فروش برند آماده/تاریخچه برند جگوار

تاریخ : 1348/11/10 نویسنده :admin3 بازدیدها : 318 موضوع : مقالات برند



سابقه‌ی انگلستان در خودروسازی، فراتر از یک قرن است. هرچند که بسیاری از محصولات مشهور ساخت برندهای بریتانیایی، عموما گران‌قیمت و مختص ثروتمندان محسوب می‌شوند؛ می‌توان نمونه‌هایی مقرون‌به‌صرفه و البته باکیفیت نیز در این کشور پیدا کرد. مثلث خودروسازان لوکس انگلیسی، رولزرویس، بنتلی و استون مارتین را شامل می‌شود که همگی محصولاتی با قیمت بیش از ۱۰۰ هزار دلار عرضه می‌کنند. در عوض، برای افرادی با بودجه‌ی پایین‌تر هم، تولیدکننده‌ای اصیل و صاحب‌سبک در بریتانیا وجود دارد.جگوار نمونه‌ای از یک برند خودروساز انگلیسی با ترکیبی از مدل‌های لوکس و اسپرت است که البته، چندان گران‌قیمت و دور از دسترس بازار جهانی محسوب نمی‌شود. این شرکت هم مشابه بسیاری دیگر تولیدکننده‌های خودرو در انگلستان، کار خود را با محصولاتی مختص ثروتمندان و بازار داخلی شروع کرد؛ اما در دهه‌های بعد، توجه ویژه‌ای به مدل‌های اسپرت عامه‌پسند و خوش‌قیمت نشان داد. امروزه، انواع خودروهای دودر کوپه‌، سدان، کراس‌اور و حتی تمام‌برقی در سبد جگوار وجود دارند؛ ضمن اینکه علاوه‌بر کشور اصلی در بازار چین، کره‌جنوبی و امریکا نیز پرتقاضا هستند.

مهم‌ترین ویژگی‌های جگوار؛ از گذشته تاکنون

حدود ۱۰۰ سال پیش، یک کارگاه کوچک ساخت اتاقک موتورسیکلت توسط ویلیامز لیون در کاونتری انگلستان بنیان نهاده شد و سال ۱۹۳۵، خودروسازی جگوار نام گرفت. این شرکت هم مشابه دیگر برندهای بریتانیایی، بارها توسط گروه‌های تجاری یا سرمایه‌دارهای حقیقی متنوع مدیریت شد. در نهایت، جگوار به گروه خودروسازی تاتاموتورز هند فروخته شد تا امروزه عضوی از گروه جگوار و لندرور باشد.
جگوار به فناوری‌های نوین، طراحی مدرن و حفاظت از محیط زیست اهمیت می‌دهد. امروزه تمامی تولیدات این شرکت، آزمون‌های پیچیده‌ی آلایندگی را پبش‌از عرضه‌ی عمومی می‌گذرانند. همچنین، آزمایش فنی خودروها در شرایط سخت آب و هوایی کشورهای مختلف دنیا انجام می‌شود. مدیران شرکت ادعا می‌کنند؛ محصولات مدرن جگوار برای استفاده در دمای منفی ۴۰ درجه سانتیگراد و مثبت ۵۰ درجه، ساخته شده‌اند. حتی انتقال خودروهای این شرکت از کارخانه تا محل تحویل مشتری، با دقت بسیار بالا انجام می‌شود. جگوار، از نظر کیفیت عالی رنگ‌آمیزی بدنه و کنترل نفوذ صدا به داخل کابین نیز، مشهور است.
استون مارتین و جگوار، سازنده‌ی مشهورترین خودروهای دیده شده در سری فیلم‌های جیمز باند هستند. به‌عنوان مثال، جگوار XKR در فیلم  "روزی دیگر بمیر" (Die another day) با جایگاه نمایشی مسلسل و خروجی شلیک موشک در بدنه، تولید شد که امروزه زینت‌بخش موزه‌ی ملی خودروهای انگلستان در بیلیو (Beaulieu) است.
گران‌ترین نمونه‌ی کلکسیونی از جگوار، یک دستگاه D تایپ ساخت ۱۹۵۳ است که در سال ۲۰۱۶ با قیمت ۲۱ میلیون و ۷۸۰ هزار دلار فروخته شد. این خودرو، برنده‌ی مسابقه‌ی لمان ۲۴ ساعته ۱۹۵۶ بود و به دلیل نگه‌داری در بهترین شرایط با ۲ مالک طی ۶۳ سال، شهرت یافت.
جگوار از پیش‌گامان ساخت خودروهای برقی مدرن در دنیا محسوب می‌شود. این شرکت، سرمایه‌گذاری گسترده‌ای بر تولید مدل‌های الکتریکی و هیبریدی داشته است. آی‌پیس (I-PAce) اولین کراس‌اور تمام‌برقی اروپا، سال ۲۰۱۸ رونمایی شد و جوایز متعدد، از جمله بهترین خودروی دنیا، برترین طراحی بدنه و رتبه‌ی ممتاز وسایل نقلیه‌ی دوست‌دار محیط زیست سال ۲۰۱۹ را کسب کرد. از سال ۲۰۲۱، تمامی محصولات ساخت جگوار، با نسخه‌ی هیبریدی نیز تولید خواهند شد.
بین سال‌های ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۴، زمانی‌که جگوار تحت مالکیت فورد اداره می‌شد، حضوری کوتاه‌مدت در فرمول یک جهانی داشت. افراد مشهوری مثل نیکی لائودا به اداره‌ی تیم جگوار ریسینگ کمک کردند؛ اما رانندگان آن طی ۸۴ مسابقه فقط ۲ بار روی سکوی سوم ایستادند. خودروهای فرمول یک جگوار از پیشرانه و تجهیزات فنی ساخت کازورث (Cosworth) استفاده می‌کردند و عملا ارتباطی با مهندسی شرکت خودروسازی جگوار نداشتند. در نهایت، امتیاز و حق مالکیت تیم فرمول یک جگوار به ردبول فروخته شد.
امروزه جگوار حضوری فعال در مسابقات فرمول ای (Formula E) دارد و با همکاری پاناسونیک، رقیب آئودی، بی‌ام‌و، دی‌اس (DS) و نیسان محسوب می‌شود. البته جگوار، مدعی قهرمانی در فرمول ای نیست و طی سال‌های گذشته، نتایجی متوسط داشته است.
جگوار از نوعی چرم طبیعی در محصولات خود استفاده می‌کند که حاصل گاوهای پرورش‌یافته در شرایط ویژه هستند. مدیران شرکت سازنده ادعا می‌کنند، هیچ‌نوع حشره در محیط دامپروری جگوار وجود ندارد و صرفا گاوهای جوان با پوست صاف و عاری از چروک‌های بارداری، برای تولید چرم استفاده می‌شوند. البته این پوشش گران‌قیمت به‌عنوان آپشن اضافی به انتخاب خریدار روی خودروهای خاص جگوار ارائه می‌شود.
بین سال‌های ۱۹۹۲ تا ۱۹۹۴، عنوان سریع‌ترین خودروی جاده‌ای دنیا به جگوار XJ220 اختصاص داشت. این محصول، به رکورد نهایت سرعت ۳۴۰ کیلومتربرساعت رسید و خبرساز شد. ابرخودروی مک‌لارن F1 با ۳۷۰ کیلومتربرساعت رکورد XJ220 را شکست.
تولید محصولات جگوار در سال ۲۰۱۸ به ۱۸۰ هزار دستگاه در سال رسید. این آمار، قابل مقایسه با غول‌های خودروسازی دنیا نیست. به‌عنوان مثال، مرسدس بنز S کلاس به‌تنهایی، بیش از ۵۰۰ هزار دستگاه در سال تولید دارد و نیمی از این تعداد را به بازار چین می‌فرستد. سود حاصل از فروش محصولات جگوار در بازار جهانی، برای مالکان هندی آن راضی‌کننده نیست و مذاکراتی در زمینه‌ی واگذاری تمام یا بخشی از سهام گروه جگوار لندرور وجود دارد.

تأسیس جگوار

در کمال تعجب، کارخانه‌ای که بعدها جگوار نام گرفت و خودروهای اسپرت تولید کرد؛ سازنده‌ی اتاقک موتورسیکلت‌ بود. شرکت سوالو (Swallow) بین سال‌های ۱۹۲۲ تا ۱۹۳۰، مدل‌های ۳ چرخ (Sidecar) با جایگاه ویژه‌ی سرنشین سوم عرضه می‌کرد.
شرکت سوالو (Swallow Sidecar) توسط ویلیام لیونز با همکاری ویلیام والمزلی بنیان نهاده شد. لیونز که امروزه با لقب پدر جگوار شناخته می‌شود، متولد سال ۱۹۰۱ در بلکپول انگلستان بود. او بعد از اتمام دبستان و دبیرستان، به استخدام یک شرکت فنی مهندسی در منچستر درآمد. هنگامی که لیونز به ۱۸ سالگی رسید، کار فنی را رها کرد تا یک فروشنده‌ی ساده در زادگاه خود باشد.
ویلیام والمزلی متولد ۱۸۹۲، حدود ۹ سال بزرگ‌تر از لیونز بود و حتی در جنگ جهانی اول (۱۹۱۴ تا ۱۹۱۸) خدمت کرد. پدر والمزلی، تأمین‌کننده‌ی زغال‌سنگ برای کارگاه‌های کوچک بود. پس از مرگ پدر، ولیامز به شهر بلکپول و خیابانی در نزدیکی محل زندگی لیونز تغییر مکان داد تا با استفاده از تجربه‌ی خود، وارد صنعت درشکه‌سازی (Coachbuilding) شود. بهار سال ۱۹۲۱، والمزلی طرحی دوکی‌شکل از یک نفربر قابل اتصال به موتورسیکلت ثبت کرد. آگهی فروش این محصول به قیمت ۲۸ پوند، مورد توجه ویلیام لیونز ۲۰ ساله قرار گرفت تا در نهایت، حدود یک سال بعد شرکت سوالو توسط لیونز و والمزلی افتتاح شود.
سوالو تا سال ۱۹۳۴ به ساخت اتاقک نفربر موتورسیکلت ادامه داد. علاوه‌بر این نوع محصولات، لیونز در سال ۱۹۲۷ بدنه‌ای جدید برای خودروی آستین 7 طراحی کرد که مورد توجه بازار قرار گرفت. شرکت سوالو تا پیش از آغاز جنگ جهانی دوم در ۱۹۳۹، بدنه‌های متنوعی برای برندهای مختلف، از جمله فیات ساخت.
موفقیت در ساخت بدنه، مشوق لیونز در تولید یک خودروی مستقل شد. اولین محصول در سال ۱۹۳۱، مجهز به پیشرانه‌ی ۴۸ اسب‌بخار ساخت شرکت استاندارد موتور، قدرت چندانی نداشت اما به دلیل استفاده از ظاهر زیبا و قیمت منطقی، با تیراژ ۴۲۰۰ دستگاه تا سال ۱۹۳۶ تولید شد. با تغییر نام شرکت سوالو به SS، از سال ۱۹۳۴ نام خودرو به SS1 تغییر یافت. نخستین خودروی تاریخ جگوار، همراه پیشرانه‌ی ۷۰ اسب‌بخار به نهایت سرعت ۱۲۰ کیلومتربرساعت رسید که در زمان خود، رضایت‌بخش بود.
در سال ۱۹۳۴، لیونز سهم والمزلی از شرکت را خرید تا با تغییر نام سوالو به S.S. Cars Limited وارد صنعت خودروسازی شود. حروف SS از نام شرکت‌های سوالو و استاندارد موتور گرفته شده بود تا نشانه‌ی همکاری آن‌ها باشد. تنها یک سال بعد از تأسیس، اولین محصول شرکت SS با کد ½1 تولید شد. این خودروی اسپرت ۴در، ابتدا با پیشرانه‌ی ۱.۶ لیتر و بعد با نمونه‌ی ۱.۸ لیتر ساخت شرکت انگلیسی استاندارد (Standard Motor) فروش بسیار خوبی در بازار داخلی داشت. نهایت سرعت ۱۱۲ کیلومتربرساعت برای اولین محصول شرکت SS، موفقیتی بزرگ محسوب می‌شد. تا سال ۱۹۴۹، حدود ۲۰ هزار دستگاه از نسخه‌های مختلف SS تولید شدند. 
محصول جوان‌پسند و ۲در شرکت SS، خودرویی ۲نفره با کد 100 بود که سال ۱۹۳۶ رونمایی شد و تحسین علاقه‌مندان را برانگیخت. این مدل با پیشرانه‌ی ۶ سیلندر ۲/۷ لیتری و ۳/۵ لیتری تا سال ۱۹۳۹ تولید می‌شد. وزن خالص SS100 در حدود ۱۱۵۰ کیلوگرم بود و همراه پیشرانه‌ی ۱۲۵ یا ۱۰۰ اسب‌بخار، سرعت‌گیری صفر تا ۱۰۰ کیلومتربرساعت ۱۰.۵ تا ۱۳.۵ ثانیه فراهم می‌کرد. امروزه نسخه‌های کلکسیونی از SS100 که در زمان تولید، حدود ۵۰۰ پوند قیمت داشتند؛ نزدیک به یک میلیون دلار، ارزش دارند.

پایان جنگ جهانی دوم و آغاز جگوار

مشابه بسیاری دیگر خودروسازان اروپایی، SS هم با کمبود مواد اولیه و کاهش تولید در سال‌های ۱۹۳۹ تا ۱۹۴۵ مواجه شد. بعد از اتمام جنگ، خودروهای سری ½1 , ½2 و ½3 شرکت SS با نام جگوار فروخته شدند. یکی از مهم‌ترین دلایلی که باعث شد ویلیام والمزلی نام شرکت خود را از SS به جگوار تغییر دهد، تشابه اسمی با نیروهای ویژه‌ی ارتش آلمان نازی (Schutzstaffel) بود. علاوه‌بر این، والمزلی تصمیم داشت فراتر از وابستگی به شرکت استاندارد موتور با پیشرانه‌های متنوع ساخت خود، فعالیت کند.
مدل XK120 اولین محصول جدید جگوار بعد از اتمام جنگ جهانی دوم بود. تولید موفق SS100، مشوق شرکت برای ادامه‌ی فعالیت در کلاس اسپرت‌های روباز ۲نفره (رودستر) محسوب می‌شد. مراسم رونمایی از XK120 در نمایشگاه خودرو لندن ۱۹۴۸، خیره‌کننده بود؛ چراکه برای نخستین‌بار جگوار از پیشرانه‌ی ساخت خود استفاده کرد و رسما به یک خودروساز مستقل تبدیل شد. کد مدل، نشانه‌ی توانایی‌ XK120 در رسیدن به سرعت ۱۲۰ مایل برساعت (معادل ۱۹۳ کیلومتربرساعت) بود. این خودرو با پیشرانه‌ی ۳.۴ لیتر، قدرت ۱۶۰ تا ۲۲۰ اسب‌بخار در نسخه‌های مختلف داشت. اولین مدل تولیدی XK120، با قیمت ۳,۹۴۰ دلار به کلارک گیبل بازیگر مشهور هالیوودی فروخته شد. تولید این خودرو با مجموع تیراژ ۱۲ هزار دستگاه تا سال ۱۹۵۴ ادامه داشت.
با شروع دهه‌ی ۱۹۵۰، مدیران جگوار تصمیم به ادامه‌ی فعالیت محدود به خودروهای اسپرت لوکس گرفتند. با این شرایط، محصولات جگوار از نظر قیمت، گران‌تر از مدل‌های ساخت استون‌مارتین و ارزان‌تر از تولیدات برندهای لوکس مثل بنتلی و رولزرویس، عرضه می‌شدند تا در بازار انگلستان رقیب مهمی نداشته باشند.
جگوار مارک وان (Mark 1) اولین محصول شرکت برای فعالیت در کلاس خودروهای ۴در لوکس بود. این محصول با پیشرانه‌های ۲/۵ و ۳/۴ لیتری می‌توانست سرعت‌گیری صفر تا ۱۰۰ کیلومتربرساعت ۱۴.۵ و ۱۱/۲ ثانیه فراهم کند. بین‌ سال‌های ۱۹۵۵ تا ۱۹۵۹، بیش از ۳۷ هزار دستگاه جگوار مارک وان فروخته شد. نسخه‌ی دوم این خودرو با کد Mark 2 هم تا سال ۱۹۶۹ تولید می‌شد.
جگوار C تایپ و D تایپ، موجب موفقیت چشمگیر شرکت سازنده در مسابقات اتومبیل‌رانی شدند. مدل C براساس XK120 در سال ۱۹۵۱ معرفی شد و ۲ سال پیاپی به قهرمانی مسابقات لمان ۲۴ ساعته رسید. این خودرو در سال ۱۹۵۲، بارها مرسدس بنز 300SL را شکست داد. قیمت C تایپ در زمان تولید، حدود ۶ هزار دلار بود. نمونه‌ای از این خودرو که در لمان ۱۹۵۳ حضور داشت، سال ۲۰۱۵ به قیمت ۱۳/۲ میلیون دلار فروخته شد.
مدل D تایپ در سال ۱۹۵۴ جای‌گزین C تایپ شد و سال ۱۹۵۴، قهرمانی لمان را به ارمغان آورد. در مجموع، تنها ۵۳ دستگاه D تایپ تولید شد. سال ۲۰۱۶، نسخه‌ای از این خودرو با قیمت ۲۱ میلیون و ۷۸۰ هزار دلار رکورد گران‌ترین جگوار کلکسیونی جهان را کسب کرد. مدل جاده‌ای D تایپ نیز با کد XKSS به تعداد ۲۵ دستگاه تولید شد که امروزه بیش از یک میلیون دلار ارزش دارد.

دهه‌ی ۱۹۶۰ و ظهور E تایپ

سودآوری جگوار در سال‌های پس از جنگ جهانی دوم، سرمایه‌گذاری در توسعه و تولید محصولات جدید را سرعت بخشید. دهه‌ی ۵۰ میلادی با موفقیت جگوار در فروش همراه شد اما فاقد یک مدل اسپرت عامه‌پسند با قیمت منطقی و عملکرد فنی مسابقه‌ای بود. خودروهای جاده‌ای این شرکت، وزن نسبتا بالایی داشتند و البته همراه‌با تجهیزات لوکس، مناسب رانندگی در پیست محسوب نمی‌شدند.
جگوار E تایپ یا XK-E در سال ۱۹۶۱ رونمایی شد. این خودرو توسط انزو فراری، مالک و مؤسس خودروسازی فراری با عبارت "زیباترین خودرویی که تاکنون ساخته شده است" تحسین شد. طراحی بدنه با الهام از هواپیماهای جنگنده توسط مالکوم سایر (Malcolm Sayer) شکل گرفت تا یکی از بهترین خودروهای آن زمان از نظر مهندسی آیرودینامیک باشد. نسخه‌ی رودستر E تایپ با پیشرانه‌ی ۳.۸ لیتری ۲۶۵ اسب‌بخار، تنها ۱۳۱۵ کیلوگرم وزن داشت. مدل ۴.۲ لیتری این خودرو، با سرعت‌گیری صفر تا ۱۰۰ کیلومتربرساعت ۶.۴ ثانیه و نهایت سرعت ۲۴۰ کیلومتربرساعت، یکی از بهترین خودروهای اسپرت جاده‌ای جهان در زمان خود بود. تا سال ۱۹۷۵، نسخه‌های مختلف جگوار E تایپ سری ۱ و ۲ و ۳ با مجموع تیراژ ۷۴ هزار دستگاه فروخته شدند.
جگوار مارک ایکس (Mark X) به‌عنوان محصولی پرچم‌دار و لوکس در سال ۱۹۶۱ معرفی شد. این محصول حتی با نسخه‌ی پایه و پیشرانه‌ی ۳.۸ لیتری مشابه E تایپ، نهایت سرعت نزدیک به ۲۰۰ کیلومتربرساعت فراهم می‌کرد. قیمت نهایی جگوار مارک ایکس، تقریبا نصف محصولات رولزرویس بود؛ اما چندان مورد توجه بازار جهانی قرار نگرفت. تولید این خودرو طی ۹ سال به مجموع فروش ۲۴ هزار دستگاه رسید تا جگوار حضور در کلاس سوپرلوکس و سدان‌های پهن‌پکر را کناربگذارد. طراحی مارک ایکس و خصوصا نمای چراغ‌های جلو، زبان طراحی جگوار در دهه‌های بعد را پایه‌گذاری کرد.

اتحاد ناموفق جگوار با بریتیش موتور

اواسط دهه‌ی ۶۰ میلادی با ادغام شرکت‌های خودروسازی انگلیسی همراه بود. در شرایطی که جگوار فروش بسیار خوبی در داخل و خارج از کشور داشت، ویلیام لیونز به فروش سهام خود رضایت داد. این تصمیم زمانی گرفته شد که بنیان‌گذار جگوار، ۶۴ سال داشت و علاوه‌بر کهولت به دلیل فقدان وارث نگران آینده‌ی شرکت بود. سرانجام طی یک کنفرانس خبری، جگوار زیرمجموعه‌ی گروه صنعتی بریتیش موتور (BMC) اعلام شد. چند ماه بعد، بریتیش موتور نیز به هولدینگ ارتقاء یافت و BMH نام گرفت.
سال ۱۹۶۸، اتفاقی بزرگ و تاریخ‌ساز خودروسازی انگلستان را تغییر داد. شرکت‌های بریتیش موتور، لیلاند، آستین موریس و استاندارد تریومف، متحد شدند تا بریتیش لیلاند (BLMC) ظهور کند. این رویداد، بخش اصلی مدیریت شرکت‌های خودروسازی انگلستان ره در اختیار دولت بریتانیا قرار داد که البته نتیجه‌ای نامطلوب در پی داشت.

دهه‌ی ۱۹۷۰ و آغاز بحران اقتصادی

تصمیم به ادغام شرکت‌های مختلفی خودروسازی انگلیس، استقلال آن‌ها در تولید محصولات و توسعه‌ی تجاری را محدود کرد. قراربود پلتفرم مدل‌های مختلف و پیشرانه‌های متنوع بین برندها به اشتراک گذاشته شود؛ اما این شرایط، سرمایه‌گذاری شرکت‌ها در بهبود فنی و پیشرفت مهندسی را کند کرد. از سویی دیگر، بحران جهانی اقتصاد در دهه‌ی ۷۰ میلادی که پس‌ از رشد قیمت نفت شکل گرفته بود؛ تقاضا برای خودروهای گران‌قیمت و پرمصرف انگلیسی را کاهش داد.
یکی از موفق‌ترین محصولات جگوار، در سال ۱۹۶۸ رونمایی شد. سدان لوکس XJ6، محصولی نیمه‌لوکس و قابل رقابت با مرسدس بنز کلاس S بود که در دهه‌ی ۷۰ میلادی به شهرت رسید. جگوار XJ6 و XJ12 با تکیه بر نسل اول ۱۵ سال روی خط تولید باقی‌ماند و مجموعا به تعداد ۲۳۴ هزار دستگاه تولید شد. طراحی این‌ خودرو مشابه مارک ایکس بود و البته، ابعادی کوچک‌تر داشت. XJ12 اولین محصول جگوار بود که مجهز به پیشرانه‌ی ۱۲ سیلندر نیز قابل خرید بود.
دیگر محصول جگوار در دهه‌ی ۷۰ میلادی، XJ-S نام داشت که درواقع، جای‌گزین E تایپ محسوب می‌شد. جگوار XJ-S برای مدتی حدود ۲۲ سال از ۱۹۶۵ تا ۱۹۹۶ روی خط تولید بود و مجموعا بیش از ۱۱۵ هزار دستگاه فروش داشت. این خودرو ۲در چهار نفره، تقریبا در تمامی نسخه‌ها با چهره‌ی ثبات عرضه شد؛ اما پیشرانه‌های متنوع ۶ و ۱۲ سیلندر ارائه کرد. جگوار XJ-S درواقع نمونه‌ای بازطراحی شده از E تایپ با چهره‌ای مدرن بود که آیرودینامیک بسیار خوب و ظاهری عامه‌پسند داشت.

دهه‌ی ۱۹۸۰؛ تحول با جان ایگان

در سال ۱۹۸۴، مدیران هولدینگ بریتیش موتور تصمیم به جداسازی شرکت‌های زیرمجموعه‌ی خود کردند. با این شرایط، جگوار موقتا مستقل از دیگر خودروسازان بریتانیا اداره شد. جان ایگان (John Egan) با نشستن روی صندلی مدیر عاملی جگوار در سال ۱۹۸۰، بسیاری از مشکلات مالی و تجاری شرکت را رفع کرد. طی سال‌های بعد، حدود ۱۰ هزار نفر شامل ۳۰ درصد از کل پرسنل جگوار تعدیل شدند تا بهره‌وری کارخانه افزایش یابد.
تنها محصولات جگوار در سال‌های دهه‌ی ۸۰ میلادی، نسخه‌های مختلف XJ-S و XJ6 و XJ12 بودند. این زمان، فرصتی برای جگوار بود تا حضور خود در مسابقات سرعت را تقویت کند. سری خودرهای XJR، بین سال‌های ۱۹۸۳ تا ۱۹۹۵ در ۱۴ مدل تولید شدند تا وارد رقابت‌های جهانی ایمسا و کلاس WSC یا World Sportscar Championship شوند. تولید مدل‌های XJR، مقدمه‌ای بر عرضه‌ی ابرخودروهای جگوار در دهه‌ی ۹۰ میلادی شد.

دهه‌ی ۱۹۹۰ و مالکیت فورد

سال ۱۹۸۹، خودروسازی فورد رسما نسبت به خرید سهام جگوار ابراز تمایل کرد. در نهایت، واگذاری جگوار، لندرور و استون مارتین به فورد طی سال‌های بعد انجام شد؛ اما از نظر تجاری و فنی، چندان ثمربخش نبود. فروش و سودآوری جگوار تحت مدیریت فورد، به‌شدت کاهش یافت.
حضور جگوار در مسابقات سرعت با مدل‌های مختلف XJR، حاصل همکاری مهندسان این شرکت با تیم مسابقه‌ای تام ویلکینسون (TWR) بود. این شرایط، تنها به رقابت‌های اتومبیل‌رانی محدود نشد و سال ۱۹۹۰، با معرفی یک سوپراسپرت مدرن، به بازار خودروهای جاده‌ای رسید. جگوار XJR-15، یک مدل ۲‌نفره شبیه به ابرخودروهای امروزی بود که توسط پیتر استیونس طراحی شد. این محصول، اولین خودروی دنیا با بدننه‌ی تمام فیبرکربن بود و تنها ۱۰۵۰ کیلوگرم وزن داشت. جگوار XJR-15، با پیشرانه‌ی ۱۲ سیلندر ۶ لیتری، قدرت ۴۵۰ اسب‌بخار و گشتاور ۵۷۰ نیوتن‌متر فراهم می‌کرد، درحالی‌که سرعت‌گیری صفر تا ۱۰۰ کیلومتربرساعت ۳.۹ ثانیه و نهایت سرعت ۳۰۷ کیلومتر داشت. تنها ۵۰ دستگاه جگوار XJR-15 ساخته شد که هرکدام در زمان تولید با قیمت ۶۶۰ هزار دلار، یکی از گران‌ترین خودروهای دنیا بوند.چند ماه پیش از رونمایی ابرخودروی افسانه‌ای مک‌لارن F1، جگوار XJ220 معرفی شد. بسیاری از علاقه‌مندان خودرو، محصول جگوار را نخستین ابرخودروی مدرن می‌دانند. هرچند که XJ220، بعد از بوگاتی EB110 با قدرت و شتاب پایین‌تر تولید شد؛ اما به جهت ثبت رکورد جهانی سرعت، شهرت بیشتری پیدا کرد. ابرخودروی جگوار با رسیدن به ۳۴۱/۷ کیلومتربرساعت و زمان ۷ دقیقه و ۴۶/۳۶ ثانیه در نوربرگ‌رینگ، رسما سریع‌ترین خودروی جاده‌ی دنیا در سال ۱۹۹۱ بود. مدل مفهومی XJ220 در سال ۱۹۸۸ رونمایی شد و ۱۵۰۰ نفر برای پیش‌خرید آن، مبلغ ۵۰ هزار پوند (حدود ۶۶ هزار دلار) پرداختند. در نهایت تا سال ۱۹۹۴، تعداد ۲۷۵ دستگاه XJ220 با میانگین قیمت ۶۰۰ هزار دلار تحویل خریدارن شد.جگوار XK8 در سال ۱۹۹۶، خودرویی جای‌گزین XJ-S بود. این محصول با پیشرانه‌های متنوع، سرعت‌گیری صفر تا ۱۰۰ کیلومتربرساعت ۵.۵ تا ۷ ثانیه فراهم می‌کرد که برای یک خودروی اسپرت دهه‌ی ۹۰ میلادی راضی کننده محسوب می‌شد. مجموع تیراژ تولید XK8 و XKR تا سال ۲۰۰۵، به ۹۰ هزار دستگاه رسید. نسخه‌ای از این خودرو در فیلم "جیمز باند؛ روز دیگر بمیر" با بازی پیرز برازنان (Pierce Brosnan) حضور داشت.
مشابه دهه‌ی ۸۰ میلادی، تولید خودروهای سدان سری XJ توسط جگوار ادامه یافت. یکی از نتایج سرمایه‌گذاری ۲۰۰ میلیون پوندی فورد در جگوار، طراحی X300 بود. تولید این خودرو تنها ۴ سال ادامه داشت و به مجموع فروش ۹۰ هزار دستگاه رسید. مدل بعدی با کد X308 بین سال‌های ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۲، مجموع تولید ۱۲۶ هزار دستگاه داشت. این خودروها، از پیشرانه‌های ۳/۲ و ۴ لیتری جگوار در کنار جعبه‌دنده‌های ساخت ZF و مرسدس بنز آلمان استفاده می‌کردند.

قرن ۲۱؛ واگذاری جگوار به سرمایه‌داران هندی

تاتاموتوز باقدمتی نزدیک به ۷۵ سال در صنعت خودروسازی هندوستان فعالیت می‌کند. این گروه صنعتی، در سال ۲۰۰۸ موفقیت به خرید سهام شرکت‌های جگوار و لندرور از فورد طی معامله‌ای به ارزش ۲/۲ میلیارد دلار شد. تاتاموتورز در سال ۲۰۱۳، اتحاد جگوار و لندرور را به اطلاع رسانه‌ها رساند تا مخارج تولید و توسعه‌ی مهندسی در این شرکت‌ها را کاهش دهد.
تولید سوپراسپرت C-X75، اولین پروژه‌ای بلندپروازانه جگوار با سرمایه‌گذاری سنگین تاتاموتورز بود که به شکل یک مدل مفهومی در سال ۲۰۱۰ رونمایی شد. این خودرو، با همکاری تیم فرمول یک ویلیامز در نمایشگاه پاریس مورد تحسین قرار گرفت. قرار بود محصول نهایی با پیشرانه‌ی هیبریدی تولید شود تا همراه قدرت نزدیک به ۹۰۰ اسب‌بخار حاصل از ترکیب موتورهای بنزینی و برقی، سرعت‌گیری صفر تا ۱۰۰ کیلومتربرساعت زیر ۳ ثانیه و نهایت سرعت ۳۲۰ کیلومتربرساعت فراهم کند. نسخه‌ی تولیدی C-X75 برای رانندگی تمام‌الکتریکی تا مسافت ۵۰ کیلومتر و تیراژ تولید محدود به ۲۵۰ دستگاه آماده می‌شد اما به صلاحدید مدیران جگوار و تاتاموتورز از برنامه‌ی تولید خارج شد. از نظر کارشناسان شرکت، سال‌های ۲۰۱۰ به دلیل هم‌زمانی با بحران در اقتصاد جهانی، مناسب تولید یک محصول با قیمت نهایی بیش از یک میلیون دلار نبود.

تحول در طراحی جگوار با حضور یان کالوم

در سال ۱۹۹۹ و زمانی‌که جگوار تحت مالکیت فورد اداره می‌شد؛ یان کالوم به سمت مدیر طراحی جگوار رسید. او متولد ۱۹۵۴ اسکاتلند است و در سن ۱۴ سالگی به‌عنوان کارآموز وارد جگوار شد. کالوم بعد از تحصیل در مدرسه هنر گلاسکو، از رویال کالج لندن مدرک کارشناسی ارشد طراحی خود گرفت. او در سن ۲۵ سالگی به خدمت فورد درآمد و زیر نظر پیتر هاربوری تا سال ۱۹۹۰، مدل‌هایی از فورد فیستا و اسکورت را طراحی کرد. کالوم تا سال ۱۹۹۹، عضو اصلی در طراحی خودروهایی بسیار مشهور مثل نیسان R390، استون مارتین DB7 و محصولات DWR بود.
یان کالوم از ابتدای قرن ۲۱ در راس دپارتمان طراحی جگوار قرار گرفت. حتی با تغییر مالکیت این برند از فورد امریکا به تاتاموتورز هندوستان، کالوم ۶۵ ساله همچنان در سمت خود باقی‌ مانده و فعالیت می‌کند. تمامی خودروهای مدرن جگوار که از سال ۲۰۰۶ تاکنون رونمایی شده‌اند؛ حاصل کار یان کالوم محسوب می‌شوند. او پس از معرفی کراس‌اورهای F پیس و آی پیس، بیش از هر طراح خودروی دیگری در دنیا، موفق به کسب جوایز معتبر شده است.
نسل دوم XK که در سال ۲۰۰۶ رونمایی شد، نخستین طرح اختصاصی یان کالوم برای جگوار محسوب می‌شد. این خودرو به جهت قیمتی در حدود ۱۰۰ هزار دلار و توانایی‌هایی مناسب در کلاس GT، مورد توجه قرار گرفت. جگوار XK تا سال ۲۰۱۴ با پیشرانه‌های متنوعی و جعبه‌دنده‌های ساخت ZF آلمان تولید شد که عموما در زمان ۴/۵ تا ۵/۵ ثانیه به سرعت ۱۰۰ کیلومتربرساعت می‌رسیدند. این خودرو با آستانه قیمت ۸۵ هزار دلار مجموعا به تعداد ۲۷ هزار دلار طی ۸ سال تولید شد.
نخستین خودروی مدرن جگوار بعد از مالکیت تاتاموتورز، مدلی از سری XF با کد X250 بود. برای اولین‌بار، چراغ‌های اسپرت و کشیده، جای‌گزین‌ طرح‌های دایره‌ای در سدان‌های لوکس جگوار شد و X250 را به شهرت رساند. پلتفرم و مشخصات فنی این خودرو در زمان مالکیت فورد برنامه‌ریزی شده بود تا مشترک با لینکلن LS مدل ۲۰۰۰ باشد. محصول نهایی با پیشرانه‌های متنوع بنزینی و دیزل ساخت جگوار تا سال ۲۰۱۵ روی خط تولید باقی ماند. حتی نسخه‌هایی با بدنه‌ی استیشن (استیت) و اسپرت مجهز به بال عقب تولید شدند.
نسل جدید XJ، دیگر محصول جگوار بود که سال ۲۰۱۰ با تفاوت بسیار زیاد نسبت به مدل‌های قبل معرفی شد. این محصول در لباس یک سدان لوکس پرچم‌دار، با پیشرانه‌های سوپرشارژ ۳ لیتری و ۵ لیتری، ۳۵۰ تا ۵۱۰ اسب‌بخار قدرت داشت. میانگین فروش جگوار XJ تا سال ۲۰۱۹، حدود ۱۵ هزار دستگاه در سال بوده است. این خودرو از سال ۲۰۲۰ با تغییر چهره و تحول در تجهیزات فنی، به‌صورت تمام الکتریکی تولید خواهد شد. آستانه قیمت XJ بنزینی در بازار جهانی، ۷۶ هزار دلار است.
جگوار با تولید نسل جدید F تایپ به بازار اسپرت‌های کوچک بازگشت. این محصول در سال ۲۰۱۳ رونمایی شد و از سال ۲۰۲۰ با چهره‌ی جدید عرضه می‌شود. اف تایپ در ادامه‌ی راهی که سال ۱۹۶۱ با E تایپ آغاز شد، خودرویی ۲در و ۲نفره است که می‌تواند سقف فلزی یا پارچه‌ای خریداری شود. فروش جهانی این خودرو به جهت رقابت با پورشه کیمن (باکستر) و شورولت کوروت، چندان چشم‌گیر نیست. بیشترین تقاضا برای F تایپ در بریتانیا دیده می‌شود.



09177755652