برسی رشد برند های موفق وفروش برند
بررسی چگونگی رشد بالای برندهای موفق
برخی از شرکت ها هستند که در ضمن فعالیت در زمینه ارائه خدمات حرفه ای نسبت به رقبا و همکاران خود با سرعت تقریبی ۹ برابر رشد می کنند، تا ۵۰% بیشتر به سودآوری میرسند، با این وجود تقریبا هزینه هایی کمتر از نرخ متوسط صنعت در حوزه بازاریابی و فروش را دارند.
زمانی هم که نوبت به ارزیابی می رسد، این شرکت ها عموما دارای ارزش ذاتی ۳ تا ۵ برابری نسبت به رقبای خود دارند.
سوال واضح و بدیهی در اینجا اینست که، “آنها چگونه این کار را انجام می دهند؟”
مطالعه ای که در طی ۴ سال متوالی و بر روی بیش از ۸۵۰ شرکت شرکت حرفه ای و تخصصیدر این رابطه انجام شده به راحتی به این پرسش پاسخ می دهد و پاسخ این است که
۱- از قبیل این شرکت ها در تمام صنایع حرفه ای و خدماتی پیدا می شوند، از حوزه فناوری گرفته تا حسابداری تا مشاوره مدیریت.
۲- شرکت های با رشد بالا به احتمال خیلی بیشتر در صنعت خود بسیار تخصصی عمل میکنند.
این تمرکز محدود به آنها اجازه می دهد تا منابع خود بطور دقیق تر متمرکز کنند. بنگاه هایی
که بصورت عمومی به قضیه نگاه کرده و فعالیت غیر تخصصی دارند، عموما رشد کمتری دارند.
۳- آنها تاکید بیشتری بر دنبال کردن یک بازار هدف مشخص و روشن دارند و به احتمال بیشتر به
تحقیق و بررسی سیستماتیک در رابطه با آن بازار هدف می پردازند. تحقیق انجام شده بر
روی ۸۵۰ شرکت که در ابتدا به آن اشاره شد نشان می دهد شرکت هایی که دست به تحقیق
سیستماتیک بر روی بازارهای هدف خود می زنند، اصولا از سرعت رشد و سودآوری بیشتری برخوردار هستند.
۴- شرکت ها و بنگاه های با رشد بالا عموما از عوامل متمایز کننده ساده تری برخوردار هستند که
شرکت های آنها را متمایز می سازد.
در حالیکه شرکت های متوسط و معمولی به افراد و منابع انسانی خود استناد می کنند که
این افراد خدمات بسیار خوبی را عرضه می کنند؛
اما شرکتهای با رشد بالا از عوامل متمایز کننده ای برخوردار هستند که هم ساده بوده و هم به
راحتی باور پذیر هستند. تخصص در صنعت یا یک مدل کسب و کار غیرمعمول (به عنوان مثال،
ارائه خدمات به قیمت ثابت در برابر رقبایی که بصورت ساعتی هزینه دریافت می کنند) از جمله
روشهای معمولی است که شرکت های با رشد بالا با استفاده از آنها خود را متمایز می کنند.
اما ویژگی پنجم و نکته پایانی
۵- زمانی هم که نوبت به هزینه کردن بودجه بازاریابی خودشان می شود،بنگاه های با سرعت رشد بالا بیشتر به دنبال یافتن و بکار بردن تکنیک ها و روش های بازاریابی آنلاین هستند.
آنها همچنین علاقه زیادی به ارائه آموزش های فروش و توسعه کسب و کار به کارکنان غیر از حوزه فروش خود دارند
و
برای استفاده از تخصص های دیگران حاضر در خارج از مرزهای شرکت های خود
هیچ محدودیتی برای خود قائل نیستند.
شاید بهتر باشد که بگوئیم هیچ استراتژی واحدی که موجب به حرکت درآمدن این دسته از شرکت ها باشد، وجود ندارد.
در عوض مزیت آنها ناشی از اثر تجمعی انجام درست تعدادی از کارها و فرایندهاست.
عوامل مهم در اثر بخشی تبلیغات کدامند؟
در گام اول هدف تعیین میشود، سپس بودجه لازم برای تبلیغات تخصیص یافته و در گام های بعدی نسبت به تصمیم گیری راجع به پیام و رسانه اقدام میشود و نهایتاً به منظور تعیین اثر بخشی برنامه تبلیغات نتایج به دست آمده با اهداف از پیش تعیین شده مقایسه میشوند. در ادامه با ما همراه باشید.اثربخشی تبلیغات
اکثر فعالیتهای تبلیغاتی هدفی را دنبال میکنند اما آنچه که یک طرح تبلیغاتی خوب را از یک طرح تبلیغاتی ضعیف متمایز میسازد، کیفیت هدف تعیین شده در آنها میباشد. تعریف درست و دقیق هدف به تبلیغ دهنده کمک مینماید که شاخصهای مناسبی برای انتخاب رسانه و پیام در اختیار داشته باشد و در نتیجه انتخاب صحیحتری نیز خواهد داشت . اما سوال بعدی که در اینجا مطرح میشود این است که چگونه میتوان اهداف بهتری را برای تبلیغات تعریف نمود؟به منظور تعریف چنین اهدافی میبایست طی یک فرایند تحقیقاتی، اطلاعات مورد نیاز جمعآوری گردد. این اطلاعات میتواند بعنوان منبع اصلی تعیین هدف مورد استفاده قرار گیرد. این فرایند تحقیقاتی شامل بخشهای زیر است:
- در بخش اول باید بررسی شود که دلیل اصلی تبلیغدهنده از تصمیم برای تبلیغات چیست. آیا فرصتی را احساس نموده، قرار است محصول جدیدی معرفی شود و یا برای جلوگیری از افول یک محصول یا خدمت تصمیم به تبلیغات گرفته است. موارد بالا نمونهای از دلایل تصمیم برای شروع یک برنامه تبلیغاتی هستند. ولی به هر ترتیب تبلیغ دهنده میبایست دقیقاً دلیل خود را از انجام تبلیغ مشخص نماید.
- در گام بعدی تبلیغدهنده میبایست بطور روشن ویژگیهای متمایز محصولی را که قرار است برای آن تبلیغات صورت پذیرد، لیست نماید. این ویژگیها به دو بخش کلی تقسیم میشوند:
- بخش اول به ویژگیهای فیزیکی اختصاص دارد. در این بخش تفاوتهای این محصول با سایر رقبای آن به لحاظ شکل، اجزا، اندازه، بسته بندی، کانال توزیع، خدمات، قیمت و … آورده میشود.
- در بخش دوم، ویژگی های احساسی مرتبط با نام تجاری۲ آورده میشود. در این قسمت طرز فکر و دیدگاه مصرف کنندگان راجع به آن نام تجاری لیست میشود.
- در بخش بعدی باید به این سوال مهم پاسخ داده شود که محصول یا خدمت مورد نظر چگونه و با چه تفاوتی نسبت به سایر رقبا به نیازهای مصرف کنندگان پاسخ میدهد. در این پاسخ مزیت اصلی که مشتریان با استفاده از این محصول بدست میآورند، بیان میشود. پاسخ این سوال کمک بسیار زیادی به تبلیغ دهنده در انتخاب پیام در مراحل بعدی خواهد نمود.
- در گام بعدی تبلیغ دهنده میبایست مخاطبین تبلیغ را تعریف نماید. در تعریف از مخاطبین هدف میبایست به سه ویژگی مهم آنها اشاره شود. این سه ویژگی عبارتند از:
- موقعیت جغرافیایی و مکانی مخاطبین
- ویژگیها و خصوصیات روحی و روانی مخاطبین
- عادتهای مخاطبین هدف در خواندن، شنیدن و دیدن