۱۰ روش مفید برای برندینگ استارتاپ ها
برند جزء کلیدی راه اندازی یک استارتاپ است اما دستیابی به یک برند مطرح امری دشوار است. ما در مشورتی با دو کارشناس فعال درزمینه بازاریابی می خواهیم شما را با روش های مفید برای بهبود برند آشنا سازیم.
صاحبان استارتاپ ها گاهی اوقات در مسیر برندینگ استارتاپ پیج و خم هایی وجود دارد و ممکن است از ایده خود بازگردند. اما برخی دیگر به راحتی این راه را طی کرده و با علاقه بسیاری آن را ادامه می دهند. در نهایت اگر شما نمی خواهید زندگی شخصی و حرفه ای خود را از دست دهید، باید راه درست را انتخاب کنید.در روش دیگر، اگر می خواهید در زمینه مدیریت شهرت داشته باشید، بهتر است بهره وری اشتغال را افزایش داده و اوضاع اقتصادی خود را با تغییری همراه سازید.
با این حال ساخت یک استارتاپ، داستان متفاوتی دارد. در ساخت استارتاپ آزادی عملی بسیاری وجود نداشته و اگر شما یک بنیانگذار استارتاپ هستید، نباید چاره اندیشی موقتی داشته باشید.
باتوجه به انجمن فرهنگ لغت بازاریابی آمریکا، یک نام تجاری به شرح زیر است:
” یک تجربه مشتری مانند که توسط ایده ها و تصاویری ارائه شده است. اغلب آنها به نمادی چون نام، لوگو، شعار و طراحی اشاره دارد. به رسمیت شناختن برند و واکنش تجربه های انباشه با محصول و یا خدمات خاص ایجاد شده، هر دو به طور مستقیم به نوع استفاده از آن بستگی داشته و از طریق تاثیر تبلیغات، طراحی و تفسیر رسانه می توان به نتیجه رسید.”
یک برندینگ استارتاپ قوی می تواند موجب ایجاد ارتباطی بزرگ بین شما و مشتریان شود و حتی استعدادهایی را جذب کند. پس چگونه می توان به عنوان یک کارآفرین به ایجاد برند مناسب پرداخت؟
ما در این زمینه با کارشناسان فعال در زمینه استارتاپ اروپا گفتگویی داشتیم و آنها نیز روش هایی ارائه دادند:
1- یک محصول بزرگ
مدیر بازاریابی استارتاپ آمریکای accelerator 500، جس اریکسون می گوید:“قبل از اینکه به بازاریابی برند خود بپردازید ، درباره اینکه محصول و خدماتتان ارزش عرضه به مشتریان را داشته یا خیر فکر کنید.” او افزود:
” سعی کنید نخستین محصول شما عالی باشد. با این کار بازاریابی بزرگی برای خود کرده اید اما اگر اولین محصول مناسب نباشد، موجب ایجاد دید منفی در بین مشتریان خواهید شد. ما شاهد شرکت هایی بودیم که با هزینه بسیاری به انجام بازاریابی می پرداختند اما روش نادرست و محصول نامناسب شکستی برای آنها به دنبال داشت. ”
اریکسون در گذشته با شرکت های بزرگی برای به وجود آوردن راهبرد درست همکاری داشته است.
۲- تشخیص تفاوت بین برند، بازاریابی و روابط عمومی
با وجود اینکه برند یک جز مهم راه اندازی استارتاپ است اما بسیاری تفاوتی بین بازاریابی ، برند و روابط عمومی قائل نبوده و با مشکل رو به رو هستند.Linsey Fryatt یکی از مدیران شرکت های آلمانی با استارتاپ های فناوری همکاری داشته و آنها را با روابط رسانه ای برای انتقال پیام برندشان آشنا کرده است. او می گوید که گاهی اوقات ایده هایی با استراتژی بزرگی را شاهد است اما بسیاری تفاوتی بین یک روابط عمومی درست و برند قائل نیستند. او توضیح می دهد:
“باید در هنگام تصمیم گیری برند، باید درباره آگاهی مردم درباره محصولاتمان همدلی داشته و خود را در جای آنها بگذاریم.”
وی می گوید برند شامل همه چیز می شود از انتخاب فونت/رنگ تا استفاده از کلمات کلیدی خاص در محصول. در حالی که بازاریابی به کارگیری هویت یک برند برای ارتباط با جهان خارج و مردم است.
Fryatt بیان می کند:
“هنگامی که در محل قرار دارید، روابط عمومی موجب ایجاد ارتباط بین شما و مردم می شود. بیشتر باید از زمان بهره گرفت، نه تنها به مطبوعات و رسانه های اجتماعی بسنده کرد.”
۳- انتخاب نام مناسب برای استارتاپ
استارتاپ هایی با نام شگفت آور در حال گسترش هستند. نباید با سرمایه گذاری بزرگی که می توان انجام داد، نام غیرمناسبی برای استارتاپ خود انتخاب کرد. Erickson بیان می کند:” استارتاپ هایی با نام نامناسب بسیار هستند.”
او به بنیانگذاران استارتاپ توصیه می کند که به فکر نامی جذاب، ساده و به یادماندنی باشند. وی بیان می کند:
“اگر شما یک بنیانگذار استارتاپ هستید، باید بدانید که یک نام مناسب چقدر می تواند موثر باشد. برای مثال یک برندی چون Vine نام دقیق و روشنی نیست و حتی گوگل نمی تواند معنای خوبی برای آن پیدا کند.”
۴- عدم استفاده از اصطلاحات خاص
این بسیار آسان است که از تکنولوژی بهره گرفت و به زبان پیچیده کارآفرینی صحبت نمود. اما این را باید بدانید که با هر فردی نمی توان به زبان پیچیده صحبت کرد. برای مثال ERP, CRM, KPIs یا Node.js، اصطلاحات خاصی هستند که هر فردی درباره آن اطلاعاتی ندارد.Erickson بیان داشت:
“شما باید بتوانید درباره شرکت خود توصیفاتی داشته باشید. هرکسی قادر است که درباره محصول خود اطلاعاتی را به دیگران ارائه دهد و تنها یک بنیانگذار استارتاپ نیست.”
وی افزود:
“گاهی اوقات من فکر می کنم که در حباب تکنولوژی قرار داریم و از برخی اصطلاحات خاص بیش از حد استفاده می کنیم. شما زمانی به شکل معمول صحبت می کنید که به شکل سنتی سخن خود را بیان دارید. هنگامی که شما اصطلاحات خاصی در گفته های خود به کار می گیرد مطمئن باشید که طرف مقابل در صورت یک فرد معمول بودن، متوجه گفته های شما نخواهد شد.”
۵- پرسش چند سوال از خود
هنگامی که بخش بازاریابی برند خود را براساس تحقیق ایده/افکار/احساسات در بازار ایجاد می کنید، این زمان وقت پرسش چگونگی داشتن روابط عمومی برای ایجاد ارزش است.Fryatt می گوید:
“به گفته مشتریان در تمامی اوقات باید همهمه ای ایجاد کرد. ما می خواهیم وارد TechCrunch شویم و هیچ احساس واقعی برای رسیدن به آن را نداریم.”
او در توصیه اول خود پرسید که هدف این اتفاق چیست؟ آیا در نهایت می خواهید به فروشی برسید؟کاربرانی بدست آورید؟همکاری کنید یا به سرمایه گذاری تبدیل شوید؟
به محض اینکه برندی ایجاد شد، درباره آن درخواستی وجود خواهد داشت. همچنین به دنبال آن پرسشی چون با چه کسی می خواهید هم صحبت شوید به وجود می آید.
او افزود:
“شما چه کسانی را به عنوان مخاطبان این ارتباط انتخاب می کنید؟”
۶- برای محصول خود داستان فوری داشته باشید
بنابراین شما باید محصولی ایجاد کنید که درخشان و با ارزش است اما این محصولی برای چه کسانی اهمیت دارد؟باید محصولی ساخت که نه تنها دردسترس باشد، بلکه مطابق تقاضا افراد محسوب شود.Fryatt بیان می کندِ:
“اینکه محصول خود را ایجاد کردید یک خبر جدید محسوب نمی شود. این موضوع برای شما و آن کودکی فوق العاده است که عکسش در فیسبوک و روزنامه ها به چشم می خورد. قطعا برای شما نیز خوب خواهد بود، نه تنها برای کوک.”
از آنجایی که Fryatt با استارتاپ های اروپا به خصوص آلمان همکاری داشته، بیان کرد:
“متوجه شدم که شرکت ها می خواهند روی اجرا محصولات تمرکز کنند نه افزایش سطح آگاهی و ایجاد داستانی پیرامون محصولات خود که سریعا روی زبان ها قرار می گیرد.”
این بدان معناست که افراد باید ارزش خود و استارتاپشان را با انجام تحقیقاتی و دانستن روش های لازم، بالا ببرند. در جایی دیگر Erickson می گوید که ایجاد داستان فوری برای برند می تواند موجب جلب توجه مطبوعات شود و به یک پایگاه مهم برای کاربران تبدیل گردد.
او در ادامه می افزاید:
“چگونه شما می خواهید مشکلی را حل کرده و داستانی بزرگ ایجاد کنید. شرکت کسانی که در رسانه ها پیدا است بیشتر موردتوجه قرار می گیرد و به نوبه خود یک برند گسترده تر و قوی تری به شمار خواهد رفت.”
۷- آگاهی از تفاوت های کم فرهنگی
جهانی شدن هدف بسیاری از استارتاپ های اروپایی است. آیا این به معنای ورود به بازار ایالات متحده است یا اینکه باید شاهد چندین بازار کلیدی اضافی باشیم. Fryatt می گوید بنیانگذاران استارتاپ باید چشم انداز فرهنگی مشتریان خود را درک کنند. وی افزود:” بسیاری از محصولات لکنت زبان هنگام عرضه در خارج از کشور با مشکل بومی بودن مواجه هستند.”
۸- ایجاد صدایی با تولید محتوا
هنگامی که برای نخستین بار به دنبال ایجاد یک برند هستید، ممکن توجه کاملی نداشته باشید. Erickson پیشنهاد می کند در قالب وبلاگ محتوایی برای محتوا شرکت خود ایجاد کنید.او می گوید:
” این وبلاگ می تواند شامل محتوایی درباره صنعت یا برنامه نویسی و هر چیزدیگر باشد. در نهایت شما مشاهده می کنید که افراد بسیاری روانه وبلاگ شما می شوند و تمایل پیدا می کنند تا آن را مطالعه نمایند. بنابراین این راه مفیدی برای نشان دادن برند شما خواهد بود و کارآمد است.”
۹- شفاف باشید
یکی از مشکلات مدیریت برند برای کارآفرین، عدم توانایی کنترل همه چیز بوده که گاهی ممکن است در قالب دروغ به مشتریان ارائه شود. هر قدم اشتباه یک گام برند را به نابودی نزدیک می کند و تفسیر منفی از آن به دنبال خواهد داشت. در صورتی که عمل اشتباهی صورت گرفت، چگونه می توان آن را حل کرد؟به گفته Fryatt باید عملکرد شفاف و روشنی داشته باشیم. او می گوید:
“همچون نگاه یک انسان بود، خرابی به دنبال دارد. این چیزی که ما در حال رفع مشکل آن هستیم.”
او افزود:
“اگر بخواهید حرفه ای به تست آن بپردازید، مطمئن شوید که گام بعدی لنگان نیستید و قدم درستی را خواهید برداشت.”
مهمتر از همه چیز، شخصی شدن برند است. بسیاری از کارآفرینان نسبت به جرم بررسی منفی و بدی دارند. زیرا شور و شوقی برای درگیری با ساخت محصول دارند. Fryatt معتقد است که بیش از حد نباید خود را درگیر موضوع کرد. او می گوید:
” یک نفس عمیق کشیده و واکنش درستی از خود ارائه دهید تا وجه بدی از شما به یاد نماند.”
۱۰- انجام سرمایه گذاری در آموزش رسانه ای
Erickson می گوید برای حفاظت از برند، در یک مرحله خاص، انجام سرمایه گذاری در آموزش رسانه ای مفید واقع خواهد شد. بنابراین برای جلوگیری از وقوع یک فاجعه برای بهبودیافتن باید تلاش کرد.وی می گوید:
“این کار نیازمند زمان بسیار نیست. شرکت ها تنها در یک روز سرمایه گذاری می توانند با برگزاری جلساتی، جهت یادگیری صحبتهایی داشته باشند.”
Erickson افزود:
“از آنجایی که یک سرمایه گذار به غرفه TechCrunch رفته و به صحبت کردن درباره اینکه چه مقدار پول نیاز است و باید چه تعداد کارکنان را به کار گرفت، این مهم است که همگان تمامی نکات فوق را در ذهن خود تداعی کند، تا به نتیجه مشخص دست یابد.”