فروش برند و داستان برند کداک

تاریخ : 1399/22/06 نویسنده :admin3 بازدیدها : 435 موضوع : مقالات برند




کداک (با نام کامل Eastern Kodak Company) یک شرکت آمریکایی فعال در حوزه‌ی عکاسی است. این شرکت قدیمی پایه‌های خود را در سرزمین عکاسی بنا کرد و زمانی بزرگ‌ترین برند آن حوزه بود. مرکز مدیریتی کداک در راچستر نیویورک قرار دارد و مرکز اجرایی آن، در نیوجرسی واقع شده است.کداک، امروز بیشتر با شکست در دنیای عکاسی و عقب ماندن از انقلاب دیجیتال شناخته می‌شود. درحالی‌که شرکت آمریکایی با وجود رخدادهای پیشین، هنوز در بسیاری از حوزه‌های فناوری فعالیت دارد. مواردی همچون خدمات حرفه‌ای برای کسب‌وکارها، انواع خدمات چاپ و ارتباطات گرافیکی، امروز توسط کداک عرضه می‌شوند. بخش‌های اصلی کسب‌وکار کنونی کداک، چاپ، خدمانت Inkjet مخصوص مسب‌وکارها، پرینت سه‌بعدی و بسته‌بندی مایکرو، نرم‌افزار و راهکارهای سازمانی و بخش محصولات مصرف‌کننده‌ها و فیلم است. شاید شاخص‌ترین محصول کنونی کداک و بخش معروف آن را بتوان فیلم‌های عکاسی نامید.

برند قدیمی دنیای عکاسی در سال‌های پایانی قرن بیستم، تلاش‌های ناموفقی در پیوستن به موج دیجیتال داشت. آن‌ها با وجود تولید انواع دوربین‌های دیجیتال در آن سال‌ها، توانایی رقابت با دیگر بازیگران صنعت را نداشتند و حتی در سال ۲۰۱۲، اعلام ورشکستگی کردند. به‌هرحال، تولید دوربین‌های دیجیتال از برنامه‌های شرکت اصلی کداک خارج شد و دوربین‌های آن برند امروز توسط شرکت JK Imaging تولید می‌شود.

تاریخچه‌ی تأسیس

داستان تولد برند کداک، به دهه‌های پایانی قرن بیستم و اختراعات بنیا‌ن‌گذار آن، جورج ایستمن باز می‌گردد. ایستمن یکی از اولین افرادی بود که صفحه‌های خشک پلاتینی را به‌عنوان راهکارهایی آسان و کاربردی به صنعت عکاسی معرفی کرد. تا پیش از آن، روش‌های خیس برای چاپ عکس‌ها رونق داشتند. او پس از اختراع و معرفی این روش جدید در سال ۱۸۷۸، در سال‌های بعد به بررسی راهکارهای تولید انبوه صفحات خشک پرداخت و با ساخت یک ماشین پوشش‌دهی امولسیون، تولید انبوه اختراع خود را شروع کرد.

نخستین فعالیت‌های جدی ایستمن برای تولید محصولات انقلابی‌اش در حیاط یک خانه‌ی اجاره‌ای در راچستر نیویورک انجام شد. شریک نخست او، یک دوست خانوادگی به‌نام هنری استرانگ بود که در سال ۱۸۸۱، شرکت Eastman Dry Plate را با هم تأسیس کردند. ایستمن که تا پیش از آن یک کارمند بانک بود، برای تمرکز کامل روی شرکت جدید، شغلش را رها کرد.دو سال پس از تأسیس شرکت تولید صفحات خشک عکاسی، مرکز فعالیت آن به ساختمانی چهار طبقه در راچستر و خیابان ۳۴۳ نیویورک منتقل شد که امروز مرکز عملیات بین‌المللی کداک محسوب می‌شود. البته، ساختمان ۱۹ طبقه‌ی کنونی در محل ساختمان قدیمی ساخته شد. کمی پس از تأسیس و جابه‌جایی اولیه، فروش صفحات خشک سود بالایی را برای ایستمن و شریکش به‌همراه داشت که درنهایت به تأسیس شرکت بزرگ‌تری با ۱۴ سهام‌دار انجامید. نوآوری‌های بعدی شرکت ایستمن، کاغذ نگاتیو برای عکاسی و اختراع لوله‌ی مخصوص نگه‌داری آن‌ها بود.
فیلم‌های عکاسی، محصولی بود که نام ایستمن و شرکتش را بیش از هر مورد دیگر به شهرت رساند. آن‌ها نخستین فیلم عکاسی شفاف را به‌شکلی که امروز می‌شناسیم، در سال ۱۸۸۵ و با نام EASTMAN American Film معرفی کردند. به‌علاوه، نخستین دفتر عمده‌فروشی بین‌المللی شرکت نیز در همان سال در شهر لندن تأسیس شد.

انتخاب دانشمندان محقق، یکی از اقدامات قابل‌توجه ایستمن در شرکتش بود که نام او را در این حوزه، در زمره‌ی اولین‌ها قرار می‌داد. ایستمن محقق نخست خود را برای بررسی تجاری‌سازی فیلم‌های انعطاف‌پذیر شفاف استخدام کرد.
معرفی برند Kodak و نخستین دوربین عکاسی آن در سال ۱۸۸۸ انجام شد. پس از تولد برند کداک، دوربین عکاسی آن‌ها با شعار «شما دکمه را فشار دهید، ما سایر کارها را انجام می‌دهیم»، به بازار عرضه شد. عکاسی فوری، به آن شکلی که امروز می‌شناسیم، در آن سال و با معرفی دوربین کداک، مشهور شد. یک سال بعد، نخستین نمونه‌ی تجاری فیلم‌های عکاسی که توسط ایستمن و محقق شیمی شرکتش تولید شده بود، به بازار عرضه شد. محصول شرکت کداک، این امکان را برای توماس ادیسون فراهم کرد که دوربین فیلم‌برداری را در سال ۱۸۹۱ اختراع کند.

نوآوری بعدی کداک در صنعت عکاسی، معرفی دوربین‌هایی با قابلیت جابه‌جایی فیلم دوربین در نور روز بود. در همان زمان، شرکت تصمیم گرفت تا فعالیت‌های تولید فیلم و کاغذ عکاسی خود را به مرکز جدید به‌نام Kodak Park در راچستر منتقل کند. به‌علاوه، نخستین مرکز تولیدی خارج از آمریکا نیز در هارو انگستان تأسیس شد.

گسترش فعالیت و حوزه‌های جدید کاری

سال‌های پایانی قرن نوزده میلادی، با نوآوری‌های متعددی در حوزه‌ی عکس‌برداری و فیلم‌برداری همراه بود. در سال ۱۸۹۵، دوربین مشهور کداک با نام Pocket KODAK معرفی شد که از فیلم‌های رول‌شده استفاده می‌کرد و دورانی تازه در عکس‌برداری به‌وجود آورد. در آن زمان، کشف تصویربرداری اشعه‌ی X، نقطه‌ی عطف قابل‌توجه دنیای تصویربرداری بود. یک سال پس از کشف بزرگ، ایستمن و شرکتش قراردادی مهم برای تأمین کاعذ و صفحه‌های چاپ تصویربرداری اشعه‌ی ایکس، امضا کردند. در همان زمان، ورود به صنعت فیلم‌سازی نیز به‌صورت جدی و با تولید فیلم‌های مخصوص فیلم‌برداری انجام شد.

علاوه‌بر نوآوری‌های فنی، اقدامات انقلابی کداک برای تحقیق و توسعه و نوآوری در داخل شرکت نیز با قدرت انجام می‌شد. سیستم پیشنهاددهی کداک در سال ۱۸۹۸ راه‌اندازی شد که به کارمندان پیشنهاددهنده‌ی ایده‌های جدید، جوایز نقدی اهدا می‌کرد.
کشورهای فرانسه و کانادا، مقاصد بعدی کداک بودند که دفاتر مستقل شرکت، در آن‌ها تأسیس شد. در همان سال‌ها، ایستمن به‌پاس قدردانی از عملکرد فوق‌العاده‌ی کارمندان، جوایز نقدی را از پس‌انداز و درآمد شخصی خود به آن‌ها اهدا کرد. از آخرین نوآوری‌های قرن نوزدهم کداک نیز می‌توان به روش تولید فیلم عکاسی با چرخ اشاره کرد که ساخت فیلم‌ها روی میزهای بسیار بزرگ را منسوخ کرد.

یکی از مشهورترین محصولات کداک در دنیای عکاسی، دوربین‌های برند BROWNIE بودند که با قیمت یک دلار و رول فیلم ۱۵ سنتی فروخته می‌شدند. با معرفی دوربین‌های براونی در سال ۱۹۰۰، عکاسی برای نخستین‌بار به هنر و فعالیتی در دسترس تمامی اقشار جامعه تبدیل شد.
تغییرات زیرساختی و مدیریتی کداک، مانند هر شرکت درحال‌توسعه‌ی دیگر در سال‌های ابتدایی قرن بیستم انجام شد. شعبه‌ی نیوجرسی در سال ۱۹۰۱ تأسیس شد و در پی آن، ایستمن به‌عنوان مدیر آن شعبه و شریکش هنرس استرانگ به‌عنوان مدیر واحد نیویورک مشغول به‌کار شدند. شعبه‌ی نیوجرسی به‌نوعی هلدینگی برای نظارت بر شعبه‌های مختلف کداک بود و امروز نیز، شرکت اصلی کداک محسوب می‌شود.

محصول بعدی که نوآوری کداک را در دنیای عکاسی اثبات کرده و فرایند را برای عکاسان آماتور آسان‌تر کرد، KODAK Developing Machine بود که به‌نوعی امکان پردازش فیلم‌ها بدون نیاز به اتاق تاریک را برای مردم به‌همراه داشت. محصول بعدی، استانداردی شد که به‌مدت ۳۰ سال در دنیای عکاسی آماتور، طرفدار داشت. KODAK Non-Curling Film نام این محصول بود و شرکت آمریکایی را بیش‌ از پیش در ذهن علاقه‌مندان به عکاسی ماندگار کرد.
تولید فیلم‌های ایمن‌تر و مقاوم دربرابر اشتعال برای عکاسی، تأسیس مرکز تولید در استرالیا و گسترش فعالیت‌های تحقیق و توسعه، از اقدامات مهم کداک در دهه‌ی اول و دوم قرن بیستم بودند. بیمه‌ی مسئولیت و حوادث کارمندان و اعطای سهم از سود به آن‌ها، اقدامات مهم کداک در حوزه‌ی منابع انسانی بودند که امروز به استانداردهایی در صنعت تبدیل شده‌اند. در بخش تحقیق و توسعه، ایستمن با استخدام محقق بریتانیایی، دکتر سی ای کنث میس، یکی از اولین مراکز تحقیق صنعتی را در آمریکا تأسیس کرد.

با شروع جنگ جهانی اول، کداک نیز از فرصت ایجاد شده برای عرضه‌ی محصولات کاربردی استفاده کرد و سود خوبی از آن‌ها به‌دست آورد. در قدم اول، دوربین‌های تصویربرداری هوایی تولید شدند و مهارت استفاده از آن‌ها تیز به نیروهای نظامی آمریکا آموزش داده شد. به‌علاوه، پوشش‌دهی استات سلولز روی بال‌های هواپیمای نیروی دریایی آمریکا و همچنین شیشه‌های نشکن برای ماسک‌های گاز، توسط کداک عرضه شد.
حضور در صنعت فیلم‌سازی، با معرفی محصولات جدید و کمک به علاقه‌مندان آماتور آن، با جدیت در دهه‌ی دوم قرن نوزده ادامه پیدا کرد. معرفی فیلم‌های ۱۶ میلی‌متری باکیفیت بر پایه‌ی استات سلولز، نخستین دوربین فیلم‌برداری با نام CINE-KODAK و پروژکتور KODASCOPE، قدم‌های بزرگ شرکت در آن زمان بودند. درنتیجه، با افزایش سریع محبوبیت فیلم‌های ۱۶ میلی‌متری، شبکه‌ای عظیم از لابراتوارهای کداک برای پردازش فیلم‌ها، در سرتاسر جهان تأسیس شد. در سال ۱۹۲۷، تعداد کارمندان کداک به بیش از ۲۰ هزار نفر در سرتاسر جهان رسید.

کداک، در جریان انقلاب فیلم‌های رنگی در جهان نیز نقش قابل‌توجهی داشت. فیلم‌های ۱۶ میلی‌متری شرکت با نام KODACOLOR در سال ۱۹۲۸، فیلم‌برداری رنگی را به واقعیتی قابل اجرا برای علاقه‌مندان آماتور تبدیل کرد. با ورود فناوری صدا به سینما نیز، کداک از محصولی برای پیاده‌سازی بهتر آن پرده برداشت.
جورج ایستمن، در سال ۱۹۳۲ از دنیا رفت و محل زندگی او به دانشگاه راچستر اهدا شد. در همان سال، نخستین فیلم مخصوص فیلم‌برداری آماتور ۸ میلی‌متری نیز در آن سال معرفی شد. در سال ۱۹۴۹، خانه‌ی ایستمن به موزه‌ی بین‌المللی عکاسی تبدیل شد.

محصولات بعدی کداک در دنیای ضبط و پخش محتوای عکس و فیلم، در خلال دهه‌ی ۱۹۳۰ به بازار معرفی شدند. KODACHROME، نخستین فیلم رنگی موفق بود که با تمرکز بر بازار آماتورها معرفی شد. در ابتدا، این محصول به‌صورت ۱۶ میلی‌متری برای فیلم‌های سینمایی، ۳۵ میلی‌متری برای اسلاید و ۸ میلی‌متری برای فیلم‌برداری خانگی در دسترس بود. پس از معرفی فیلم مخصوص نیز، دوربین فیلم‌برداری خانگی با نام CINE-KODAK از راه رسید. یک سال بعد، اولین پروژکتور کداک، با قابلیت پخش فیلم صدادار ۱۶ میلی‌متری، با نام Sound KODASCOPE Special Projector در اختیار کاربران قرار گرفت.

نخستین پروژکتور اسلاید کداک، در سال ۱۹۳۷ و با نام KODASLIDE از راه رسید. نوآوری بعدی، دوربین کداک با کنترل اکسپوژر فتوالکتریک داخلی بود که به‌نام Super KODAK Six-20 عرضه شد. کداک در سال‌های بعد تجربه‌های متعددی را نیز در حوزه‌ی نمایش انجام داد. یکی از ماندگارترین و مشهورترین محصولات در این حوزه، نمایشگرهای غول‌آسای Kodak Colorama بودند که نخستین نمونه از آن‌ها در سال ۱۹۵۰ با ابعاد حدود ۵.۵ در ۱۸ متر، در Grand Central Station در نیویورک نصب شد. این صفحه‌نمایش بزرگ تا پایان فعالیت در سال ۱۹۸۹، در هر روز کاری میزبان ۶۵۰ هزار رهگذر و توریست بود و تا سال‌ها، صفحه‌ی اول روزنامه‌ها را به خود اختصاص می‌داد.

در نیمه‌ی دوم قرن بیستم، توسعه‌ی محصولات براونی با قدرت بیشتر ادامه پیدا کرد. دوربین فیلم‌برداری ۸ میلی‌متری، پروژکتور و دوربین Turret، محصولاتی بودند که تحت برند براونی تولید شدند. یکی از موفق‌ترین محصولات براونی در آن سال‌ها، Starmatic بود که درنهایت در ۷ مدل عرضه شد و بیش از ۱۰ میلیون عدد از آن در ۵ سال به فروش رفت. تا سال ۱۹۵۵، تعداد کارمندان کداک در سرتاسر جهان به ۷۴ هزار نفر رسیده بود.

اختراع دوربین دیجیتال و ورود به حوزه‌های جدید

شاید باور این حقیقت که کداک، نخستین دوربین دیجیتال، یا همان قاتل برند خود را اختراع کرده باشد، کمی دشوار به‌نظر برسد. شرکت آمریکایی در سال ۱۹۷۵، نمونه‌ی آزمایشی نخست دوربین دیجیتال را با رزولوشن ۰.۰۱ مگاپیکسل معرفی کرد. دیگر اختراع بزرگ کداک در آن سال‌ها که پیشرفت بزرگی در دنیای فناوری محسوب می‌شد، Kodak Ektaprint 100 بود که فناوری کپی را به سطح جدیدی رساند. بلافاصله پس از عرضه، تحسین بازار از کیفیت بالای محصول کداک و راحتی استفاده از آن، شروع شد.
کداک درکنار تولید تجهیزات عکس‌برداری و فیلم‌برداری، در صنایع دیگر نیز فعالیت خود را گسترش داد. یکی از زیرمجموعه‌های مهم که در صنایع دیگر فعال بود، زیرمجموعه‌ی صنایع شیمیایی نام داشت. این بخش کداک، علاوه‌بر تولید مواد و تجهیزات اولیه برای محصولات خود شرکت، در صنایع دیگر نیز محصولاتی را عرضه می‌کرد. به‌عنوان مثال، در سال ۱۹۷۸، پلی‌استر ترموپلاستیک را برای تولید شیشه‌های نوشیدنی به بازار معرفی کرد.
تجهیزات پزشکی، صنعت دیگری بود که کداک از سال‌های قدیم و با تولید و عرضه‌ی محصولات اختصاصی برای تشخیص بیماری‌ها در آن حضور داشت. پس از موفقیت‌های متعدد در بحث تصویربرداری پزشکی، در جشن ۱۰۰ سالگی شرکت، ورود به بازار تشخیص بیماری‌های پزشکی، با معرفی دستگاه آزمایش سرم خون به ‌نام ECTACHEM 400، رسانه‌ای شد.
نوآوری‌های کداک در عصر دیجیتال و سال‌های اوج‌گیری فناوری‌ها، به‌قدری زیاد و قابل‌توجه بود که در نگاه کلی، نمی‌توان شکست آن‌ها در صنعت و خارج شدن از رقابت را باور کرد. در سال ۱۹۸۴، ورود جدی‌تر شرکت به بازار ویدئو با معرفی Kodavision Series 2000 در بخش فیلم‌برداری ۸ میلی‌متری و KODAK Videotape Cassetes در بخش ۸ میلی‌متری، بتا و VHS انجام شد. حرکت مهم‌تر آن سال‌ها، حضور جدی‌تر در بازار کامپیوتر بود که با عرضه‌ی دیسک‌های فلاپی برای کامپیوترهای شخصی، اجرا شد.

صنعت نرم‌افزار و خدمات مرتبط با آن هم در سال‌های پایانی قرن بیستم شاهد حضور کداک بود. دو سیستم مدیریت تصویر با نام‌های KODAK EKTAPRINT Electronic System یا KEEPS و KODAK Information Management System یا KIMS در سال ۱۹۸۵ معرفی شدند.

چالش‌های رقابتی و شروع روند سقوط

باوجود تمام تلاش‌هایی که کداک برای حضوری جدی در موج دیجیتالی شدن انجام می‌داد، رقابت و چالش‌های متعدد توسعه، این شرکت را تهدید می‌کرد. بسیاری از شرکت‌های کوچک و بزرگ دنیای عکاسی، فیلم‌برداری و حتی کامپیوتر، کداک را هدف شکایت‌های متعدد ضد تراست قرار دادند. اتهام کداک در آن شکایت‌ها، انحصاری کردن تولیدات در صنعت عکاسی بود. 
علاوه‌بر تهدیدهای قانونی، برخی توسعه‌ها و ورود به حوزه‌های رقابتی سنگین، هزینه‌های فراوانی را برای برند کداک به‌همراه داشت. آن‌ها با معرفی Ektaprint 100 به‌صورت جدی به رقابت با غول‌های آن زمان صنعت یعنی زیراکس و IBM وارد شدند. رقابت بزرگ دیگر،‌ با معرفی دوربین چاپ سریع دربرابر شرکت قدیمی Polaroid Corporation انجام شد که درنهایت به شکست در آن بازار انجامید.
صنعت تولید کاغذ عکاسی، تا سال‌ها تحت سلطه‌ی کداک بود. در دهه‌های پایانی قرن بیستم، شرکت‌های متعدد آسیایی و آمریکایی با ورود به این بازار و عرضه‌ی محصولات ارزان‌تر، تهدیدی جدی برای آن‌ها ایجاد کردند. از رقبای جدی کداک در این صنعت می‌توان به فوجی فیلم و 3M اشاره کرد. به‌هرحال کداک نیز تلاش کرد تا با کاهش قیمت‌ها رقابت را به سوی خود بازگرداند که کاهش سود و علاقه‌مندی سهام‌داران را در پی داشت. در ادامه، در المیپک تابستانی ۱۹۸۴، فوجی فیلم توانست به سلطه‌ی کداک در عرضه‌ی فیلم رسمی مراسم پایان دهد که ضربه‌ی بزرگی به بدنه‌ی کداک زد.
به‌هرحال باوجود تمام چالش‌ها در بخش عکاسی و کاهش فروش آن خصوصا در سال‌های پایانی دهه‌ی ۱۹۷۰، کداک در حوزه‌های دیگر همچون مواد شیمیایی، خدمات مخصوص تجاری و چاپ حرفه‌ای عکس، درآمد مناسبی داشت و شکست‌های دیگر را جبران کرد.
فرایندهای خرید و ادغام، در کداک هم مانند بسیاری از کسب‌وکارهای بزرگ صنعت در جریان بود. یکی از خریدهای مهم، در سال ۱۹۸۱ و با هدف ورود هرچه قوی‌تر به صنعت الکترونیک انجام شد. شرکت Atex که در آن زمان پیش‌گام بازار سیستم‌های الکترونیک ویرایش متن بود، در آن سال توسط کداک خریداری شد. مشکل اصلی کداک در این خرید و بسیاری موارد دیگر، سرعت پایین توسعه‌ی محصولات و فرایندها بود که درنهایت، به شکست Atex در حوزه‌ی مذکور انجامید.
کداک از زمان تأسیس به شرکتی با پشتیبانی عالی از کارمندان مشهور بود. لقب آن‌ها به‌خاطر همین رفتار صحیح با کارمندان، Great Yellow Father بود. درواقع جورج ایستمن اعتقاد داشت پیشرفت و موفقیت یک شرکت لزوما به دستاوردهای فنی آن وابسته نیست، بلکه حسن نیت و وفاداری کارمندان، موجب پیروزی‌های بزرگ خواهد شد. درنتیجه‌ی همان سیاست‌ها، سوددهی شرکت همیشه بالاتر از میانگین بود، اخلاقیات در شرکت جریان داشت و کارمندان هیچ‌گاه نیازی به تشکیل اتحادیه یا اعتراض و انتقاد نداشتند.
در سال ۱۹۸۳، چالش‌ها به بخش نیروی انسانی کداک نیز وارد شد. آن‌ها مجبور شدند ۵ درصد از نیروی انسانی خود را به‌منظور کاهش هزینه‌ها، تعدیل کنند. درواقع، فشارهای رقابتی از طرف شرکت‌های ژاپنی و داخلی و همچنین چالش‌های بین‌المللی اقتصادی که موجب کاهش تقاضا برای محصولات می‌شد، همگی توجیهی بر کاهش تعداد نیروی انسانی شد.

به‌هر‌حال در سال‌های اوج چالش و رقابت برای کداک، مدیران در پی بهبود تنوع محصولات و ورود به بازارهای جدید نیز بودند. آن‌ها صنعت الکترونیک و محتوای ویدئویی را اهداف اصلی خود می‌دانستند و درصدد تولید محصولاتی در آن حوزه‌ها بودند. منتهی محصولات کداک در آن سال‌ها یا کیفیت لازم را نداشتند یا با عرضه‌ی دیرهنگام، بازار را به‌نوعی به رقبا واگذار کرده بودند.
به‌هرحال تلاش‌ها برای ورود به بازارهای جدید ادامه داشت و حتی کداک، واحدی اختصاصی برای بخش الکترونیک تأسیس کرد. واحد جدید متشکل از زیرمجموعه‌ی شرکتی به‌نام Spin Physics، یک آزمایشگاه تحقیقاتی حالت جامد و مرکز تولیدی برای ساخت مدارهای مجتمع بود. البته، اکثر محصولات کداک در شاخه‌ی الکترونیک در سال‌های بعد، از همکاری یا خرید شرکت‌های دیگر تولید می‌شدند. به‌عنوان مثال نخستین محصول الکترونیکی آن‌ها که یک دوربین ویدئویی بود، با همکاری ماتسوشیتا الکترونیک، یک شرکت ژاپنی، انجام شد. چنین حرکتی، برای کداک که همیشه تمام جزییات محصولات را خودش آماده می‌کرد، یک عقب‌گرد بود.

در سال‌های بعد، تغییرات ساختاری و تلاش برای حفظ موقعیت کنونی کداک، ادامه پیدا کرد. آن‌ها که در آستانه‌ی دهه‌ی ۱۹۹۰، چهار بخش عکاسی، اطلاعات، سلامت و شیمی داشتند، بخش‌های عکاسی و اطلاعات را در مجموعه‌ای به‌نام تصویربرداری ادغام کردند. از آن زمان، مسئولیت کاهش هزینه و بهینه‌سازی تولید و فروش، به‌صورت اختصاصی به مدیران هر زیرمجموعه، ابلاغ شد.
زیرمجموعه‌ی تصویربرداری کداک، روی کسب‌وکار اصلی شرکت تمرکز داشت و بزرگ‌ترین واحد عملیاتی محسوب می‌شد. با افزایش رقابت در این بازار و افزایش سرعت ارائه‌ی اختراع‌ها و نوآوری‌های متعدد در آن، کداک نیز بیش‌ازپیش به حفظ موقعیت خود پایبند می‌شد. صنعت تصویربرداری و چاپ عکس‌ها و ماشین‌آلات وابسته به آن همچون دستگاه‌های کپی، پرینترهای کامپیوتری و نرم‌افزار، حوزه‌ی تمرکز زیرمجموعه‌‌ی تصویربرداری بودند.
کداک برای حضور جدی‌تر در بازار دیجیتال، محصولات نوآورانه‌ی متعددی را نیز به بازار عرضه کرد. یکی از این محصولات، دوربین عکاسی بود که قابلیت ذخیره‌ی تصاویر روی CD را داشت. چنین نوآوری‌هایی به‌همراه محصولات دیگر، جایگاه کداک را به‌عنوان پیش‌گام جهانی در تصویربرداری الکترونیک، حفظ کرد.

باوجود تمام تلاش‌ها، کداک در سال‌های پایانی قرن بیستم به‌نقل از یکی از کارشناسان اقتصادی آن سال‌ها، یکی از بروکراتیک‌ترین، کم‌بازده‌ترین، ایزوله‌ترین، کندترین و البته دوست‌داشتنی‌ترین شرکت‌های آمریکا بود. به‌هرحال، آن‌ها توانایی رقابت جدی با بازیگران دیگر را نداشتند و یکی از دلایل آن، ترس از ورود به دنیای دیجیتال و از دست دادن بازار فیلم‌های عکاسی بود. البته، صنایع دیگر آن‌ها نیز مانند محصولات شیمیایی و درمانی نیز با مدیریت ضعیف، تأثیر زیادی بر بازار نداشتند.
جورج فیشر، اولین مدیرعاملی بود که از بیرون از کداک، در سال ۱۹۹۳ از موتورولا به این شرکت پیوست. او پس از اصرار هیئت‌مدیره بر اخراج مدیرعامل پیشین، برای تغییر مسیر و بهبود فرایندها وارد کداک شد و در نخستین فرصت، تغییر تمرکز به حوزه‌ی تصویربرداری را شروع کرد. یکی از اقدامات مهم او، فروش تعداد زیادی از زیرمجموعه‌های غیرتصویربرداری شرکت بود که بدهی آن‌ها را به‌مقدار قابل‌توجهی کاهش داد.
مدیرعامل جدید کداک برخلاف مدیران قبلی اعتقاد داشت ورود به دنیای دیجیتال نه‌تنها تهدیدی برای آن‌ها نیست، بلکه فرصتی عالی برای افزایش سلطه بر بازار خواهد بود.

استراتژی جدید و وضعیت کنونی برند کداک

اگرچه فیشر تصمیمی جدی برای تمرکز بر بازار دیجیتال داشت، باز هم سرعت تغییر در کداک پایین بود. درواقع مدیران هنوز تصور دنیایی بدون دوربین‌های سنتی و فیلم عکاسی را نداشتند. درمقابل، مصرف‌کننده‌ها به‌سرعت از محصولات رقبایی همچون سونی برای تصویربرداری دیجیتال استقبال می‌کردند.
به‌هرحال فیشر هم پس از مدتی کداک را ترک کرد و دنیل کارپ، به‌عنوان مدیرعامل جدید آن استخدام شد. او سرعت ورود به دنیای دیجیتال را افزایش داد و با معرفی خانواده‌ی دوربین‌های این صنعت با نام EasyShare، سعی در حضور جدی‌تر در بازار داشت. در آن زمان، مطالعات جدی روی رفتارها و نیازهای کاربران نیز انجام شد و محصولات متنوعی همچون پرینترهای عکس سریع و قابل حمل، به بازار عرضه شد. به‌هرحال استراتژی‌ها تاحدودی مثبت بود.
رقابت از سوی برندهای آسیایی و محصولات ارزان‌قیمت آن‌ها، هنوز هم چالشی بزرگ برای کداک بود. آن‌ها تا سال ۲۰۰۷ به رتبه‌ی چهارم بازار دوربین‌های دیجیتال در آمریکا سقوط کردند و تنها ۹.۶ درصد از بازار را در اختیار داشتند. تا سال ۲۰۱۰، این رتبه به هفتم رسید.

سقوط شدید کداک در بازار، مدیران را مجبور به جابه‌جایی‌های مهم‌تر و تغییر استراتژی کرد. مدیرعامل جدید آنتونیو پرز تصمیم گرفت تا برخلاف استراتژی همیشگی کداک مبنی بر انجام تمامی فعالیت‌ها در داخل شرکت، برخی از موارد را برون‌سپاری کند. او کارخانه‌های تولید فیلم را تعطیل کرد که در نتیجه‌ی آن، ۲۷ هزار نفر شغل خود را از دست دادند.بازار هدف جدیدی که پرز برای کداک ترسیم کرده بود، تمرکز زیادی بر پرینترهای دیجیتال و دستگاه‌های خانگی داشت. پرینترهای رنگی با فناوری Inkjet، برگ برنده‌ی کداک در دهه‌ی ۲۰۱۰ تصور می‌شدند که البته، آن‌ها هم پس از مدتی با کاهش در فروش مواجه شده و شرکت را مجبور به خروج کردند. تا سال ۲۰۱۱، نقدینگی شرکت از ۱.۶ میلیارد دلار در سال ۲۰۰۱، به ۹۵۷ میلیون دلار رسیده بود و کداک، ورشکستگی را بیش از همیشه در نزدیکی خود حس می‌کرد.
سرانجام در ۱۹ ژانویه‌ی سال ۲۰۱۲، برند قدیمی کداک به‌صورت رسمی و طبق فصل ۱۱ کد قانون اساسی ایالات متحده‌ی آمریکا، اعلام ورشکستگی کرد. این اعلام، به شرکت مهلت داد تا سال ۲۰۱۳، طرحی جدید برای بازگشت به فعالیت درآمدزا آماده کند. از آن زمان تمرکز اصلی کداک به‌جای عکاسی و تصویربرداری، در حوزه‌هایی همچون خدمات چاپ سازمانی، نرم‌افزار، پشتیبانی فنی، تولید فیلم‌های سینمایی و موارد مشابه است.
برند پیش‌گام دنیای عکاسی در سال‌های اخیر تلاش‌های زیادی داشت تا بار دیگر خود را به‌عنوان نام معتبر تصویربرداری بر سر زبان‌ها بیندازد. حتی تلاش‌هایی برای تولید گوشی‌های هوشمند متمرکز بر عکس‌برداری و تولید دوربین‌های حرفه‌ای اکشن هم انجام شد که به موفقیت آن‌چنانی نیانجامید.
در سال ۲۰۱۴، جف کلارک جایگزین آنتونیو پرز در پست مدیرعاملی شد و تا به امروز در این پست فعالیت می‌کند. تعداد کارمندان کداک در سرتاسر جهان، حدود ۵۸۰۰ نفر گزارش می‌شود که نسبت به دوران اوج آن‌ها، یک سقوط واقعی است. به‌علاوه، آمارهای درآمدی، سود شرکت را در حدود ۲ میلیون دلار نشان می‌دهد که برای برندی با این سابقه، چیزی نزدیک به فاجعه به‌حساب می‌آید.




09177755652