فروش برند آماده/چگونه یک سخنرانی عالی و تأثیرگذار داشته باشیم؟

تاریخ : 1348/11/10 نویسنده :admin3 بازدیدها : 208 موضوع : مقالات برند



سخنرانی به عنوان یک فن و هنر مفهوم تازه‌ای نیست. در زمان یونانیان باستان، هر مرد جوان برای اینکه به عنوان یک شهروند پذیرفته شود باید توانایی فن بیان و سخنوری خود را در جمع به نمایش می‌گذاشت. اولین بار حدود ۲۰۰۰ سال پیش، ارسطو قوانین فن سخنرانی را به صورت مدون درآورد. سه جنبه اصلی برای ارائه یک سخنرانی عالی شامل موارد زیر بود:
  • شخصیت سخنران (Ethos): شخصیت سخنران به این موضوع اشاره می‌کند که برای یک سخنرانی عالی، اولین اصل شخصیت سخنران است. داشتن مهارت فن بیان و سخنوری، شخصیت کاریزماتیک، دانش و اطلاعات در حوزه مورد بحث از جمله ویژگی‌های اصلی یک سخنران موفق است.
  • قوانین منطقی (logos): قوانین منطقی چگونگی انتقال محتوای ذهنی سخنران را مورد توجه قرار می‌دهد که توسط سخنران برای نتیجه‌گیری از بحث بکار گرفته می‌شود.
  • روش‌های برقراری رابطه بین فردی (Pathos): انتقال مطلب توسط سخنران به مخاطبین و اصول و فن سخنرانی و مذاکره که مورد توجه افراد متخصص در این حوزه است.
بعد از آن، قوانین و فن سخنرانی از یونان به سایر همسایگان مانند روم انتقال یافت و منابع مکتوبی مانند کتاب « De Oratore» توسط سیسرو (Cicero) که وکیلی در رم باستان بود، در زمینه آموزش سخنرانی گردآوری و منتشر شد. بر اساس نظرات این نویسنده، سخنرانی عالی شامل ۵ مرحله اصلی است:
  • خلاقیت در بسط و ارائه موضوع به‌طوری‌که مخاطبان را جذب کند
  • تنظیم ساختار برای ارائه مطلب به صورت جامع و منسجم
  • آماده کردن متن سخنرانی
  • حفظ کردن متن سخنرانی
  • چگونگی ارائه مطلب به‌طور مؤثر با استفاده از بدن و صدا برای جذب مخاطب
امروزه با بهره‌گیری از دانش گذشته و تکمیل آن، عناصر و فن سخنرانی در دنیای مدرن دچار تغییر و اصلاحاتی شده و در دسترس همگان قرار گرفته است. با توجه به پیشرفت‌های تکنولوژی، بخصوص اینترنت، کامپیوتر و سیستم‌های ضبط و پخش و سایر رسانه‌ها تحولی در شیوه سخنرانی بوجود آمد. فرمولی که امروزه برای ارزیابی ارزش و امتیاز یک سخنرانی عالی در بسیاری از منابع تخصصی به آن اشاره می‌شود این است: «چه کسی، چه چیزی را از چه طریقی، به چه گروهی با چه میزان از سطح اثر ارائه می‌دهد؟»
توانایی سخنرانی عالی یکی از مهارت‌هایی است که در زمینه‌های مختلف شغلی و تحصیلی بسیار حائز اهمیت است. همچنین داشتن مهارت فن بیان و سخنوری یکی از کلیدهای کسب موفقیت و ارتقا جایگاه شغلی است که می‌تواند باعث افزایش چشمگیر سطح درآمد شود. کتاب‌های زیادی در زمینه آموزش سخنرانی و روش‌های افزایش مهارت فن بیان و سخنوری نوشته شده است.
دوره‌های بسیاری برای آموزش سخنرانی و تکنیک‌های لازم برای ارائه یک سخنرانی عالی برگزار می‌شود. با این وجود تنها اطلاع از نکات نظری برای موفقیت به عنوان یک سخنران کمکی نمی‌کند. بعد از کسب اطلاعات و افزایش آگاهی در زمینه فن سخنرانی، باید بتوانید این دانش را با بکارگیری در موقعیت‌های واقعی به یک توانایی و مهارت تبدیل کنید. با الگو قرار دادن شیوه و فن سخنرانی افراد موفق و مشهور، مانند نلسون ماندلا (Nelson Mandela)، آنتونی رابینز (Tony Robbins)، مارتین لوترکینگ (Martin Luther King, Jr)، آبراهام لینکلن (Abraham Lincoln)، می‌توان اصول و قواعدی را استخراج نمود که بکارگیری آن‌ها در کسب موفقیت در زمینه‌های مختلف زندگی مانند حوزه‌های فردی، اجتماعی، شغلی و تحصیلی مؤثر است.


سخنرانی چیست؟

تقریباً همه ما تجربه قرارگرفتن در موقعیت سخنرانی در حضور جمع را داشته‌ایم. ممکن است در یک جلسه رسمی در دانشگاه، مدرسه یا محل کار در مورد تحقیق یا گزارش کار خود ارائه داده باشید. این تجربه نمونه‌ای ابتدایی از سخنرانی است. البته معمولاً سخنرانی برای گروه مخاطبین با تعداد نفرات زیاد ارائه می‌شود و فرد ارائه‌دهنده یعنی سخنران فردی است که از لحاظ دانش و توانایی انتقال آن فرد متبحر و متخصص است.
سخنرانی ترکیبی از فن، علم و هنر است؛ توانمندی که برای انتقال شفاهی مطالب و محتوایی با موضوع مشخص و ارائه هدفمند به منظور اطلاع‌رسانی، تأثیرگذاری یا سرگرمی به صورت انفرادی، معمولاً برای گروهی از مخاطبین با استفاده از مهارت‌های ارتباط کلامی و غیرکلامی است. داشتن دانش و آگاهی از اصول نظری در مورد شیوه‌های ارائه یک سخنرانی عالی و حرفه‌ای ضروری است. از طرفی، از آنجا که سخنرانی یک فن است برای کسب مهارت فن بیان و سخنوری مانند هر فن دیگری، نیاز به دانستن اصول و تکرار و تمرین این اصول در عمل است.
با وجود وجوه مشترکی که سخنرانان موفق دارند هر یک شیوه خاص و منحصربه‌فرد خود را برای ارائه و تعامل با مخاطبین دارد و این بستگی زیادی به ویژگی‌ها و توانمندی‌های شخصی و خلاقیت در بکارگیری آن‌ها دارد. از این جهت سخنرانی یک هنر است. داشتن جذابیت، فصاحت و بلاغت در کلام سخنران اهمیت زیادی دارد. میزان تسلط سخنران بر فن سخنرانی و شیوه ارائه او می‌تواند تأثیر زیادی بر میزان انتقال مطلب و یادگیری شنونده داشته باشد. نحوه اطلاع‌رسانی برای آشنایی با شخصیت و تجربیات سخنران و موضوع اصلی جلسه در فضای مجازی و به صورت محیطی برای ایجاد آشنایی و جذب مخاطب اهمیت زیادی دارد.
از آنجا که سخنرانی بیشتر یک روش انتقال مطلب به صورت یک طرفه است، برای حفظ توجه و تمرکز شنونده در طی جلسه، سخنران می‌تواند از راهکارهایی برای کاهش میزان حواس‌پرتی و عدم توجه مخاطبین استفاده کند. استفاده از ابزارهایی مثل پیش‌نویس تایپ شده، بروشور، اسلایدهای تصویری، دکور و فضاسازی مناسب می‌تواند در جلب توجه و انتقال مطلب مؤثر باشد.
تعاملات بین فردی که از طریق انتقال مطالب به صورت شفاهی صورت می‌گیرد انواع مختلفی دارد:
  • ارتباط تعاملی: این نوع از تعامل، نوعی ارتباط کلامی است که شما به طور متناوب نقش گوینده و شنونده را دارید و دو یا چند نفر با هم گفتگو می‌کنند.
  • ارتباط غیرتعاملی: این نوع از ارتباط به صورت ارتباط یک طرفه و غیرحضوری یا پیام ضبط شده است.
  • ارتباط نیمه‌تعاملی: در این نوع ارتباط بین فردی، یک نفر گوینده مطالبی را برای گروهی از مخاطبان به صورت حضوری ارائه می‌دهد که شنوندگان مشارکت کلامی ندارند ولی فرد ارائه‌دهنده با دیدن حالت‌های چهره مخاطب و زبان بدن او به نوعی با مخاطبین خود ارتباط برقرار می‌کند و از آن‌ها بازخورد می‌گیرد. به این نوع از ارتباط، سخنرانی گفته می‌شود.

سخنران کیست؟

به فردی که در حضور گروهی از مخاطبین و شنوندگان در ارتباطی نیمه‌تعاملی، به ارائه اطلاعاتی در مورد موضوعی خاص می‌پردازد، سخنران می‌گویند. سخنران برای اینکه بتواند با مخاطبین خود ارتباط برقرار کند باید توانایی‌هایی داشته باشد. از جمله این توانایی‌ها داشتن فن بیان قوی و اعتماد به نفس بالا است. بدون این توانایی‌ها سخنران نمی‌تواند اطلاعات مورد نظر را به خوبی منتقل کند. سخنران باید بتواند با استفاده از کلمات، لحن و زبان بدن آنچه در ذهن دارد به مخاطب انتقال دهد. در ادامه به تفصیل در مورد ویژگی‌های یک سخنران حرفه‌ای و آموزش سخنرانی توضیح خواهیم داد.

ویژگی‌های سخنران حرفه‌ای

از ویژگی‌های اصلی یک سخنران خوب داشتن مهارت‌های ارتباط کلامی و غیرکلامی بالا شامل هوش هیجانی، اعتماد به نفس، فن بیان قوی و آگاهی و استفاده درست از زبان بدن است. کسب هر یک از این مهارت‌ها جزئیات زیادی دارد که علاوه بر آگاهی از آن‌ها باید بتوانید در عمل در موقعیت‌های واقعی و در جلسات سخنرانی، به خوبی آن‌ها را بکارگیرید. به گفته جرالد فورد (Gerald Ford)، هیچ چیز در زندگی مهمتر از توانایی برقراری ارتباط مؤثر نیست.

هوش هیجانی

هوش هیجانی شامل ابعاد مختلفی مانند توانایی شناخت احساسات خود و دیگران، توانایی مدیریت احساسات در ارتباط با خود و دیگران است. همه ما در زندگی روزمره با هیجانات پایه شامل شادی، غم، خشم، انزجار و ترس مواجه می‌شویم. سایر احساسات و هیجانات ما ترکیبی از این هیجانات پایه هستند. به طور مثال حس خجالت را می‌توان ترکیبی از غم و ترس در نظر گرفت. در وهله اول اینکه ما بتوانیم این احساسات را به صورت متمایز در درون خود شناسایی کنیم اهمیت زیادی دارد.
مثلاً ممکن است با یکی از همکاران خود برخورد کنید و از او بپرسید امروز حالت چطور است؟ و همکار شما بگوید «زیاد حالم خوب نیست.» این پاسخ خیلی کلی است ولی اگر بگوید «به خاطر بحثی که چند دقیقه پیش با یک مشتری داشتم کمی احساس عصبانیت می‌کنم» پاسخ واضح‌تری است. در این حالت همکار شما با استفاده از هوش هیجانی، احساس درونی خود را بخوبی متوجه شده و در یک جمله توانسته حس خود را بیان و به شما منتقل کند. این مرحله اول از هوش هیجانی است.
ممکن است همکار شما تصمیم بگیرد برای کم شدن این حس خشم و عصبانیت چند دقیقه در هوای آزاد قدم بزند و کمی با شما در مورد اهمیت جلسه و دلیل ناراحتیش صحبت کند. در این مرحله او با انجام این کار سعی در مدیریت هیجان خود داشته و می‌خواهد آن را کنترل کند. در این مرحله علاوه بر اینکه هیجان خود را به خوبی شناخته، می‌داند با چه راهکاری باید آن را کنترل و مدیریت کند. مرحله دوم از هوش هیجانی توانایی مدیریت احساسات و هیجانات خود است.
از طرفی شما با شنیدن صحبت‌های دوست خود می‌توانید احساسات او را درک کنید. توانایی درک هیجانات و افکار دیگران مرحله سوم از هوش هیجانی است.
در ادامه دوست شما می‌گوید برای اینکه بتوانم مشکل مشتری را حل کنم از او خواستم از فریاد کشیدن دست بردارد و مشکل خود را به‌ صورت مکتوب نوشته تا پیگیری شود. این مرحله چهارم از تعریف هوش هیجانی است. اینکه علاوه بر درک هیجانات طرف مقابل، چگونه ارتباط خود با او را مدیریت کنیم.
از آنجا که سخنرانی نوعی تعامل اجتماعی است، داشتن هوش هیجانی بالا لازمه موفقیت در این مهارت است. یک سخنران حرفه‌ای به خوبی هیجانات خود را مدیریت می‌کند. عکس‌العمل مخاطبین خود را به خوبی درک می‌کند و نسبت به بازخورد آن‌ها روند ارائه را پیش می‌برد. به طور مثال یک سخنران باید بتواند اضطراب از حضور و در مرکز توجه بودن در جمع را مدیریت کند.
احتمالاً تجربه لرزش صدا یا دست در هنگام ارائه در جمع برای همه ما پیش آمده است. البته معمولاً این مسأله برای سخنران‌های مبتدی طبیعی است و با تکرار و تمرین برطرف می‌شود. ممکن است سخنران با دیدن حالت چهره مخاطبین متوجه شود که بخشی از مطلب را خوب انتقال نداده یا نحوه ارائه باعث خستگی شنونده‌ها شده است. در چنین موقعیتی با ایجاد تغییر فی‌البداهه و خلاقانه روند ارتباط خود با مخاطب را اصلاح می‌کند و بازخوردها را در ذهنش ارزیابی می‌کند. سخنران باید ویژگی‌ها و سطح دانش مخاطب خود را بداند و بر اساس آن نحوه ارائه مطلب را به گونه‌ای تنظیم کند که طرف مقابل بتواند به خوبی مطلب را متوجه شود.

اعتماد به نفس

یکی از نکات مهمی که شما را به یک سخنور خوب تبدیل می‌کند، حس اعتماد به نفسی است که در گفتار و رفتار خود به مخاطبین منتقل می‌کنید.
پاسخ به سوال اعتماد به‌ نفس چیست این است که قبل از انجام یک فعالیت با توجه به توانایی خود نتیجه را به درستی ارزیابی کنید و با باور به اینکه می‌توانید در آن فعالیت موفق باشید، برای انجام آن اقدام کنید. اعتماد به نفس یک حالت ذهنی است که بر عملکرد فرد تاثیر مستقیم دارد. میزان اعتماد به نفس فرد در همه مواقع به یک اندازه نیست. ممکن است فردی در انجام کارهای آسان و روزمره اعتماد به نفس خوبی داشته باشد ولی در هنگام مواجهه با تکلیف یا مسئولیت دشوار خود را ببازد و اعتماد به نفس کافی نداشته باشد.
افرادی که بیشتر بر این باور هستند که در انجام تکالیف و برنامه‌هایشان موفق هستند اغلب پیش از انجام کار وقتی خود را در حال انجام آن کار تصور می‌کنند، جملاتی شبیه جمله «من به خوبی از عهده انجام این کار برمی‌آیم.» را در ذهن خود می‌شنوند. به حس توانمندی درونی برای انجام فعالیت‌هایی که تصمیم به انجام آن می‌گیرید، اعتماد‌ به‌ نفس گفته می‌شود.
اولین قدم برای موفق بودن این است که قبل از اقدام به عمل، تصور ذهنی مثبتی درباره نتیجه عملکردمان داشته باشیم. زمانی که فرد هنگام انجام یک فعالیت خود را بازنده و شکست خورده تصور می‌کند احساس منفی شدیدی را در درون تجربه می‌کند. ممکن است برای اجتناب از تجربه واقعی این احساس شکست تصمیم بگیرد به کلی از انجام آن صرف نظر کند و در نتیجه قدمی در مسیر پیشرفت خود برنداشته و این باور که فرد توانمندی نیست در او تقویت می‌شود. یا ممکن است ترس از شکست در او اضطراب شدیدی ایجاد کند که بر بازده کارش تأثیر منفی زیادی داشته باشد. فردی که اعتماد به نفس بالایی دارد حتی اگر شکست بخورد چون به توانایی خود باور دارد آنقدر به تلاش خود ادامه می‌دهد تا به نتیجه برسد.
وقتی با فردی که اعتماد به نفس خوبی دارد مواجه می‌شوید از زبان بدن و نوع بیان اطلاعاتش متوجه این ویژگی او می‌شوید. اگر یک سخنران اعتماد به نفس بالایی داشته باشد، می‌تواند بر مخاطبین خود تأثیر بگذارد. بدون داشتن اعتماد به نفس بالا نمی‌توانید یک سخنران حرفه‌ای باشید. معمولاً افرادی که هوش اجتماعی بالایی دارند، با دیدن سخنران و نوع ارائه او متوجه کمبود اعتماد به نفس او می‌شوند و این پیش‌زمینه ذهنی ممکن است باعث شود که او را سخنران خوبی ارزیابی نکنند.
برای داشتن اعتماد به نفس بیشتر به عنوان یک سخنران حرفه‌ای موارد زیر را رعایت کنید:
دانش و اطلاعات فنی خود را کامل کنید: هنگامی که شما می‌خواهید در مورد موضوعی با دیگران گفتگو کنید مخاطب شما را از دو جنبه ارزیابی می‌کند:
۱- دانش شما در حوزه مورد بحث
۲- نحوه انتقال مطالب
داشتن دانش فنی و تخصص درباره موضوع گفتگو مهمترین ویژگی یک سخنران خوب است. گنجینه اطلاعات شما اصلی‌ترین منبع اعتماد به نفس شما است. بهتر است تا در مورد موضوعاتی که دانشی درباره آن ندارید اظهار نظر نکنید.
کسب اطلاعات درباره اشخاص و مکان‌ها پیش از جلسه: سعی کنید از طرق مختلف اطلاعاتی در مورد شرایط محیطی و مخاطبینی که قرار است در جمع آن‌ها حاضر شوید بدست بیاورید. می‌توانید قبل از جلسه یک بار به محل برگزاری جلسه یا گردهمایی بروید و با محیط بیشتر آشنا شوید. از طریق آشنایان اطلاعاتی درباره افراد حاضر در جلسه کسب کنید.
تصویرسازی ذهنی: واقعیت‌ها را قبل از اینکه اتفاق بیفتند در ذهن خود تصویرسازی کنید. این تکنیک که در بسیاری از دیدگاه‌های روانشناسی توصیه شده، بسیار کاربردی است. بعد از جمع‌آوری اطلاعات کلی درباره جلسه‌ای که به آن دعوت شده‌اید، یک تصویرسازی با جزئیات را در ذهن خود مرور کنید. خود را در حال گفتگو با اشخاص مورد نظر تصور کنید، نحوه صحبت کردن و لباس پوشیدن خود را ببینید. حس مثبتی که از یک ارتباط اجتماعی موفق بدست می‌آورید را در ذهن بازسازی کنید.
ممکن است آنچه در واقعیت اتفاق می‌افتد چندان شباهتی به این تصویرسازی ذهنی نداشته باشد ولی همین مرور ذهنی از اضطراب ناشی از حضور در محیط ناآشنا می‌کاهد. اگر تجربه مثبتی از یک جلسه سخنرانی عالی داشته‌اید آن را در ذهن مرور کنید و نقاط مثبت خود و بازخوردهای مناسبی که گرفته‌اید را بخاطر بیاورید. اگر تجربه بدی از یک ارتباط اجتماعی داشته‌اید، روند اتفاقات را مرور کنید و سناریو را بازسازی کنید. سعی کنید روش مناسب را برای اصلاح اشتباهات خود پیدا کنید. این تمرین تصویرسازی ذهنی را جلو آینه و یا با چشمان بسته چندین بار انجام دهید.
فی‌البداهه و خلاق باشید: لازم نیست متن سخنرانی یا گفتگو را به طور دقیق و عین جملاتی که از قبل آماده کرده‌اید در جلسه تکرار کنید. سعی کنید خودتان باشید و با در نظر گرفتن کلیات موضوع روند صحبت‌ها را با توجه به تعامل با مخاطبین به صورت خلاق و فی‌البداهه پیش ببرید.
از گفتگوی درونی منفی با خود بپرهیزید: همه ما در طی روز بیشتر از هر کسی با خودمان گفتگوی درونی داریم. بخشی از این گفتگوی درونی صدای والد ما است که درونی شده است. مفهوم والد در ساختار شخصیتی، مجموع بایدها و نبایدهایی است که از بدو تولد تا پنج سالگی از طریق پدر و مادر و سایر مراقبین یا حتی رسانه‌ها در ذهن کودک ضبط می‌شود. صدای والد تاثیراتی بسیار عمیق در ساختار شخصیتی کودک تا سال‌های آینده بر جای می‌گذارد. این ضبط‌ها بدون تجزیه و تحلیل توسط کودک پذیرفته می‌شود و بعدها در بزرگسالی به طور مداوم و ناخودآگاه در ذهن فرد بازنواخت می‌شود. در واقع بسیاری از افراد خودپنداره خود را از صدای والدشان برداشت کرده‌اند و این پایه اعتماد به نفس فرد است.
در افرادی که اعتماد به نفس پایینی دارند همواره گفتگوی درونی منفی در جریان است مثل این جملات «تو به اندازه کافی خوب نیستی، این بار هم مثل دفعات قبل همه کارها رو خراب می‌کنی» و معمولاً عملکرد این افراد به گونه‌ای است که این گفتار منفی ضبط شده را تأیید می‌کند. برای شکستن این دور باطل لازم است به کمک یک مشاور حرفه‌ای یا با مطالعه و تمرین به مرور زمان خودپنداره و گفتارهای درونی منفی خود را تغییر دهیم.
توجه داشته باشید که افزایش اعتماد به نفس در صحبت کردن بخصوص در جمع و جلسه سخنرانی یک مهارت است که مانند هر مهارت دیگر علاوه بر کسب اطلاعات نیاز به تمرین عملی دارد. ویژگی‌های شخصی خود را با توجه به نکاتی که در بالا بیان شد ارزیابی کنید، نقاط ضعف و قدرت خود را شناسایی کنید و راهکارها را برای افزایش اعتماد به نفس خود به عنوان یک فرد اجتماعی موفق در موقعیت‌های واقعی بکار گیرید.

کاریزما

ارائه تعریف و پیدا کردن کلمه فارسی که بتواند مفهوم واژه کاریزما را منتقل کند، آسان نیست. به بیان ساده کاریزما به مجوعه‌ای از رفتارها و ویژگی‌های مثبت و جذاب که باعث می‌شود دیگران با اشتیاق به سمت فردی کشیده شوند، گفته می‌شود.
کاریزماتیک بودن از جمله اصول سخنرانان محبوب است. بعضی از افراد کاریزما را ویژگی ذاتی و منحصر به افراد خاصی می‌دانند و برخی آن را مهارتی می‌دانند که در هر سنی و هر موقعیتی با یادگیری و تمرین قابل دستیابی است. اغلب سخنرانان مشهور و موفق افراد کاریزماتیک هستند. این افراد با نفوذی که در افکار دیگران دارند می‌توانند آن‌ها را مجذوب خود کنند و حتی باعث تغییر نگرش و رفتار مخاطبین خود شوند.
بخش زیادی از کاریزما به واسطه مهارت فن بیان و سخنوری نمایان می‌شود. رعایت ترکیب مناسبی از زبان بدن، حالات صورت، لحن، چیدمان کلمات، استفاده از استعاره و ترکیبات ادبی خاص بخشی از ویژگی‌های گفتار افراد کاریزماتیک است. داشتن ظاهر و پوشش مناسب، تسلط، دانش و اطلاعات، اعتماد به نفس در رفتار و گفتار، ویژگی‌های شخصیتی مثبت، فن بیان قوی و تسلط یر زبان بدن از ویژگی‌های افراد کاریزماتیک است.
یک فرد افسرده، نگران و عصبی نمی‌تواند دیگران را به خود جذب کند. برای انتقال حس مثبت در وهله اول باید خودتان از درون احساس شادی، رضایت و خوشبختی داشته باشید. سپس باید توانایی انتقال این حس نشاط و شادابی و آرامش درونی خود به دیگران را داشته باشید. در عین اعتماد به نفس و وقار، فروتنی، رفتار گرم و صمیمی بخشی از منش افراد کاریزماتیک است. خودنمایی و ظاهرسازی در رفتار افراد کاریزماتیک دیده نمی‌شود. لبخند، ارتباط چشمی، لحن کلام و رفتار شما ابزار انتقال احساسات مثبت شما به دیگران است. معمولاً بیشترین تأثیرگذاری بر دیگران در اولین برخورد در کمتر از یک دقیقه اتفاق می‌افتد.
اینکه بتوانید حس مثبت خود از دیدن طرف مقابل را در شروع جلسه به خوبی ابراز کنید در ادامه تعامل شما تأثیر زیادی خواهد داشت. احساس مثبت خود را با نهایت صداقت و بدون تملق از ملاقات و آشنایی با افراد حاضر در جمع منتقل کنید. توانایی همدلی، شناخت و آگاهی از مشکلات و مسائل مخاطب، تمرکز بر دغدغه‌های ذهنی افرادی که برای شنیدن سخنرانی جمع شده‌اند، کلید نفوذ به افکار و احساسات مخاطب است.

فن بیان

فن بیان به معنای نحوه بکارگیری زبان به عنوان یک ابزار ارتباطی است. تسلط بر موضوع بحث، انتخاب کلمات و جملات به روش مناسب‌ برای انتقال درست پیام و در مجموع به معنای داشتن مهارت سخنوری است.
مهارت در فن بیان و سخنوری تا حد زیادی وابسته به هوش کلامی است. هوش کلامی یکی از هوش‌های چندگانه‌ای است که توسط گاردنر معرفی شد. با وجود اینکه زمینه‌های ژنتیکی و ذاتی، تاثیر زیادی روی میزان هوش کلامی فرد دارد، اما پرورش و تقویت آن حتی در بزرگسالی هم میسر است. مولفه هوش کلامی شامل معناشناسی، آواشناسی، قواعد و دستور زبان، کاربرد زبان است.
معناشناسی یعنی دانستن معنای کلمات و استفاده به جا از آن برای انتقال مفهوم. آواشناسی به معنای نحوه تلفظ صحیح کلمات است. توانایی جمله‌سازی به کمک قواعد و دستور زبان میسر است. دانستن و رعایت این نکات در نگارش و ارتباطات شفاهی از دیگر ابعاد هوش کلامی است. با داشتن تسلط کافی بر سه بعد اول فرد می‌تواند به بعد چهارم از هوش کلامی یعنی کاربرد زبان دست پیدا کند. کاربرد زبان به معنای توانایی بکارگیری کلمات، جملات و عبارات مناسب از میان تعابیر و مفاهیم گوناگون و انتخاب مناسب‌ترین شیوه انتقال پیام با توجه به عواملی همچون موقعیت، محیط و مخاطب است.
نداشتن مکث در هنگام بیان جملات، استفاده از لحن صدای مناسب، یکنواخت صحبت نکردن، بالا و پایین بردن صدا در طی زمان ارائه، تأکید بر کلمات خاص با تغییر تن صدا، شمرده صحبت کردن، انتخاب سرعت مناسب هنگام ارائه مطلب و بیان جملات، داشتن دامنه لغات وسیع و استفاده از داستان، حکایت، ضرب‌المثل و جملات طنزآمیز در هنگام ارائه مطلب، از جمله نکاتی است که رعایت آن به داشتن فن بیان قوی و در نتیجه شناخته شدن به عنوان یک سخنران، کمک می‌کند.
داشتن کلام نافذ، قدرت قانع کردن دیگران برای اینکه اطلاعات شما را به عنوان یک فرد متخصص بپذیرند، خودداری از اطاله کلام و ارائه مطلب به صورت جامع، مفید و مختصر هنری است که داشتن مهارت در آن می‌تواند بر میزان اثرگذاری شما بر مخاطب تأثیر زیادی داشته باشد. سعی کنید بیان قدرتمند و روان داشته باشید. جملات را با صدای رسا، با تسلط و محکم بیان کنید.
مکث‌های طولانی، «من و من کردن» و تکرار یک تکیه کلام از کیفیت سخنرانی شما می‌کاهد. با صدای رسا و تن صدای مناسب ( نه خیلی بلند و نه خیلی آرام ) صحبت کنید. فاصله‌گذاری در هنگام صحبت و استفاده زیاد از اصواتی مانند «ام» و «من من» کردن و با تن صدای پایین و آهسته صحبت کردن نشان‌دهنده کمرویی و عدم حس اعتماد به نفس است. بیشتر از اینکه با پرگویی برای خودنمایی و جذاب نشان دادن خود تلاش کنید از جملات کوتاه و تأثیرگذار استفاده کنید.
یکی از مهمترین ویژگی‌هایی که یک سخنران خوب را متمایز می‌کند، استفاده از شوخی‌های به جا و داستان در طی صحبت‌هایش است. شمرده و گویا صحبت کنید. اگر مطالب را خیلی سریع بیان کنید ممکن است مخاطب نتواند اطلاعات لازم را دریافت کند. با ریتم خیلی کند صحبت کردن هم ممکن است حوصله مخاطب را سر ببرد.
داستان‌گویی، استفاده از حکایات طنزآمیز و اسطوره‌ها، بیان تجربیات شخصی معمولاً بسیار بیشتر از نمودارها، آمارها و اعداد و ارقام در ذهن مخاطب نقش می‌بندد. البته میزان استفاده از هر یک روش‌ها و شیوه‌های ارائه مطلب باید با موقعیت، جو جلسه، موضوع مورد بحث و سطح سواد و موقعیت اجتماعی شنوندگان و حاضران در جمع باید مطابقت داشته باشد.
توانایی انتقال احساسات و هیجانات با استفاده از کلمات و سایر ابزارهای ارتباط غیرکلامی از اهمیت زیادی برخوردار است. زیرا یک سخنرانی خشک حتی اگر اطلاعات زیادی را دربرداشته باشد، تنها در صورتی می‌تواند بر مخاطب اثر بگذارد و اطلاعات در ذهن او بماند که به نوعی برایش جذابیت داشته باشد و هیجانات او را برانگیزاند.

زبان بدن

زبان بدن یا Body Language یکی از اصلی‌ترین اجزای ارتباطات غیرکلامی است که داشتن اطلاعاتی در مورد بکارگیری آن در اثربخش بودن تعاملات اجتماعی ما بسیار حائز اهمیت است. معمولاً افراد از زبان بدن خود آگاه نیستند و به آن اهمیتی نمی‌دهند در حالی‌که بیش از ۹۳ درصد از جذابیت و تأثیرگذاری شما در روابط اجتماعی ناشی از زبان بدن شما است.
به زبان بدن و لحن صحبت کردن و ادبیات کلام خود دقت کنید. شما حدود ۷ ثانیه فرصت دارید تا مخاطبین را جذب کنید. مخاطب شما در همین مدت کوتاه با توجه به وضعیت ظاهر، نحوه ایستادن، حالات چهره، شامل ترس، لبخند، هیجان‌زدگی و سایر اطلاعاتی که از طریق زبان بدنتان به او منتقل می‌کنید، شما را مورد ارزیابی قرار می‌دهد؛ همچنین با شنیدن اولین کلماتی که به کار برده‌اید، لحن کلام و طنین صدا، تصوری از شخصیت و وضعیت روانی فعلی شما در ذهنش نقش می‌بندد و معمولاً در ادامه شما را با همین تصویر کلی مورد قضاوت و ارزیابی قرار می‌دهد. پس تمام انرژی خود را برای ارائه یک شروع عالی بکار بگیرید.
با لحن قاطعانه و نه تهاجمی صحبت کنید. زبان بدن و احساس اعتماد به نفس بر هم تاثیر متقابل دارند. همانطور که از زبان بدن و کلام افراد می‌توان میزان اعتماد به نفس آن‌ها را برآورد نمود با تمرین نحوه صحیح ایستادن، نشستن و حرکات چهره و بدن می‌توانید بر حس اعتماد به نفس خود بیافزایید. با یادگیری زبان بدن می‌توانید هنگام ارائه مطالب منظور خود را بهتر به مخاطب منتقل کنید و همچنین او را بیشتر تحت تأثیر قرار دهید. در هنگام سخنرانی با بکارگیری اصول و قواعدی که در زمینه زبان بدن در منابع علمی مطرح شده است و ترکیب تکنیک‌های زبان بدن با کلمات و جملات، بر قدرت کلام خود تایید کنید. رعایت این اصول در اثربخشی کلام ما بسیار تاثیرگذار است. در ادامه به چند نکته جالب در این زمینه اشاره می‌شود:
طبق نظر «لیلیان گلس» کارشناس زبان بدن و نویسنده کتاب «کاربردهای زبان بدن»، افراد با اعتماد به نفس همیشه سرشان را بالا نگه می‌دارند، هنگام صحبت با دیگران به جای نگاه کردن به میز یا زمین به روبرو و چشم‌های طرف مقابل نگاه می‌کنند.
تماس چشمی مناسب نکته کلیدی ارتباط اجتماعی است. نحوه نگاه کردن صحیح به چشم‌های مخاطب، بسته به میزان صمیمیت در رابطه و موقعیت اجتماعی که در آن قرار دارند، متفاوت است. در ارتباط نزدیک با افراد صمیمی، خیره شدن به چشم‌ها حس خوبی ایجاد می‌کند ولی در ارتباط اجتماعی عمومی نگاه کردن به چشم سوم (وسط پیشانی) به جای خیره شدن توصیه می‌شود. راست قامت و با پشت صاف ایستادن و عقب دادن شانه‌ها بر ایجاد حس اعتماد به نفس تأثیر دارد. افرادی که اعتماد به نفس بالایی دارند معمولاً در این وضعیت می‌ایستند. سر حال بودن، اقتدار در وضعیت ایستادن، حس اعتماد به نفس را در شما به طرف مقابل بازتاب می‌کند، برعکس شل و بی‌حال و خمیده ایستادن نشانه ضعف و کمبود اعتماد به نفس است.نتایج تحقیقاتی «امی کندی» درباره رابطه اعتماد به نفس و زبان بدن نشان می‌دهد که تغییر در زبان بدن و حالات بدنی در حالت نشسته و ایستاده بر اعتماد به نفس فرد تأثیر بسزایی دارد. زبان بدن شما به طور ناخودآگاه پیام‌هایی را به دیگران منتقل می‌کند و افراد با توجه به میزان هوش اجتماعی که دارند با دیدن رفتار و زبان بدن شما می‌توانند میزان اعتماد به نفس شما را ارزیابی کنند. این یکی از توانایی‌های مغز اجتماعی ما است و معمولاً پردازش این اطلاعات در کسری از دقیقه، به صورت سریع و ناخودآگاه اتفاق می‌افتد.
جالب است بدانید، تحقیقات نشان می‌دهد که عکس این مطلب نیز صادق است. داشتن تمرینات روزانه برای حفظ وضعیت مناسب بدن در محیط‌های اجتماعی و حتی در تنهایی و تغییر در زبان بدن به افراد مضطراب و با اعتماد به نفس پایین کمک می‌کند تا حس منفی درونی آن‌ها کاهش پیدا کند و به تدریج باعث بهبود علائم اضطراب و کم شدن حس خود کم بینی آن‌ها می‌شود.
تقریباً تمام کسانی که درباره زبان بدن مطالعه و اظهار نظر می‌کنند معتقدند که داشتن حالت دفاعی در زبان بدن نشان‌دهنده اعتماد به نفس و عزت نفس پایین است. دست به سینه نشستن، نشان‌دهنده داشتن گارد دفاعی و عدم احساس صمیمیت و راحتی نسبت به طرف مقابل است. مراقب باشید عضلات و فرم بدنتان را در حالت نشسته و ایستاده در وضعیت منقبض و جمع شده قرار ندهید.
هنگام ایستادن یا نشستن روی صندلی، پاها را کمی کمتر از عرض شانه باز و دست‌ها را در کناره بدن نگه دارید. ایستادن در وضعیتی که پاها ضربدری یا کاملا به هم چسبیده و انگشتان به هم قلاب شده و وضعیت سر رو به پایین است، شما را کمرو و خجالتی نشان می‌دهد.
هنگام صحبت کردن بهتر است دست‌هایتان بیرون از جیب و در جلو بدن شما باشد. قرار دادن دست‌ها در جیب، نشان‌دهنده این است که نسبت به فرد مقابل حس عدم اطمینان و معذب بودن دارید. از حرکات دست و نشان دادن کف دست رو به بالا استفاده کنید. حرکات بدون تنش و باز کردن بازوها و دست‌ها نشان از آرامش، تعادل و وقار در فرد است.
تکان دادن پاها، داشتن حرکات اضافی، نشان‌دهنده اضطراب و تنش درونی است. علاوه بر این خاراندن سر، پشت گردن و صورت نشان‌دهنده کلافگی و بی‌قراری است.
به بازخوردها و زبان بدن مخاطبین خود توجه داشته باشید. آن‌ها ممکن است بازخورهای خود را با لبخند زدن، حرکات صورت، ابروها و چشم‌ها نشان دهند.
گره کردن دست‌ها پشت سر نشان‌دهنده حرفه‌ای بودن شما در بحث جاری است. هنگامی که پشت میز نشسته‌اید، قرار دادن آرنج‌ها روی میز و لمس نوک انگشتان با هم، نشان‌دهنده اعتماد به نفس و تسلط شما بر موضوع بحث است.
نحوه دست دادن افراد در هنگام سلام و خداحافظی اطلاعات خوبی درباره میزان اعتماد به نفس و حس صمیمیت منتقل می‌کند. دست دادن با نوک انگشتان و با کمترین تماس ممکن است نشان‌دهنده عدم صمیمیت و اعتماد به نفس باشد. سعی کنید در هنگام دست دادن تمام دست فرد مقابل را با انگشتان بگیرید. محکم دست دادن حس خوبی از تعامل و صمیمیت در فرد مقابل ایجاد می‌کند.
گره کردن دست‌ها پشت سر و قرار دادن ساق یک پا روی زانوی پای دیگر، حس غالب بودن و اعتماد به نفس را نشان می‌دهد. قدم زدن با قدم‌های کشیده و قامت راست از دیگر نشانه‌های اعتماد به نفس است.
توجه به این نکته الزامی است که صرف دانستن این موارد تأثیر چندانی بر افزایش اعتماد به نفس شما در حین سخنرانی نخواهد داشت. لازم است که ابتدا به دفعات زیاد و گاهی با تصویرسازی ذهنی آگاهانه این نکات را در رفتار خود تمرین کنید تا به تدریج ملکه ذهن و رفتار شما شود و به عنوان بخشی از عادات خوب شما بر نحوه ارائه و سخنرانی شما اثر بگذارد.



09177755652