ما دو نوع متفاوت از محتوا را در بازه های زمانی مشخص بارگذاری می کنیم. سپس نحوه واکنش کاربران در برابر هر کدام از این محتوا مورد ارزیابی قرار می گیرد. شاید در مرتبه نخست اطلاعات کاملا دقیقی به دست نیاید، با این حال پس از چند مرتبه امتحان در نهایت سلیقه مخاطب با ضریب دقت بالا مشخص می گردد. به این ترتیب با اختصاص زمان مناسب سلیقه مخاطب هدف به خوبی مشخص خواهد شد.
برندهای بزرگ همیشه برای اطلاع از تغییر سلیقه مخاطب به سراغ خود آنها می روند. اینستاگرام در بخش استوری قابلیت نظرسنجی و طرح پرسش را قرار داده است. به این ترتیب در مواقع مورد نیاز با مراجعه مستقیم به مخاطب های برندمان راه درست را پیدا خواهیم کرد.