ایده های کسب درامد و راههای خلاقانه برای شکوفایی و ثبت آنها(فروش برند)
ایده های کسب درامد جدید را افراد بزرگ با توجه به فرصتها در زندگی روزمره مییابند. جان استینبک نویسنده یک نقلقول است که میگوید: «ایدهها همانند یک خرگوش و شما هم مانند جفت آن هستید، باید یاد بگیرید که چگونه به سمت آن بروید و آن را اداره کنید».
در حقیقت خیلی ساده است که با ایده های کسب درامد جدیدی روبرو شوید، به این شرط که با این ایدهها بهدرستی کار کنید. سختتر از آن این است که بتوانید این ایدهها را پرورش دهید.
۱٫ اعتبار خود را به اشتراک بگذارید
محققان دریافتهاند زمانی که یک فرد در گروهی از همکاران خود مالکیت کامل یک ایده را به دست میآورد، اعضای دیگر تیم نمیخواهند که در این پروژه همکاری کنند. در بیشتر موارد آنها هم مایل هستند که کمک کنند، اما ایدههای حمایتکنندهای که آنها ارائه میدهند، نسبت به ایدههایی که بهصورت گروهی ارائه میشود، بسیار کمتر خلاقانه است.از ایدههایی که باعث میشود گروهها را از هم بپاشد خودداری کنید؛ و بهصورت جمعی ایده های کسب و کار خود را ارائه دهید.
۲٫ ایده های کسب درامد خود را امتحان کنید
مردی بود که قسم میخورد یک بازار داغ برای کراواتهایی با جنس پشم وجود دارد. هیچکس بهجز خودش متقاعد نمیشد که چه کسی چنین کراواتهایی را میخواهد که قفسه سینهاش را گرم کند. خوشبختانه چنین ایدههایی جایی از بازار را به خود اختصاص نمیدهند، اما باز هم چنین محصولات افتضاحی در بازار و حتی در برندهای بزرگ هم یافت میشود.فقط به این دلیل که شما آن محصول را ساختهاید به آن معنی نیست که همه برای محصول شما سر و دست میشکنند. با افرادی که به آنها اعتماد دارید در مورد ایده خود حرف بزنید و به چیزهایی که در مورد ایده شما میگویند (حتی نظرات منفی) گوش کنید؛ و یا از زیردستان خود بپرسید که در مورد عملی که میخواهید انجام دهید چه فکری میکنند.
۳٫ ایدههای خود را از داخل کیسه بیرون بریزید
قبل از اینکه ایده خود را عملی کنید، باید آن را بهاندازه کافی قوی کنید و تمام عناصر آن را مورد بررسی قرار دهید. رید هوفمن بنیانگذار LinkedIn میگوید:یکی از بزرگترین خطراتی که یک ایدهی بزرگ دارد این است که آن را نگه دارید و هیچوقت آن را عرضه نکنید، زیرا شما این فریب را میخورید که ایده شما هنوز کامل نیست.بیایید ایده های کسب درامد خود را در هر مرحلهای که قرار دارند برای مردم نمایان کنید. مهم نیست که این ایده چقدر فوقالعاده است تا زمانی که به اشتراک گذاشته نشود هیچ ارزشی ندارد.
۴٫ از ایده خود حفاظت کنید
هنگامیکه ایده های کسب و کار جدید خود را مطرح میکنید، مطمئن شوید که کاملاً از ایده خود محافظت میکنید؛ زیرا در مسیر حرکت شما امکان دارد که حوادث غیرمنتظره و حرکات خائنانهای پیش بیاید؛ زیرا همیشه نمیتوان به مهربانی غریبهها اعتماد کرد.۵٫ یک سری چاشنیها را به بازی خود اضافه کنید
یکی از بزرگترین دلایلی که افراد، موفق به پرورش ایدههای خود نمیشوند، این است که از ایده خود مراقبت نمیکنند و به آن اهمیتی نمیدهند. اگر شما بخواهید یک ایده بسیار بزرگی را به ثبت برسانید، چرا باید هر کس دیگری از جزئیات آن باخبر باشد؟اگر واقعاً به ایده خود اعتقاد دارید و شواهد کافی در مورد مفید بودن ایده خود دارید، هرگونه مخالفت نسبت به ایده خود را بررسی کنید. همانطور که هوارد ایکن پیشگام کامپیوتر، به طرز مبهمی گفت: «نگران دزدیده شدن ایده خود نباشید، اگر ایده شما خوب باشد باید آن را به گلوی مردم بفشارید».
کارآفرینی، کسب موفقیت در حل مشکلات است – اما این تنها نیمی از راه است. اگر ایده های کسب درامد دارید و درکی از درد مشتری دارید که محصول شما میتواند آن را حل کند. گام بعدی در فرآیند کسبوکار میلیاردی شما، دانستن این است که آیا میتوانید آن را به شکلی سودآور پر کنید؟
برای انجام این کار، باید ارزش پیشنهادی را که دارید، درک کنید؛ درصورتیکه مشتریان شما برای خرید محصولتان حاضرند مبلغ بیشتری از بهای تمام شده آن بپردازند، تمامی جنبههای اقتصادی را بررسی نمایید.
سه عامل، گزارههای ارزشآفرینی شما را تشکیل میدهند:
هزینه تولید: بهای تمام شده توسعه و تولید محصول یا خدمات شما چه مقدار است؟
رضایت مشتری: بهای نشان دادن میزان ارزش کالا برای مشتریان چه میزان است؟
قیمت: چقدر مشتری مایل به پرداخت خواهد شد؟
هرچه هزینههای تولید پایینتر و رضایت مشتری بالاتر باشد، سطح ارزش بالاتر خواهد بود.
با هزینه تولید شروع کنید که اغلب همه میتوانند با دقت بیشتری برآورد کنند. اگر شما در حال فروش سوپ یا برنامهریزی برای ساخت وسایل الکترونیک، کیک و یا توسعه بازیهایی که در وبسایتهای رسانه های اجتماعی اجرا میشوند هستید، امیدوارم شما بدانید که تولید آنها چه مقدار هزینه خواهد داشت. در این مورد، احتمالاً شما هزینههای مستقیم، مانند هزینههای لوبیا، شیر سویا، لیوانهای کاغذی و مقوایی را دارید، همچنین هزینههای غیرمستقیم: جداول و صندلیهایی که برای ساخت فروشگاه و کمپینهای بازاریابی نیاز دارید.
این قدم اول بود، گام دوم این است که رضایت مشتری را به دست آورید.
برای یافتن این موضوع، میتوانید از مشتریان بالقوه در مورد محصولات خود، بپرسید. براساس فروش محصولات مشابه در سایر اماکن، مصاحبههایی را انجام دهید، با تخفیف بفروشید و یا پیشفروش کنید تا ببینید چه افرادی خواهان آن هستند.
رضایت متوسط برای یک مشتری و هزینه تولید محصول را در نظر بگیرید، این میتواند به شما در تخمین قیمت کمک کند: قیمت مطلوب چیست؟
تعیین چگونگی قیمت مطلوب محصولات، یک چالش بیپایان است. اغلب شما قبل از اینکه متوجه شوید چهکاری بهتر است، چندین آزمایش قیمتگذاری انجام میدهید. معمولاً، تقاضا برای محصول با قیمت بالا، پایین است. درنتیجه قیمت مناسب، قیمتی ما بین بهای تمام شده محصول و بهای مطلوب قابل پرداخت توسط مشتریان است.
تاریخ کارآفرینی با داستانهایی از بنیانگذاران پر شده است که هرگز بهدرستی قادر به انجام این محاسبات پیش از زمان نمیشدند و سرمایهگذاریهای آنها در نتیجه به پایان رسیده است.
دو مورد دیگر را باید در نظر گرفت: ارزشافزوده و ارزش در نظر گرفتهشده.
حال این سؤال پیش میآید که چرا باید به محاسبه گزارههای ارزشآفرینی پرداخت؟ اول، این فرآیند میتواند به شما کمک کند تا بهسرعت تشخیص دهید که چه چیزی امیدوارکننده و سودآور است.
دوم، نشان میدهد که در کجا باید تلاش خود را برای بهبود ایده های کسب درامد متمرکز کنید. این میتواند برای شناسایی مشکلات پیش از شروع کار آسانتر باشد. برای مثال اگر رضایت مشتری و هزینههای تولید شما هم بالا باشد، ممکن است لازم باشد تلاشهای خود را برای کاهش هزینهها متمرکز کنید.
اگر هزینههای مصرفکننده و هزینههای تولیدی هر دو کم باشد، ممکن است بر روی یافتن مشتریهای مختلف تمرکز کنید که احتمال دارد محصول شما دارای رضایت بیشتری باشد. آیا مشتریان بیشتری را با نیازهای فوری پیدا میکنید؟ آیا راهی وجود دارد که محصول خود را بدون پرداخت هزینههای بیشتر، بهبود بخشید؟
درنهایت، اگر هزینهها کم باشد درحالیکه رضایت مشتریان بسیار بالا است، میتوانید بر این موضوع که چه میزان قادر هستید هزینه را بالا ببرید تمرکز کنید تا ارزش بیشتری به دست آورید.
امیدوارم که با رعایت موارد بالا پول بیشتری به دست آورید و همچنین کسبوکار جالب، پایدار و پرطرفداری را ایجاد کنید.