فروش برند آماده/چگونه میتوان در قرن ۲۱ به یک کارآفرین موفق تبدیل شد ؟
کارآفرین های موفق چه کسانی هستند؟ به نظر میرسد که یک دهه از آخرین باری که استراحت داشتهاید، گذشته است و در هیچ تعطیلاتی نتوانستهاید برای خود زمانی را بگذارید تا خود را قانع و راضی کنید. وقت آن رسیده است که کاری را شروع کنید تا درنهایت رئیس خود باشید؛ اما آیا شما برای این تغییر جدید آماده هستید؟
به قول «نولان باشنل»، بنیانگذار شرکت آتاری و چاک ئی چیزز: «کارآفرین واقعی، یک فرد اهل عمل کردن است نه یک فرد رؤیاپرداز». ایران مدیر در این مقاله موضوع کارآفرین های موفق را بررسی میکند.
کارآفرین بودن تنها به معنای مالک یک کسبوکار یا صرفاً سرمایهگذار بودننیست. کارآفرینی یک شغل مادامالعمر با خلق ایدهها و فرصتهای پیرامون آن چیزی که در اختیاردارید است که با اعتماد کردن به تصمیمات خود در مواجه با چالشهای پیشرو به آن دست پیدا میکنید.
گاهی این کار مستلزم پذیرفتن ریسکهای غیرضروری است تا شما را به چشمانداز مدنظرتان نزدیکتر کند.
کارآفرین های موفق، کارشان را ترک نمیکنند و از تلاش کردن دست نمیکشد. آنها باوجود خطرات پیشرو، دست از ابداع کردن برنمیدارند و همیشه دلیلی برای ادامۀ کار خود پیدا میکنند.
اگرچه این یک معیار سخت برای ادامۀ کار است، اما همانطور که میدانید این مسئله یک واقعیت است.
انتظار میرود کارآفرین های موفق برندۀ بازی باشند و بدانند که در هر زمان چه کاری را باید انجام دهند.
اگر هوشیار باشید، میتوانید بهراحتی یک ویژگی متقابل – کیفیت نسبتاً بالا در رهبری کردن – را در بین تمامی کارآفرین های موفق مشاهده کنید.
کارآفرین های موفق از میان همین مردم هستند
یک رهبری موفق و کارآفرینان برتر صرفاً مخصوص مالکان کسبوکار نیستند. خواه شما یک کارآفرین جوان، مالک یک کسبوکار کوچک و یا رهبر یک تیم در سازمانی بزرگتر باشید، شما روزانه تصمیمات سختی میگیرید.روند تصمیمگیری میتواند سریع باشد، اما ریسک آن نیز زیاد خواهد بود؛ بنابراین، گرچه تصمیمات خوبی گرفتهشده است، اما بدیهایی نیز وجود دارد.
این بدیها چیزی جزء هزینه در برندارد و در مورد نوآوری و تغییر مدیریت نیز ریسک آن محاسبهشده است.
هر کسبوکاری و یا سازمانی به همراه یک کارآفرین پیشرو که دائماً در حال ایجاد پروژهها و ایدههایی برای هدایت تیم خود است، همیشه از جاهای کوچک شروع میکند.
بعضیاوقات یک ذهنیت مشترک بعد از مدتی مدیریت تمام فرآیندها و دستگاهها را به عهده میگیرد تا خطرات را به حداقل برساند و رفتار کارکنان را تنظیم و هماهنگ نماید.
ساختارها و سیستمهای ثابت چیز بدی نیستند، اما آنها ایدههای جسورانه را مهار و پتانسیل رهبری تیم را محدود میکنند و درنتیجه آن محیط کار، راکد و دلسرد میشود.
اکثر ما تصمیم گرفتهایم که منطبق و مطابق با سیستم باشیم، اما تعداد معدودی از افراد از این خط قرمز عبور میکنند، «خواه برای شروع یک ریسک تازه و یا اقدامی برخلاف جریان سیستم.» اینجاست که رهبری کارآفرینانه شکل میگیرد و بهاینترتیب است که کارآفرینان ساخته میشوند.
«هیچگاه در راه رسیدن به چیزی که میتوانید به آن دست پیدا کنید، شک نکنید».
خود را به یک رهبر کارآفرین تبدیل کنید
هیچکس از بدو تولد رهبری بزرگزاده نشده است. رهبران بزرگ ساختهشدهاند. رهبران بزرگ در طول زمان ساختهشده و شکل میگیرند. یک رهبر کارآفرین با چشمی باز و اشتیاقی متعهدانه نسبت به کار خود، قدمهایش را روبهجلو برمیدارد. علاوه بر تخصص برتر فنی و حرفهای، برای تبدیلشدن به یک رهبر کارآفرین چه چیزهای لازم است؟۱٫ کارآفرین های موفق، منبع الهامبخش و سرشار از انگیزه
موفقیت یک سرمایهگذاری در یک پروژه مستقل است که همهچیز در انجام آن به قدرت و توانایی رهبر بستگی دارد. هیچکس دوست ندارد که در محل کار خود احساس ناامیدی یا بیحالی داشته باشد.حفظ روحیۀ اعضای تیم از طریق به اشتراک گذاشتن دیدگاههای خود و برقراری ارتباط با آنها دربارۀ اینکه کارشان چگونه میتواند بر مشتریان و جهان تأثیر بگذارد، از جانب یک رهبر کارآفرین موفق در محیط کاری بسیار تأثیرگذار است.
این مسئله نهتنها در مورد کارمندان مجموعه بلکه برای سایر وابستگان مجموعه مانند شرکتهای وابسته، مشاوران و فروشندگان نیز صدق میکند.
در یک پروژۀ مستقل که هرکسی از منظری روی آن کار میکند، تلاش بیشتری نیز برای متقاعد کردن نیاز است. برای ایجاد اعتماد و جذب سرمایهگذاری، از قدرتهای ناگفته اما درعینحال قابلمشاهده یک رهبر موفق استفاده میشود.
کارآفرین های موفق از روی شواهد رهبری میکنند. دید کلنگر آنها درنهایت بر کل تیم پروژه تأثیر میگذارد. شاید تاکنون متوجه شده باشید که ذینفعان بر روی رهبر پروژه سرمایهگذاری میکنند و نه خود پروژه. یک پروژه بدون یک رهبر بزرگ، به هیچ جایی نمیرسد.
۲٫ پناهگاه
مربیان بسیاری وجود دارند که سر راه شما قرار میگیرند تا در مورد تصمیمهای خود با آنها صحبت کنید تا برای شما شک و تردید را ایجاد کنند. یکی از بزرگترین چالشها در طول کار یک رهبر، ماندن سر یک تصمیم است و اینکه هرگز ناامید نشود.برای این امر توصیههای خوبی نیز وجود دارد، بنابراین یاد بگیرید که بتوانید تشخیص دهید.
رهبر کارآفرین بودن بدان معنی است که شما راهی جایگزین ندارید و هیچ شبکۀ ایمنی وجود ندارد که در صورت عدم موفقیت به عقب برگردید، بنابراین هر تصمیمی که میگیرید مهم و اساسی است.
به خودتان اعتماد کنید و به یاد داشته باشید که تصمیمات شما بوده که شما را به اینجا رسانده است. توصیۀ من این است که دو قدم به عقب بردارید و به تصویر بزرگتر نگاه کنید – منابع موجود و خطرات قابلمحاسبه – اما هرگز و بههیچوجه در راه آنچه چیزی که میتوانید به آن دست پیدا کنید، شک نکنید.
۳٫ مدیر
یک مدیر خوب با یک رهبر خوب برابر نیست و البته عکس مسئله نیز چنین است.برای اتخاذ تصمیمات دقیق و اندیشمندانه، یک رهبر در پشت سرخود باید منابع موردنیاز (پول، زمان و نیروی انسانی) را در نظر بگیرد و درعینحال با دقت درراه رسیدن به هدف نهایی پیشرفت کند.
هیچوقت یک راهحل کامل یا یک جواب قطعی برای سؤالی وجود نخواهد داشت. درک کامل و صحیح از چشمانداز و نیز بررسی درست از نقاط عطف، میتواند باعث شود تا هم یک رهبر مؤثر و هم یک مدیر پاسخگو داشته باشیم.
به یاد داشته باشید، هدف نهایی باید به ایجاد یک موقعیت برنده برای همه، ازجمله خودتان منتج گردد.
رهبر کارآفرین، صاحب کسبوکار و یا رهبر یک تیم بودن، برخلاف سایر نقشها در دنیای مشارکت است. هیچکس نمیتواند هدف نهایی یا چشمانداز خود را برای دیگران تعریف کند. در بعضی مواقع این مسئله میتواند بسیار چالشبرانگیز و ناامیدکننده باشد.
اما بااینوجود، در پایان میتواند یک تجربۀ ارزشمند باشد.