چرا استارتاپ ها نیاز به یک برندینگ قوی دارند؟

شرکت های استارت اپ اغلب بر اساس یک ایده بزرگ و اشتیاق فراوان یک کارآفرین ساخته می شوند. زمان و انرژی شرکت معمولا صرف این می شود که بخش فناوری کسب و کار بدرستی ایجاد شود که به این معنی است که برندسازی اغلب مساله ای است که به آینده موکول می شود درحالیکه برندسازی برای موفقیت هر شرکتی بسیار اساسی است، خصوصا استارت اپ های مبتنی بر فناوری.

بدون یک برندسازی قوی، واضح و قابل اعتماد، راضی کردن مردم حتی به امتحان محصولتان بسیارسخت خواهد بود. برندسازی خیلی فراتر از یک لوگوی پرزرق و برق و یک طراحی خوب برای وبسایت است.

داستان برندتان را تعریف کنید

برندینگ به دنیا نشان می دهد که شما بعنوان یک شرکت که هستید وبه مشتریان شما کمک می کند بفهمند که باید انتظار چه چیزی را از سوی شما داشته باشند بدون اینکه لازم باشد طوماری درباره مزیت ها و اهدافتان بنویسید.
هر استارتاپی داستانی دارد که بدون آن بی هویت و بی چهره است و گم شدن بدون داشتن چهره ای میان خیل عظیم تبلیغات و محصولات دیگر خیلی آسان اتفاق می افتد. زمانی که داستان درستی بیان می شود محصول یا خدمات قدرتمند ترمی شوند و برند قابل اعتمادتر می گردد.

داستان هر برندی باید دو چیز را به نمایش بگزارد: نیاز و کسی که نیاز را رفع می نماید.

باید با استفاده از این دو به مخاطب بفهمانید که چه نیازی دارند و چرا بین همه محصول های موجود بازار این محصول شماست که نیازشان را به بهترین نحو ممکن برآورده می سازد.

کاری کنید برندتان ازبقیه یک سروگردن بالاتر باشد

طبق امار محققان تخمین میزنند که هرساله چیزی حدود ۱۰۰ میلیون شرکت نوپا در سراسر دنیا تاسیس می شود. ۱۰۰ میلیون ایده جدید که باید راهتان را ازمیان انها باز کنید و این درحالیست که شرکت های بزرگی را که همین الان هم مورد اعتماد و احترام مصرف کنندگان هستند، بحساب نیاورده ایم.
برای رقابت با این تعداد کسب و کار، شرکتتان نیاز دارد که با ایجاد تفاوتی که توجه ها را بخود جلب کند برند آشکاری باشد بین دیگران درحالیکه برای یک بازار هدف خاص، خلق ارزش می کند.
ممکن است طرح کسب و کارتان، کارمندانتان یا محصولتان شما را متمایز کند اما باید مواردی که شما را متمایز می کند مشخص کنید و مطمئن شوید که مشتری هم آن ها را می بیند.

پیام برندتان را واضح انتقال دهید

سعی نکنید که برای همه افراد، همه چیز باشید. یک برندینگ خوب وضوح دارد و این وضوح می تواند یک استارتاپ را موفق یا ورشکست کند.
در اغاز مردم شما را نمی شناسند، بنابراین کمک کردن به ان ها که پیامتان را از همان اول به شکل درستی متوجه شوند برای افزایش شناخته شدن برندتان اساسی است.
باید دررابطه با اینکه چه می کنید یا نمی کنید بسیار واضح و صریح باشید، خصوصا اگر یک شرکت ارائه کننده ی یک خدمت فناوری محورهستید و یک محصول فیزیکی که مشتری بتواند براحتی مشاهده کند و لمس کند را ندارید.

ایده جدیدی در سر دارید اما نمی دانید باید از کجا شروع کنید؟

همین حالا شروع کنید
برندینگ باید حس اعتماد را برانگیخنه کند و تصویری از کیفیت بالا بدهد. چرا از دیجی کالا بخریم و نه از فروشگاه های اینترنتی کمتر شناخته شده ی دیگر؟ چه چیزی باعث می شود که از بستنی نعمت خرید کنیم و نه از بستنی فروشی کناری؟ یاد بگیرید که مثل یک مشتری فکر کنید و از خودتان بپرسید که چرا از این برندها خرید می کنید و نام این برندها چه احساسی را درشما بوجود می آورد.
خیلی از محصول ها یا خدمات، تفاوت ناچیزی با محصول های مشابه شان در بازار دارند یا اصلا تفاوتی ندارند درحالیکه با قیمت بالاتری خریداری می شوند، تنها بدلیل برندی که به آن ها برچسب زده می شود. در این موارد پیام برند کیفیتی تضمین شده با قیمتی کمی بالاتر از بازار است.

بزرگ فکر کنید

برندینگ چیزی فراتر از لوگو یا انتخاب رنگ است. باید به تمام بخشه ای شرکتتان نفوذ کند. وبلاگتان چه گفتاری خواهد داشت؟ آیا با ایمیل و شبکه اجتماعی تان همخوانی دارد؟ تصاویربرندسازی شده تان چه حس و حالی را انتقال می دهد تا مخاطب را بیشتر درگیرتان کند؟ حتی تیمتان باید رفتار یکسانی در فروش، یا خدمت رسانی به مشتری یا روابط عمومی داشته باشد. برند باید به شکل یک کل مجزا عمل کند و توسط المان های کوچکتر، یکپارچگی خودش را از دست ندهد.
گاهی اوقات استارتاپ ها مرتکب اشتباه می شوند و سعی می کنند که تمام کارها را خودشان انجام دهند تا در زمان و هرینه ها صرفه جویی کنند. اما کسی که در طراحی نرم افزار یا طرح کسب و کار قوی است ممکن است در طراحی گرافیک، تولید محتوا یا معماری وبسایت خوب نباشد. قدرت واقعی یک رهبر در تشخیص وظایفی است که باید به دیگران محول شود. یک تیم برندینگ و فروش مناسب می تواند برندینگ یک استارتا پ را در مسیر درست هدایت کند. این تیم ها می توانند برندتان را برای بازارهدف ایده آل بهینه سازی کنند و برای تضمین موفقیت، فروش را بهبود ببخشند.

تاثیر برندتان را بسنجید

برندینگ نباید ایستا و راکد بماند. همین که وارد بازار شده اید و در سمت و سوی برندیگتان اغاز بکار کرده اید، باید بببینید که مخاطب چگونه به پیامتان پاسخ می دهد و خودتان را براساس ان تطبیق دهید.
برند بخش لمس نشدنی یک تجارت است که در بسیاری از کسب و وکارها مهم ترین بخش آن است و این بخاطر تاثیر اقتصادی است که برندها دارند. آن ها روی انتخاب مشتری ها، کارمندان، سرمایه گزاران و مسئولین تاثیر می گذارند. در دنیای وفور انتخاب ها، چنین تاثیر و قدرتی برای موفقیت تبلیغات، اساسی است.
برندهایی مثل اپل، گوگل و کوکا کولا چندتا از با ارزش ترین برندهای دنیا درنظر گرفته می شوند. شیوه ای که در رابطه با هویت، سبک و احساسی که منتقل می کنند در طول سال ها تغییر داده می شود تا بتواند خود را با نیازهای بازار فروششان تطبیق دهد.

راه حل سریع برای انجام جایگاه یابی برند شخصی

زمانی که در زندگی تان اقدام به تصمیم گیری می کنید، این بیانیه جایگاه یابی است که به عنوان یک راهنما برای شما عمل می کند.
جایگاه یابی یکی از اصول بازاریابی است که دارای بیشترین میزان بدفهمی و سو تفاهم است. تا جایی که حتی بازاریاب های با تجربه نیز دچار خطا در آن می شوند و یا حتی آن را بیش از حد پیچیده می کنند. رویکرد ما در این مقاله آن است که جایگاه یابی برند شخصی را به سادگی برای برند شما قابل درک و عملی سازیم.
از نقطه نظر بازاریابی، جایگاه یابی فضایی است که می خواهید در ذهن مشتریان خود اشغال کنید، درست زمانی که آن ها به برند شما فکر می کنند. در برندسازی و جایگاه یابی برند شخصی، قضیه اینگونه است که می خواهید دیگران درباره شما چه احساسی داشته باشند، حال اینکه این دیگران رئیس شما باشد یا یک همکار، دوست، مصاحبه کننده شغلی و یا حتی یک شریک.
جایگاه یابی برند شخصی تنها یک بیانیه و یا جمله درباره شما نیست بیانیه ای است که کاملا نشان می دهد چه کسی هستید. حتی یک ادعای واقعی هم نیست؛ بلکه، دلیلی عاطفی است برای افرادی که می خواهند در کنار شما باشند یا با شما تعامل برقرار کنند. جایگاه یابی باید ماهیت و ذات آنچه هستید و اینکه چگونه برند شخصی خود را تعریف کرده اید را به دست بگیرد و کنترل کند.

به عنوان مثال، جایگاه یابی برندهای بزرگ به صورت یک بیانیه نیست که صرفا درباره آنچه که برند می سازد و به فروش می رساند باشد. بجای آن، جایگاه یابی این برندها،  نشان می دهد آنها چگونه احساساتی را در مشتریان بوجود می آورند.
همچنین می توانید با استفاده از مشخصه های شخصی که از پیش به عنوان بخشی از تعریف برندتان تعیین کرده اید، تا بیانیه جایگاه یابی برند شخصی را شکل دهد، رویکرد مشخصی را در پیش بگیرید تا نشان دهید می خواهید افراد درباره شما چه احساسی داشته باشند.
با یک مثال فردی می توانیم مسأله را کاملا توضیح دهیم. فرض کنید شما، فردی را به عنوان یک ” سازنده و حلال مشکلات” صدا می کنید تا از او کمک بخواهید و او خود را اینگونه معرفی میکند :
” تمام حرفه و شغلم را صرف ساختن برندها و سازمان ها، رفع اشکالات و برطرف کردن چالش های بازاریابی آنها می کنم تا به آن ها کمک کنم رشد کنند. هرچند که دوست دارم همین تفکر را در زندگی شخصی و فامیلی خود نیز داشته باشم. همانطورکه بیانیه جایگاه یابی من کاملا مبتنی بر واقعیت است، در کنار آن یک احساس عاطفی نیز با خود به همراه دارد.”
این بیانیه جایگاه یابی برند شخصی روشی موثر است تا به دیگران نشان دهد که شما چه کسی هستید.
دفعه بعدی که در یک مصاحبه شغلی قرار گرفتید و مصاحبه کننده از شما پرسید ” راجع به خودتان صحبت کنید”، می توانید از یک بیانیه جایگاه یابی قدرتمند، مختصر و توصیفی راهنمایی بگیرید تا به راحتی خودتان را معرفی نمایید. حال تصور کنید که در اینصورت تا چه اندازه متقاعد کننده و دارای اعتماد بنفس به نظر خواهید رسید.
در چنین مواقعی، داشتن یک بیانیه جایگاه یابی برند شخصی بسیار موثرتر از صحبت کردن درمورد جابجایی های شغلی و حرفه ای که تجربه کرده اید، است. این کار ماهیت وجودی شما را به نمایش می گذارد و به دیگران اجازه می دهد تا واقعا دریابند که شما چه کسی هستید و پیرامون چه صحبت می کنید.
مرحله بعدی گام آسانسور (Elevator Pitch) است که مربوط به توسعه بیانیه جایگاه یابی برند شخصی بوده و بسیار دارای اهمیت است. در این مرحله جزئیات بیشتری افزوده می شود. اصطلاح ” گام آسانسور ” از این عبارت برمی آید که شما باید قادر باشید تا داستان خودتان را به اندازه مدت زمانی که طول می کشد تا طرف مقابل سوار بر آسانسور شود برای او بیان کنید. اگر قادر نباشید در این مدت زمان کسی را متقاعد کنید، آن ها شما را کنار خواهند گذاشت.
گام آسانسور مختصر و مفید است، سریع اصل مطلب را بیان میکند و در راستای بیانیه جایگاه یابی برند شخصی که ایجاد کرده اید ارتقا میابد.
به عنوان مثال درمورد گام آسانسور اینگونه عمل کنید :
توصیف کنید چگونه حرفه خود را آغاز کردید، اصول بنیادی آن را فراگرفتید، و سپس آن را ارتقا بخشیدید، چه روندهایی را طی کردید، اکنون چه جایگاهی دارید، در طول سالیان، چه فعالیت های مفیدی ارائه داده اید، در هر کدام از این موارد چگونه سعی کرده اید قابلیت های آن ها را توسعه دهید تا بتوانید بهتر به آمیخته مشتریان در حال رشدتان خدمت رسانی کنید. و در آخر دستاوردهای خود را بازگو کنید.
ملاحظه کردید که این داستان برگرفته از یک بیانیه جایگاه یابی برند شخصی مختصر و مفید است که اجزایی را به نمایش می گذارد که به درستی شکل دهنده بیانیه جایگاه یابی بوده اند.