کارآفرینان موفق و ۶ روش باور نکردنی برای موفقیت دراز مدت
کارآفرینان موفق زیادی وجود ندارد زیرا عامل و فاکتور واحدی برای موفقیت موجود نیست- یک ایدهی عالی، شبکهای از منابع، حجم زیادی از کارهای سخت و مدتزمان زیاد برای ایجاد یک کسب و کار پایدار و سودآور نیاز است. کارآفرینی هنر و یک علم است.
گفته میشود عنصر علمی کارآفرینی، میتواند پایههای منطقی شرکت شما را ایجاد کند یا از بین ببرد. اگر بخواهید شانس موفقیتی داشته باشید، باید بدانید که چه کسانی مشتری شما هستند، چه میخواهند و چگونه میتوان خواستههایشان را به آنها داد.
بهترین راه برای کارآفرینان موفق این است که از همان روش ساختاری که دانشمندان برای کشف اسرارآمیز جهان بهکار میبرند، استفاده کنند.
۱٫ کارآفرینان موفق ، سؤال بپرسید
قبل از اینکه به دنبال جواب بگردید، باید بدانید سؤالتان چیست. برای دانشمندان، این سؤال معمولاً در مورد برخی پدیدههای قابلمشاهده یا کنجکاویهایی راجع به طبیعت است. برای صاحبان کسب و کار، مربوط به بررسی احتمالاتی برای توسعه محصول و بازاریابی است.اگر در تلاش برای ساخت یک محصول هستید، باید بدانید مشتری دقیقاً چه نیازهایی دارد. هسته و تمرکز اصلی شما باید روی حل مشکل مشتری باشد. باید بدانید دقیقاً چه مسئلهای را قرار است حل کنید. آن را بنویسد. اگر نتوانید آن را در قالب کلمات بگنجانید، احتمالاً نمیتوانید راهحل و ایدهی خوبی برای مشکل و درنهایت یک کسب و کار موفق داشته باشید.
اگر در صدد بازاریابی برای محصولتان هستید، بپرسید چرا مشتریها باید مشتاق و علاقهمند به خرید محصول شما یا متعهد بودن به برندتان باشند. کارآفرینان موفق ، سؤالات متفاوتی میتوانید بپرسید:
• چه چیزی یک نفر را تشویق میکند تا به شما وفادار بماند؟
• کدام عناصر از برندتان برای نمایش داده شدن مهمتر هستند؟
• مخاطبین هدف شما از چه رسانهای استفاده میکنند؟
۲٫ موضوع خود را بررسی کنید
وقتی مهمترین سؤالات را در رابطه با برندتان یافتید، باید در مورد آن هرچه میتوانید اطلاعات جمعآوری کنید. محققان، این کار را با جمعآوری اطلاعات محققین گذشته انجام میدهند و یافتهها را بهعنوان زیربنا استفاده میکنند. کارآفرینان موفق، دو منبع برای تحقیقات در دست دارند. مشتریان بالقوه و رقبا.تحقیقات بازار را جدی بگیرید. گروهی از مردم را از میان مخاطبان هدف خود انتخاب کنید. جلسه تمرینی گروهی برگزار کنید، یا از تحقیقات بازارهای موجود برای ایجاد یک دیدگاه کامل از کاربران اصلی خود استفاده کنید.
رقبای شما اطلاعات ارزشمندتری برایتان فراهم خواهند کرد. تحقیق کنید آنها چه میکنند، چه طور آن را انجام میدهند و مهمتر از همه اینکه چطور میتوانید خود را از آنها متمایز کنید تا با فاصلهی زیادی از آنها پیشی بگیرید. البته باید بدانید درگذشته برای رقبا چه شرایطی کارآمدتر بوده است.
۳٫ فرضیهسازی کنید
محققان فرضیهسازی میکنند تا خلاصهای ازآنچه توقع دارند در آزمایش بیابند را در دست داشته باشند. برای بیشتر صاحبان کسب و کار این فرضیه در مقیاس بزرگ، برنامه کسب و کار نام دارد؛ اما در مقیاس کوچک، صاحبان کسب و کار هر روز فرضیههای کوچک را تشکیل میدهند.فرضیهها مهم هستند زیرا آنها حدس و گمانهایی را که در اختیار دارید، رسمی میکنند. اگر شما هرگز زمانی را به فرضیهسازی و پیگیری آن اختصاص ندهید، در مسیری ناکارآمد خواهید بود و هرگز نمیتوانید انتظاراتتان را که بر اساس پیشبینیها است، تحقق بخشید.
در مقابل، اگر زمانی برای امتحان کردن، چالشانگیزی و اصلاح فرضیهها اختصاص دهید، شما یک مدل دقیق و کارآمد برای کسب و کار خود خواهید داشت.
۴٫ فرضیه خود را آزمایش کنید
این یکی از مهمترین مراحل است. کافی نیست که تنها ایده های کسب و کار جدید را ایجاد کنید، شما باید این ایدهها را به آزمون بگذارید، هم در کسب و کار و هم در علم.پسازاینکه یک فرضیه در مورد کسبوکار خود ایجاد کردید، مانند «زنان ۱۸ تا ۳۵ ساله این محصول را با ویژگی X ترجیح میدهند»، باید این فرضیه را آزمایش کنید. میتوانید با یک نظرسنجی ساده شروع کنید یا بسته به ممکن بودن ایده، آن را به یک گروه از آزمایشکنندگان ثانویه ارائه دهید.
در جهان بازاریابی، شما میتوانید همزمان چندین کمپین را برای یافتن بهترین پیام و رسانه برای مخاطبان خود اجرا کنید. بهعنوانمثال، شما میتوانید فرض کنید که برنامه های بازاریابی محتوا به شما بیشترین بازگشت سرمایه را میدهند، اما در کنار آن روشهایی مانند پرداخت در ازای هر کلیک (PPC) روی تبلیغات و بازاریابی رسانه های اجتماعی، بهعنوان استراتژی تکمیلی سرمایهگذاری کنید تا بهترین راهکار را بیابد.
۵٫ اطلاعات خود را مرور و نتیجهگیری کنید
آزمایشهای شما بیمعناست، مگر اینکه راهی برای سنجش نتایج آنها بهطور دقیق و عینی داشته باشید. دادههای کیفی، مانند نظرات مشتریان در مورد ویژگیهای جدید محصولات دشوار است، اما اگر بتوانید راهی برای ارزیابی یافتههای خود پیدا کنید، میتوانید نتیجهای جامع در مورد فرضیههای خود به دست آورید.برای استراتژیهای بازاریابی، اساس سود و زیان همیشه ROI (بازگشت سرمایه) است. شما باید بتوانید محاسبه کنید دقیقاً چقدر پول برای یک کمپین خاص صرف کردهاید و از این کمپین دقیقاً چه مقدار بازدهی ایجاد شده است.
راهنمای گوگل آنالیتیکس (Google Analytics)، برای متخصصان SEO، یک ابزار عالی برای اندازهگیری تأثیرات کمپین است – اما هنوز تنها یک ابزار در جعبهابزار شما وجود دارد. شما باید همهچیز را اندازهگیری کنید و اطلاعات را بهصورت عینی بررسی کنید تا نتیجه قطعی را که به سؤال اصلی شما پاسخ میدهد، بسازید.
۶٫ نتایج خود را منتشر و دیگران را برای اشتراکگذاری دعوت کنید
نظریهها یکشبه ایجاد نمیشوند. هنگامیکه یک یافته اولین بار منتشر شد، با بررسیها و موشکافیهای عمومی مواجه میگردد، با همردههای خود مقایسه میشود و تلاش میشود بهبود یابد یا بهکلی کنار گذاشته شود. بهعنوان یک کارآفرین، شما نمیخواهید تمام ثمرهی کار خود را برای رقابت و مطالعه منتشر کنید، اما درعینحال مهم است که نظرات و بازخورد مشتریان را در مورد آنچه پیداکردهاید بشنوید.بهعنوانمثال، اگر شما یک برنامه جدید تلفن همراه را توسعه دادهاید، آن را به مشتریان اصلی خود انتقال دهید. از آنها بخواهید آن را امتحان کنند و به شما بگویند چه فکر میکنند. بازخوردها را بهعنوان مرحله پیش از توسعه و پیشرفت علمی قرار دهید و از انتقادات برای بهبود محصول خود استفاده کنید. شما هرگز محصول یا خدمات صددرصد کامل نخواهید داشت، اما میتوانید با تجدیدنظر و بهبودها به سطح ایدهآل نزدیکتر شوید.
این روش علمی ارزشمند است زیرا برای یک هدف خاص طراحی شده است: برای به دست آوردن دانش عینی و اصلاح این دانش با پیگیری آن در محیط واقعی.
برای شروع با انگیزه کافی، شما نیاز به یک ایده جامع دارید. برای پشتیبانی از اجرای این ایده، شما نیاز به یک تیم عالی دارید. فراتر از این ستونهای اساسی موفقیت، روش علمی بزرگترین ابزار برای ایجاد و حفظ یک مدل تجاری پایدار است.